پرسشتان را مطرح کنید

خانه » ازدواج » چطوری جوابشو بدم؟
3 امتیاز
Vote Con!

چطوری جوابشو بدم؟

ازدواججوابرابطه

سلام
ابتدا بخاطرسایت خوبتون وکمکاتون خیلی تشکر میکنم
واما مشکلم
دختری هستم که حدود یه سال ونیم پیش باپسری اشنا شدم…ابتدا درحد سلام واحوالپرسی بود تااینکه ازحدود نه ماه پیش کم کم بهم نزدیک شدیم ودرموردمسائل مختلفی باهم صحبت می کردیم
البته بگم که ماهردومذهبی هستیم و همه حد وحدودای شرعی رو تو حرفامون رعایت می کردیم واگه گاهی اون ازکلماتی مثل عزیزم وگلم وغیره استفاده میکرد من فورا بهش اخطارمیدادم اینو گفتم ک بدونین تاچه حد رعایت میکردیم ویاشاید اون مجبور بود بخاطرمن رعایت کنه…
البته راستش حرفی ازازدواج نزده بودیم ولی اون گاهی به شوخی یاجدی تیکه های ازدوست داشتن وغیره میپروند که من پی شو نمیگرفتم…
تااینکه دوماه پیش شروع کرد به پرسیدن درموردنظردخترا درمورد شغلش و …وگاهی به شوخی میگفت فرض کن من بیام خواستگاریت قبولم میکنی و…ولی طوری میگفت ک یعنی فقط نظرمو میخواد ومنظورش واقعا من نیستم…
تااینکه دوهفته پیش سرموضوعی بحثمون شد واونفکرکرد من بهش اعتماد ندارم وحسابی عصبانی بود وناگهان گفت میخواد همچیو تموم کنه ومنم که خیلی هیجان زده وترسیده بوم ازدستش بدم ناگهان اعتراف کردم که دوستش دارم ونمیخوام ازدستش بدم!
بااین حرفم اروم شد ولی گفت که متاسفانه بخاطرشرایط خانوادم فعلانمیتونم ازدواج کنم ونمیتونم ازیه دختربخوام که یه سال منتظرم بمونه منکه خیلی بهم برخورده بود گفتم اگه واقعا میخواستی میتونستی بگی خیلیا یه سال عقدکرده میمونن اون گفت اره ولی شرایطم فرق میکنه…منم که نتیجه گرفتم بهم علاقه ای نداره یاحداقل قصدازدواج باهامو نداره(چون ازدو-سه ماه پیش همش حرف ازدواج میزدونظرخواهی میکرددرموردطرز فکردخترا)بهش گفتم که پس باید خداحافظی کنیم چون من نمیتونم اینطوری ادامه بدم ولی اون باخداحافظی مخالفت میکرد…بعداینکه اون روز داحافظی کردیم من دیگه اون انجمن نرفتم 12روز ازش خبری نبود تااینکه روز 12ام پیام داد که کجایی من جواب ندادم…دوروز بعدش بازپیام داده که کجایی؟نگرانتم…ولی من بازجواب ندادم….
حالاسوالم ازتون اینه که چیکارکنم؟خواهش میکنم راهنماییم کنید…من واقعا نمیخوام ازدستش بدم چون ماازهرلحاظ واقعا باهم جوریم ولی ازطرف دیگه ازدلش خبرندارم که ایا واقعا منو برای ازدواج میخوادیا تفریح؟میدونم که بایدبهش بگم اگه منو واقعا میخواد بایدبیادخواستگاری وگرنه فراموشم کنه …ولی مشکل اینجاست که نمیدونم دقیقا چجوری وازچه کلماتی استفاده کنم که هم تاثیرمنفی نذاره وهم غرورم نشکنه…خواهش میکنم کمک کنید…ممنونم

توسط Elahe.m درازدواج · پاسخ 3623 روز 23 ساعت 14 دقیقه قبل

سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 5

 

پاسخ (33)

  1. 1 vote

    سلام دوست عزیز
    طبیعی نیست کسی بعد از گذشت فقط ۲ هفته از آشنایی به شما پیشنهاد ازدواج بدهد. این پیشنهادها در چنین مدت کوتاهی یا از علاقه شدید می آید یا از قصد فریب. ازدواج تصمیمی است که افراد برای همه عمر می گیرند و هیچ کسی نمی تواند ادعا کند بعد از گذشت یک زمان کوتاه فرد مورد نظرش برای ازدواج را انتخاب کرده است. لازمه ازدواج شناخت متقابل است و لازمه شناخت گذشت زمان است. درباره فردی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد فکر کنید و ببینید او شما را چقدر می شناسد. سؤال های خاصی از شما پرسیده، رفتار خاصی از شما دیده یا شرایط بین شما به گونه ای بوده که از هم به شناخت کافی برسید یا نه؟ شما در آن لحظه به جای هیجان زده واحساساتی شدن باید دقیقا متوجه شوید او به خاطر چه به شما این پیشنهاد را داده. اگر به نظرتان پیشنهادش منطقی نیست و از شناخت کافی برنمی آید در صحت آن شک کنید. این شناخت باید درباره خانواده ها هم باشد. اگر خانواده ای کاملا سنتی دارید و کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد پسری با سر و وضع کاملا امروزی است به دلایلش عمیق تر فکر کنید.

    گر می بینید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج داده، مدتی است دارد برای تغییر زندگی اش برنامه ریزی می کند، می توانید مطمئن باشید قبلا به این موضوع فکر کرده و در تصمیمش مصمم است. این تصمیم برای تغییر می تواند در قالب های مختلفی رخ دهد. مثلا او به فکر خرید خانه افتاده، شغل ثابتی برای خودش دست و پا کرده، دارد پول پس انداز می کند یا چیزهای دیگر. صرف وقت بیشتر در خانه به جای گذراندن آن با دوستان، خارج شدن از لباس های اسپرت و بیشتر مردانه پوشیدن و دست برداشتن از شوخی های زننده هم می تواند نشانه آماده شدن برای زندگی مشترک از طرف مردان باشد. به علاوه این شخص باید این آمادگی را در شما هم تشخیص داده باشد.

    اگر شما دختری هستید که تازه در یک شهرستان مشغول تحصیل شده اید و فردی به شما پیشنهاد ازدواج داده، معلوم است که یا شناخت کافی از شما ندارد یا برنامه های زندگی شما برایش به اندازه کافی مهم نیست یا اگر سن تان خیلی کم است، تازه طلاق گرفته اید یا به تازگی پدرتان را از دست داده اید و با پیشنهاد ازدواج مواجه شده اید، بدانید که فرد مورد نظر در مورد ازدواج خوب فکر نکرده است. این موارد می تواند در مورد مردان هم صادق باشد. پسری که درآمد مناسبی ندارد و پدرش هم به تازگی ورشکست شده، آماده برای ازدواج نیست. این موارد را تعمیم دهید به پسری که سربازی نرفته، دانشجوست و تا چند سال دیگر موقعیت کار کردن ندارد و موارد دیگر.به هر حال مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام می شود و شما نمی توانید جدا از خانواده های تان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن خانواده ها با هم حرف بزند. شما تصمیم گیرنده نهایی نیستید و بعد از این مرحله این تصمیم باید به خانواده سپرده شود. فرد مورد نظر باید بلافاصله با پدرتان قرار بگذارد یا اجازه بگیرد مادرش برای قرار خواستگاری به مادر شما تلفن کند. اگر پیشنهاد ازدواج مطرح شد و مراحل بعدی و در جریان گذاشتن خانواده ها گفته نشد، یعنی آن تصمیم به اندازه کافی مصرانه و منطقی نیست.

    وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.

    اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

    دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

    هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

    رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

    قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

    اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.

    یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

    پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

    هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

    تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

    از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.

    برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

    اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

    هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

    شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.

    هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است…حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.

    او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.

    اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.

    هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.

    اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.

    مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.

    همه مردها بد نیستند.

    نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید…هر مصالحه ای دو جانبه است.

    بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید….قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

    هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

    شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

    کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.

    هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

    توسط آقای ص - غفاری · 3623 روز 11 ساعت 15 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  2. 1 vote

    واقعا ازپاسختون تعجب میکنم !!!
    آیا شما اصلا حرفای منو خوندین؟
    گفتم که ما حدود یک سال ونیمه که باهم آشناشدیم نه دوهفته!!!
    ودرضمن اون بهم پیشنهادازدواج نداده!!!
    ومشکل منم همینه!!!
    خواهش میکنم دوباره متنمو بخونید!!!
    وسوالمو دوباره مطرح میکنم:
    سوالم اینه که اگه اون دوباره بهم پیام داد چطوری بهش بگم که فقط درصورت داشتن قصدازدواج میتونم باهاش ارتباط داشته باشم؟
    چطوری این موضوع رو بیان کنم تاهم غروروشخصیت دخترانم حفظ شه وهم اونو ازدست ندم…؟؟؟

    توسط Elahe.m · 3623 روز 11 ساعت 1 دقیقه قبل

    سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 5

  3. 1 vote

    راستی اینم اضافه میکنم که اون یه پسرامروزی به قول شما نیست…
    ماازلحاظ فرهنگی وعقیدتی ودینی کاملا باهم تفاهم داریم….وبخاطر این تفاهمات ونقاط مشترک زیاده که نمیخوام ازدستش بدم…
    چون بعد ردکردن خواستگاران زیادی که هیچ نقطه مشترکی باهاشون نداشتم وکم کم داشتم ازازدواج وپیداکردن فردمناسبم ناامید می شدم ناگهان بااین شخص اشنا شدم….

    توسط Elahe.m · 3623 روز 10 ساعت 58 دقیقه قبل

    سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 5

  4. 1 vote

    دوست عزیز من مثال زدم دوهفته…….. در ضمن شما متن رو نخوندین من واستون نوشتم که پسری که با شما قصد ازدواج داره باید این خصوصیات درش باشه اگه نباشه یعنی رفاقت الکی باشما داره من درخدمت شما هستم

    توسط آقای ص - غفاری · 3623 روز 8 ساعت 46 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  5. 1 vote

    خب شما یک رابطه ساده دوستی داشتید که قراره به ازدواج ختم بشه …
    پس اگر واقعا” چنین قصدی دارید ، مشاوره ازدواج کنید و در این مورد مشورت بگیرید …
    خب الان یه مشکلی پیش اومده و شما از هم بیخبر و دلخور هستید ، پس این میتونه برای شما محلی برای آزمون کسی باشه که شما
    فکر میکنید ، دوستتون داره !!!!
    به هرحال اگه واقعا” خواهان شما باشه با شما تماس میگیره و با هاتون حرف میزنه …
    ولی بنظر میرسه که ایشون برخلاف اون اصرار گذشته تمایلی به ازدواج نداره ، که ممکنه به خاطر مشکلاتی باشه که خودشم به اونا اعتراف کرده …
    و خواسته اینطوری از سر راه شما کنار بره …تا فرصت های شما از دستتون بیرون نره …
    ولی اگه با شما تما گرفت ، قرار نیست که چیز خاصی بگید ، خیلی راحت و آروم باهاش حرف بزنید …
    قرار نیست که حرفی خاص زده بشه ، که شما اینطوری نگران هستید ….
    وقتی تماس گرفت و حرفاتونو زدید برای ایشون خیلی صریح بیان کنید که اگر قصدشون ازدواج هست شما حاضر به ادامه این رابطه هستید
    وگرنه در همون تماس رابطه رو قطع کنید …
    و نه وقت خودتون و دیگری رو نگیرید ، چون میتونه این رابطه هر روز وابسته ترتون کنه ، طوریکه جدایی خیلی خیلی سخت بشه
    البته شما باید توانایی و قدرت شنیدن ” نه ” رو هم داشته باشید … و این خیلی مهمه

    درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
    http://www.moshaver.co

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3534 روز 11 ساعت 47 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  6. 0 votes

    سلام ببخشید سوال منم تقریبا مثل شماست
    من 2سال از طریق چت با یه پسر همسن خودم اشنا شدم(17سال) اولش یه دوستی ساده بود ولی کم کم خیلی بهم وابسته شدیم.من دختر مذهبی هستم وهمین باعث سد عذاب وجدان بگیرم که کارم گناهه یا نه.من سعی کردم اونو مثل خودم و تا جایی هم موفق شدم.اون دیگه الان نماز مبخونه و …
    ما به شدت بعم علاقه مند شدیم و عاشق.تا حالا چند بار ار هم جداشدیم ولی هیج کدوم طاقت نیوردیم.من تا حالا اون پسرو ندیدم چون اون یه شهر دیگس ولی من خیلی امتحانش کردم ک اعتماد کامل بهش دارم و مطمئنم اونم عاشقمه.ما قرار ازدواجم گذاشتیم و مادر پسره هم میدونه.ولی پدر و مادر من نمیدونن.حالا مشکل اصلی من عذاب وجدانمه.میدونم دوستی با نامحرم گناهه ولی مم چیکار کنم به شدت بهش علاقه دارم و نمیتونم ازش جداشم.خواهش میکنم کمکم کنید

    توسط zahra.zhm · 3508 روز 15 ساعت 25 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

  7. 1 vote


    zahra.zhm,

    دوست عزیز شما همه حرفارو زدید و قرارو مدارا رو برای ازدواج گذاشتید… و الان عذاب وجدان برای گناه گرفتید ؟ … اولا” سن شما برای ازدواج کمه و سن بلوغ عاطفی برای پسر و دختر بین 21 تا 25 سال اتفاق میفته … پس بهتره صبور باشید ..دوم اینکه چطوری میتونید در مورد فردی که هنوز ندیدید اینطرو راحت حرف بزنید و بگید که کامل میشناسیدش ؟ این حرف رو وقتی میتونی بزنی که با ایشون معاشرت کرده باشی و بتونی بهش اعتماد کنی پس در این مورد هم هنوز زوده که بخوای چنین حرفی بزنید … و دیگه اینکه خداوند با رابطه برقرار کردن مشکلی نداره با این مورد تاکید داره که افراد بدون فکر و از روی احساس وابسته میشن بدون اینکه کوچکترین شناختی از هم داشته باشن …

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3508 روز 55 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  8. 1 vote

    با سلام و خسته نباشید .یک ونیم ساله با پسری دوست هسم من دانشجو21ساله ایشون دیپلم 29ساله .بقصد ازدواج ایشون بارها بهم دروغ گفته و میره مسافرت کاری یا رفته کما .من دلیل این دروغاشو نمیدونم الان دو هفتس دروغگی گفته رفته کما .خانواده هامون از رابطمون خبر دارن و هر دو مذهبی هستتیم ..اگه اومدن خواستگاری چه جوابی بدم یا اصلا دوستی رو هم تموم کنم راهنماییم کنین با تشکر21

    توسط sevil · 3494 روز 15 ساعت 2 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

    • دوست عزیز در این ادرس به شما جواب داده شد https://moshavere.tribuneazad.ir/%da%86%d9%87-%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c%d8%9f/comment-page-1/#comment-1977 در اتاق " چه راهی " ...

      توسط مدیریت سایت - محمدی · 3494 روز 8 ساعت 24 دقیقه قبل

  9. 1 vote

    سلام دوست عزیز
    شاید به طالع بینی ماه تولد اعتقاد نداشته باشی ولی من دارم پس بهت میگم اگه این پسر متولد مرداده پس بدون که این رفتاراش بدون قصد و غرضه و فقط میخواد جلب توجه کنه من قبلا تجربشو داشتم به هیچ وجه این حالتش از بین نمیره ولی میتونی با محبت زیادت و اینکه ثابت کنی خیلی باورش داری و قبولش داری و اینکه خیلی جاها که میتونی مچشو بگیری اینکارا نکنی و بعضی وقتا باهاش همراهی کنی و شایدم حرفاشو شوخی تلقی کنی و بهش بخندی رفتارش تغییر کنه

    توسط azar · 3475 روز 13 ساعت 54 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  10. 1 vote

    sevil,

    خب دوست عزیز واقعا باید بدویند علت این همه دروغگویی ایشون چی میتونه باشه … چون اکه واقعا” این رفتار در ذاتش باشه مسلم بدونید در آینده با مشکل برخورد خواهید کرد و یک زندگی با شک و تردید رو ادامه خواهید داد … بهتره در این مورد با خانواده و یا مشاوری متعهد مشورت کنید تا در زندگی با چشم انداز بد گرفتار نشید

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3431 روز 13 ساعت 39 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  11. 1 vote

    با سلام دختری هستم 19 ساله تقریبا یه ساله با یه پسر 24ساله اشنا شدم (خانواده ها اطلاعی ندارن)ایشون خیلی پسر مودب و خوش اخلاقی هستن من هیچوقت ازشون درخواستای غیر شرعی ندیدم و اینم راجبش بگم که مثه خیلیا عشقو به مسخره نمیگیره و میگه من حرفی و که میزنم یعنی بهش اطمینان دارم واسه همین تا حالا بهم نگفته عاشقتم…فقط بهم گفته که خیلی دوست دارم…اما اصلا و ابدا راجب ازدواج صحبت نکردن و منم خیلی دوسش دارم چون خیلی تفاهم داریم.گاهی وقتا غیرتی هم میشه واسم که میدونم جدی هستش چون واقعا ناراحت میشه.
    چند روز پیش یکی از هم دانشگاهی ها ازم خواست که بیشتر اشنا شیم که بیاد خواستکاری منم درخواستشون رو رد کردم و به اون اقا گفتم که هم کلاسیم ازم اینجوری خواسته نمیدونم عصبانی شد یا نه بهم گفت خب شمارتو میدادی شایدپسر خوبی بود و بعدشم خیلی پکر و ناراحت شد.خیلی ناراحت شدم که یه سال تموم احساسمو گذاشتمو بعدش اینجوری میشنوم!البته بعدش کلی گل و … بهم داد.اما به من یه تلنگر وارد شد…کسیو نمیتونم دوس داشته باشم بجز اون.نمیدونم چیکار کنم؟!!!!!!!!!!!!!!چجوری رفتار کنم؟تمومش کنم این رابطه رو؟؟

    توسط SA-YE · 3420 روز 5 ساعت 11 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

  12. 1 vote

    SA-YE,

    خب بهتره در این مورد خیلی واضح و روشن با ایشون صحبت کنید و نظرشو برای ازدواج بپرسید …و اگر لازم شد بهش فرصت بدید تا فکر کنه ولی برای مدتی مشخص … و بعد تصمیم قاطع بگیرید…اینطوری تکلیفتون در زندگی برای هر دو نفر مشخص میشه … بهتره در این موارد از احساسات عاطفی دور باشید تا بتونید تصمیم درستی رو در زندگی بگیرید …

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3419 روز 13 ساعت 46 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  13. 1 vote

    سلام خدمت مدیر محترم و اعضا عزیز…
    خلاصه میگم … عاشق دختری هستم و تقریبا ۷ سالی هست باهمیم،البته تا۵ سالش دستو پا شکسته ولی این دوسال خیلی پیشرفتیم.دختره هم بقول خودش عاشقمه.
    یکسالو نیم پیش طی تصادفی سه روز بساری بیمارستان شدم و بعد از ترخیص فهمیدم دختره نامزد شده… وضعیت جسمیم مناسب نبود و از طریق اس ام اس ازش چراشو پرسیدم که با حرفایی مثه باید همو فراموش کنیم و جوابه من جوابه بابامه و ی مشت چرت تحویلم داد… البته رابطشون تو شبه دوم توسط من بهم خورد… و بعد از یک سال دختره برگشت و من بدون کوچکترین یادآوری گذشته پذیرفتمش… ولی بمحض اومدنش و بعد گذشت یک هفته شروع کرد به گفتن اینکه تو بودی که رابطه رو بهم زدی و آبروی منو خانوادمو بردی… البته خودم میدونم خاستگار دیگه ای واسش نمیره چون اسمه من روشه
    ولی با این حرفاش که هر دقیقه گذشتمو مرور میکنه و میریزه رو دایره و حرفای خونوادشو تکرار میکنه که قبلا اله بودی بله بودی و اینا کنار نمیام… از طرفی هم خیلی دوسش دارم
    ی مشکل دیگه هم اینه که خیلی بی تفاوته
    مثلا من رفتم خاستگاریش اولش جوابه خودش باباش و مامانش بله بود اونم شدید ولی بعد دوروز خاهرش اومد وسط و با ی سری حرف کلا ریخت همه چیو بهم و رفت و دختر خانمی هم که طرف ما باشه هیچ عکس العملی نشون نداد…
    البته تو حرکاتش نشون میده که منو دوس داره ولی وقتی میگم واسه ی بار تورو خونوادت وایسا میگه میترسمو این حرفا…بنظرتون چه کار کنم که بفهمم دوسم داره و دوما بتونم ترغیبش کنم که یا منو انتخاب کنه یا خونوادشو

    توسط redstar · 3414 روز 7 ساعت 57 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 8

  14. 1 vote

    redstar,

    دوست عزیز شما بعد از چندسال نتونستید متوجه بشید که دوستتون داره یا نه .. بعد چطور انتظار دارید که ما این حرف رو به شما بزنیم ….؟!!!
    از طرفی شما باید از نشونه هایی که برای شما وجود داشت متوجه میشدید که علاقه ای به شما نداره … وگرنه نامزد نمیکرد … از طرفی به هم زدن خواستگاری ایشون کار بسیار اشتباهی بود … چون شما کسی رو به طرف خودتون برگردوندید که شاید بهتون عادت کرده نه اینکه عاشقتونه پس بهتره کمی عاقلانه رفتار کنید تا تکلیف هر دوتون در زندگی مشخص بشه .. چون نمیشه کسی رو به زور وادار کرد که دوستش داشته باشه .. مثل یک پرنده که در قفسه و برای شما میخونه ولی وقتی در قفس رو باز کنید بدون هیچ دلبستگی پرواز میکنه و میره …

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3413 روز 12 ساعت 27 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  15. 1 vote

    ممنون… بنظرتون ولش کنم و بیخیالش بشم یا کاره دیگه ای کنم

    توسط redstar · 3413 روز 8 ساعت 37 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 8

  16. 1 vote

    redstar,

    خب بهتره در موقعیت و زمانی مناسب با هم صحبت کنید و یا حتی اگر مقدورتون بود با مشاوره ازدواج مشورت کنید تا چشم انداز آینده توسط تست ها و آزمون های روانشناسی برای شما و ایشون روشن بشه …خب چرا که نه ؟ شما این همه برای رسیدن تلاش کردید پس بهتره یک فرصت دیگه به هم بدید و اگر بعد از اون متوجه سردی و بیخیالی ایشون شدید تصمیم نهایی رو بگیرید

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3412 روز 14 ساعت 21 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

    • با سلام من دختر26 ساله ای هستم که یک ماهه که با پسری که روانشناسه آشنا شدم این آقا در مورد روابط جنسی برای خودارضایی مرحله به مرحله سکس تو پیامهاش مدام صحبت میکنه و وقتی بهش میگم من خجالت میکشم میگه ما ماله همیم ودوست پسر دوست دختریم دیگه وهمش از الفاظ احساسی (گلم /عزیزم/نفسم/خانومم/جیگرم.....)استفاده میکنه وبهداز یک ماه بهم گفت که همدیگرو ببینیم ومن گفتم برنامه هامو هماهنگ میکنم بعد گفت که برادرش خونه مجردی داره کلیدشو میگیره یه روز بریم اونجا که من بهش گفتم خیلی پیشنهاد بدی بود وناراحت شدم ودیگه تکرار نشه که گفت منظوری نداشتم چون هوا سرده وبرای اینکه راحتتر باشیم گفتم ولی در ادامه پیام داده خب دوست پسر دوست دختریم اگه ما باهم نباشیم پس کی با ما باشه؟؟؟؟؟؟ سوالم اینه که آیا صحبت کردن در مورد سکس درسته ؟؟؟؟واینکه با ایشون ادامه بدم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟ با تشکر

      توسط pari ahuraei · 3363 روز 12 ساعت 41 دقیقه قبل

      • دذر واقع از نشونه های یک خواستگار خوب کسی هست که در کلام و رفتارش حدود و احترام رو رعایت کنه و محترمانه رفتار کنه ... خب ایشون روانشناسی خونده و براساس تصوراتش فکر کرده شما رو با رفتارهای جنسی تحت تاثیرقرار بده چون زن و مرد در روابط جنسی به هم نیاز دارند ... بهتره در مورد انتخابتون تجدید نظر کنید چون به نظر میرسه این آقا راه رو اشتباهی اومده ... امیدوارم در همین مرحله رابطه رو کات کنید

        توسط مدیریت سایت - محمدی · 3363 روز 10 ساعت 22 دقیقه قبل

  17. 1 vote

    سلام به نظرتون این عادیه که پسری در اولین جلسه آشنایی در مورد مسائل جنسی حرف بزنه و مسائل جنسی رو کاملا بی پرده مطرح کنه؟اونم کسی که به ادعای خودش داره دکترای روانشناسی می خونه فردی که 34 سالش هست اما به راحتی بعد چند دقیقه آشنایی در مورد خودارضائی و سایر مسائل سوال می پرسه و دلیلش هم اینه که علت بسیاری از طلاق ها مسائل جنسیه به نظر شما جلسات اولیه بهتر نیست در مورد خصوصیات اخلاقی و رفتاری صحبت بشه؟ البته من چند بار ازش پرسیدم اما جواب مشخصی نداد تنها چیزی میگه اینه که منو خیلی دوست داره و آیا من هم اینقدر دوسش دارم؟ به نظرم این رفتارها بیشتر مناسب جوانان کم سن و سال تره لطفا راهنمایی کنید
    در ضمن اینکه در عرض روز 5-6بار بهم زنگ میزنه اعصابم رو خورد میکنه من کلا آدم کم حرفی هستم و وقتی که سعی کردم ازش در مورد اینکه از همسرش چه انتظاراتی داره و می خواد چه جوری باشه جواب داد من دوس دارم جلوی چشم باشه وقتی اومدم خونه من اونو ببوسم و اون هم منو ببوسه! واقعا برای من حرف زدن در این موارد اون هم در حالی که هنوز چیزی مشخص نیس خیلی سخته و البته فکر می بی ادبی هم هست چون بعضی حرفارو خیلی راحت مطرح کرد مثلا داشت از خودش تعریف می کرد ولی حرف هایی رو گفت که آدم به همسرش هم خجالت میکشه بگه مثلا گفت من اینقد با حیا و تمیزم که بهم میگن آقای دکتر… نداره!!!! فقط سوال می پرسه منو دوس داری ؟ نسبت به من احساس مالکیت داری؟! آخه هنو چیزی نشده که همون روزم بعد4-5بار زنگ زدن گفت می خوای برات حلقه بگیرم؟ و هرجا میری هرکاری میکنی به من بگو به نظر من که مشکوکه و از حرف زدنش هم خوشم نیومد

    توسط p.r · 3411 روز 13 ساعت 17 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

  18. 1 vote

    p.r,

    خب واقعا” با توجه به گفته های شما ایشون در فتارش زیاده روی میکنه … به هرحال نشون میده که در رفتارو اخلاق با هم تفاهم زیادی ندارید … چون ایشون بسیار در بیان احساسات آتشینه ولی شما خیر … که از قدیم گفتن کسی که اتیشش تنده زودم سرد میشه … به هرحال برای یک خواستگار اصلا” برازنده نیست که بخواد در جلسه اول خواستگاری در مورد مسایل جنسی بحث کنه .. چون بحث های دیگه ای هست که میتونید در موردش حرف زد و تفاهمات رو مشخص کرد …بهتره در مورد تردیدتون کمی بیشتر فکر کنید … به هرحال همین رفتار ایشون نشانه هایی از رفتارش در آینده است ..اگه واقعا” براتون قابل تحمل نیست بهتره با خانواده مشورت و تکلیف رو از همین اول مشخص کنید

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3411 روز 12 ساعت 21 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  19. 1 vote

    با سلام خسته نباشید
    در مورد پسری که از شما سوال کردم مشخص شد که زن و بچه داره! هرچند که باتوجه به حرفاش و راهنمایی شما جوابم منفی بود. به هر حال از اینکه در اسرع وقت راهنمایی کردید و جواب دادید متشکرم.
    فقط دوست داشتم بگم که خدا انسان رو به این زیبایی آفریده و بخشی از روحش رو به انسان بخشیده نمی دونم چرا آدم ها به جای خوب بودن دائما در حال آسیب رساندن به خود و دیگران هستند خدا همه رو به راه راست هدایت کنه):

    توسط p.r · 3411 روز 1 ساعت 14 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

  20. 1 vote

    p.r,

    خب خوشحالم که تونستید به این سطح آگاهی برسید … دوست عزیز تمام این مشکلات از یک جا منشا میگیره و اونم حرص و طمع آدمی … وقتی به قسمت خودش راضی نیست پس با زیاده خواهی باعث فساد میشه چون دیگه معیاری براش مهم نیست که بخواد در موردش فکری بکنه …
    امیدوارم زندگی خوبی رو درآینده تجربه کنید

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3410 روز 12 ساعت 32 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  21. 1 vote

    سلام
    خسته نباشید
    راستش دیروز یه دختری بهم پیام داد که دوستم داره اونم با کلی ترس که تورو خدا نزار کسی بفهمه
    بعد چند بار پرس و جو متوجه شدم چه کسیه (خواهر یکی از دوستام که زیاد نمیبینمش) من فکر کنم فقط دو بار دیدمش از نزدیک , بگفته خودش از خیلی قبل منو دوست داشته ولی اول اینکه خجالت میکشید بگه به خاطر حیا دوم اینکه ترس داشت بگه و جواب منفی بشنوه , بلاخره نمیتونه به دلش غلبه کنه و به من پیام میده حالا من واقعا موندم چکار کنم نمیدونم چی بگم بهش نمیدونم دوستش دارم یا نه اصلا نمیدونم اون کسی هست که من میخوام . البته اینم بگم که هر دو خانواده مذهبی هستیم و مطمئن هستم که دختر خوبی هستش لطفا منو راهنمایی کنین

    توسط doost · 3403 روز 4 ساعت 3 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  22. 1 vote

    doost,

    خب این بستگی داره شما در چه سطحی میخوایت ارتباط برقرار کنید …اگه بخوایت یک رابطه دوستانه ساده باشه برای شما وابستگی به وجود میاره و ممکنه در هر سطحی این رابطه شکسته و کات بشه و شما و ایشون جز به افسردگی چیزی رو نتونید ازش بدست بیارید .. اگه واقعا قصد ازدواج دارید پس بسم اله شروع کنید وگرنه در این حالت بهترین کار شما جواب ندادن به مسیج ایشونه تا زمان بتونه این رابطه رو سرد کنه ….

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3402 روز 13 ساعت 35 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  23. 1 vote

    doost

    من قصد ازدواج دارم ولی نمیدونم اون کسی هست که من میخوام یا نه شرایط هم طوریه که نمیتونم خانواده رو در جریان قرار بدم
    اکه باهاش رابطه داشته باشم در حد آشنایی عیبی داره؟
    بنظر شما چطوری این جریان رو حل کنم بهتره؟
    ممنون

    توسط doost · 3402 روز 50 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  24. 1 vote

    doost,

    خب هر رابطه ای که برقرار کنید د ر هر سطحی میتونه وابستگی به وجو بیاره که ارمغانش هم میتونه افسردگی و استرس و نگرانی باشه … به هرحال عشق انسان رو آسیب پذیر میکنه …. خب وقتی شرایط رو ندارید بهتره وسوسه نشید و رابطه ای رو برقرار نکنید … تازه از طرفی ایشون خواهر دوست شماست و میتونه در آینده باعث دلخوری و گله بشه

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3401 روز 25 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  25. 1 vote

    ممنون از وقتی که گذاشتین
    همه حرفاتون رو قبول دارم
    ولی من یه عادت بدی دارم تو این موارد اونم اینه که نمیتونم دل کسی رو بشکنم اینم میدونم که همون اول بشکنه بهتر از اینکه شاید ببینم بهم نمیخوریم و اینو بهش بگم و دلش بشکنه بهتره …
    ولی حرفتون منطقیه
    چطوری بهش بگم که این رابطه خوب نیست و تمومش کنم تا اونم زیاد ناراحت نشه

    توسط doost · 3400 روز 7 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  26. 1 vote

    doost,

    خب دوست عزیز حرف حق رو باید زد تا در برابر خداوند و وجدان خودتون راحت و راضی باشید اینکه کسی رو با ترحم دوست داشته باشید یکی از خطرناک ترین رفتارهای افراده …پس با زبان شیرین فارسی در این مورد صحبت کنید و رابطه رو کاملا” کات کنید خصوصا” سیم کارت رو غیرفعال کنید و یا هر وسیله ارتباطی رو که بتونید این وابستگی رو قطع کنید …از طرفی شما که هنوز حرفی نزدید پس بهتره هیچ کاری انجام ندید و کاملا” سکوت کنید … به هرحال در عالم دوستی این رفاقت با خواهر دوست نوعی خیانت و دلخوری به حساب میاد و بهتره شمام از این مهلکه بیرون برید ..امیدوارم متوجه منظور بنده شده باشید …

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3399 روز 14 ساعت 42 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  27. 0 votes

    سلام ممنون از سایت خوبتون وراهنمایی های مفیدی که می کنید
    من یک ماه پیش با پسری همسن خودم آشنا شدم که خیلی اسرار داشت که ما
    دوست پسر ودوست دخترباشیم و من اول مخالفت کردم ولی اون میگفت که
    خیلی ازم خوشش اومده و بیشتر با هم آشنا شیم منم قبول کردم ولی بعد از
    یک هفته گفت اگه مورد مناسبی داشتی قبول کن چون نمیخوام به هم وابسته
    بشیم و دلتو بشکنم و بعد رابطه دوستی معمولی ما ادامه پیدا کرد تا اینکه یه روز
    ازش پرسیدم ازدواج کردی یا نامزد داری یا نه که خیلی ناراحت شد و با گفتن یه نه
    با کلی عصبانیت خداحافظی کردیم والأن دیگه باهام قهره به نظرتون کار اشتباهی کردم
    و حالا باید عذر خواهی کنم یا نه ؟؟؟؟؟؟
    چون به نظر خودم من سؤال بدی نپرسیدم ولی اون خیلی تند رفته خواهش میکنم
    راهنماییم کنید ممنون

    توسط pari ahuraei · 3231 روز 7 ساعت 5 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0

    • دوست عزیز چطور میتونید دوست بمونید و وابسته نشید ؟ و اگر قرار به دوستی ساده بوده دلیلی نداره از حرف شما ناراحت بشه ؟ به نظر ما فردی که با چنین کلمه ساده ای به هم بریزه و قهر کنه اصلا" برازنده ازدواج و همراهی نیست و شما باید به طور جدی در مورد روند این رابطه تصمیم گیری کنید و خودتون رو از وابستگی و مشکلات آتی رها کنید چون رابطه ای که هیچ هدفی در اون نیست و ارمغانش برای شما جز افسردگی و نگرانی چیز دیگه ای نیست بهتره زودتر کات بشه

      توسط مدیریت سایت - محمدی · 3230 روز 10 ساعت 8 دقیقه قبل

  28. 0 votes

    سلام ممنون از راهنمایی تون
    بله دقیقا حق با شماست من و اون یه جورایی به هم وابسته شدیم چون اونم
    مدام بهم ابراز علاقه میکنه و وقتی که منم بهش ابراز علاقه میکردم خیلی خوشحال
    میشد.ولی حالا که با هم قهریم میخوام دیگه تمومش کنم ولی اگه اون زنگ زد یا
    پیام داد باید بهش چی بگم و چطوری کات کنم رابطمو با ایشون??
    البته همش تردید داشت که من واقعا اونو قبول دارم و دوستش دارم یا نه ؟

    توسط pari ahuraei · 3229 روز 11 ساعت 19 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0

    • دوست عزیز اگر تمایل به کات کردن این رابطه دارید باید تمام وسایل ارتباطی خودتون رو قطع کنید ... یعنی از سیم کارت خودتون باید شروع کنید و از بین ببریدش ... دوم مطالبی که برای هم میفرستادید از عکس و متن عاشقانه تا مسیج های ساده ... شاید در ابتدا خیلی سخت باشه ولی بعد از مدت کوتاهی و با گذشت زمان وابستگی از بین میره و میتونید شرایط عادی زندگی رو تجربه کنید ولی برای کات کردن باید قاطع رفتار کنید تا هم شما و هم ایشون تکلیفتون رو در این رابطه بدونید

      توسط مدیریت سایت - محمدی · 3229 روز 8 ساعت 57 دقیقه قبل

پاسخ شما

چطوری جوابشو بدم؟ | مشاوره جنسی رایگان

یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.