خانه » خیلی فوری
0
امتیاز
با سلام و خسته نباشید من دختری هستم 20 ساله و دانشجو با اعتقادات مذهبی حدود 6ماه پیش در چت با پسری از تهران اشنا شدم از نظر اعتقادی بسیار به هم شبیه هستیم پس از 2هفته پیشنهاد ازدواج از طرف او بهم مطرح میشه خوب اولش جدی نگرفتم ولی کم کم هم عاشق خودش وهم عاشق اخلاقش شدم او هم همینطور به وسیله ایمیل عکس های خودمون رو برا هم میفرستادیم تا بیشتر هم رو ببینیم بعداز2ماه یک سفر مشهد پیش اومد و برا اینکه اولین بار بود هم رو میدیدیم و هم اینکه جلو امام رضا گناه نکنیم صیغه کردیم درواقع من در15سالگی یه دفعه ازدواج کرده بودم ولی طلاق گرفتم وچون دختر بودم اسم شوهرم از شناسنامه ام حذف شده بود ولی بلافاصله از پزشک قانونی مدرک باکرگی گرفتم تا یه روز کسی نگه که من دختر نیستم من اول به او گفتم نامزدداشتم و بهم زدم اوهم گفت بااین قضیه مشکلی نداره اوهم از خودش گفت از بیماریش چون او msداشت خیلی بهم ریختم ولی باز قبولش کردم چون دوسش داشتم واینکه بیماری تقصیراو نیس و من معتقدم اینجور مسایل درسته مهمه ولی نمیتونه اثرگذارباشه توی تصمیمات من
بالاخره درمشهد همدیگه رو دیدیم و چون محرم بودیم راحت تر بودیم که یه روز پیشنهاد معاشقه داد وچون منم همچین نیازی داشتم وباتوجه به این که محرم بودیم قبولمتن کامل
تبلیغات
