پرسشتان را مطرح کنید

خانه » ازدواج » موانع قبل ازدواج را چگونه از سر راه برداریم..؟؟؟؟؟
1 امتیاز
Vote Con!

موانع قبل ازدواج را چگونه از سر راه برداریم..؟؟؟؟؟

تگ1

سلام .دختری هستم 28 ساله کارشناسی معماری حدود یکسال با پسری 4 سال کوچکتر از خودم دوست بودم و یکبار بدون اطلاع خانواده ها با هم به مسافرت یکروزا رفتیم ..ایشان بعد از 5 ماه به من پیشنهاد ازدواج دادن من به علت تفاوت سنی جواب رد دادم ولی ایشان همچنان روی پیشنهاد خود مسرانه پافشاری میکردند تا جایی که من قطع رابطه کردم ولی فایده نداشت و ایشان همچنان برای من ایجاد مزاحمت میکردن مثلا رو ماشینم گل میگذاشتن یا در پارک دروبرو خانه ما می امدند و هر جا میرفتم دنبال من بودن تا جایی که من از ایشان شکایت کردم بدون اینکه خانواده ام بفهممن …..بعد از شکایت تعهد دادن به سراغ من نیایند ولی حدود 5 ماه همچنان به دنبال من بودن ولی دور از چشم و من را زیر نظر داشتن تا جایی که حتی سر کار نمیرفت و درب مغازه خود را بسته و باز نمیکرد …دو تن از دوستان ایشان که بزرگ تر بودن و یکی از آنها روحانی بود از من درخواست کردن یک فرصت دیگرر به ایشان بدهم و به پیشنهاد ازدواج ایشان فک کنم که من با استخاره و جواب مثبت اجازه خواستگاری دادم ولی پدر ایشان همچنان مخالف هستن چون از شکایت من خبر دارن و همچنین از مسافرت مما و فک میکنند ما رابطه جنسی داشته ایم .؟؟؟؟؟ حال به نظر شما من باید چه کنم .؟؟؟؟؟؟ البته ایشان به همراه مادرشان یک جلسه به خواستگاری آمده اند

توسط mahsa esfahani درازدواج · پاسخ 3647 روز 22 ساعت 46 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

 

پاسخ (6)

  1. 1 vote

    سلام دوست عزیز
    بهترين و معمولي ترين وضعيت ازدواج اين است که سن پسر کمي از سن دختر بيشتر باشد، يا حداقل مساوي باشند به عنوان مثال اختلاف سني يك تا پنج سال باشد و اين موضوع دلايل مهمي دارد.
    اگر ازدواج سنجيده و آگاهانه باشد و مولفه‌هاي ديگري مانند تحصيلات بالا، شغل خوب، خانواده اصيل و معتبر، زيبايي و .. وجود داشته باشد كه بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشكل چنداني پيش نمي‌آورد.
    ازدواج با دختر بزرگتر از بعد روانشناختي پسنديده نيست و بهتر است سن دختر از پسر كمتر باشد.
    ازدواج به عنوان سنگ بناي اوليه زندگي مشترك بسيار حائز اهميت است و بالطبع اگر تمامي جوانب آن حتي المقدور به طور صحيح در نظر گرفته شود اين زندگي مي‌تواند دچار عواقب ناخوشايندي شود.
    مرد و زن تفاوت‌هاي زيستي، اجتماعي و عاطفي دارند و بايد اين تفاوت‌ها در موضوع ازدواج لحاظ گردد.
    در خانم‌ها بلوغ جنسي و اجتماعي زودتر بروز مي‌كند و همچنين به دليل مسائل زيست شناختي و وضع حمل در خانم‌ها احتمال افت در قواي جسمي و رواني در سنين ميانسالي و بالاتر وجود دارد.
    در احاديث نيز اشاره شده است كه مرد بايد در چند شاخصه بالاتر از زن باشد كه از جمله آنها سن، قد، وجه اجتماعي و خانوادگي مي‌باشد.
    بزرگ بودن سن شما از پسر میتونه این ازدواج را به طلاق ختم می شود، پس از طلاق مردان و زنان سرخورده می شوند و مشکلات روحی و روانی بسیاری ممکن است برایشان اتفاق بیفتد. این افراد در ازدواج های بعدی شان هم نمی توانند موفق باشند و دیگر روحیه سابق را ندارند. در این میان زنان مطلقه ای که دیگر نمی توانند همسر مناسبی پیدا کنند هم برای تامین نیازهای اقتصادی شان ممکن است به راه های نامناسب کشیده شوند.
    پس شما بهتر است عواقب ایمن ازدواج را به اقا پسر بفرمائید ودر صورت قانع نشدن میتوانید دونفری با یک مشاور به صورت حضوری حرف بزنین تا هردو ارز عواقب این ازدواج اگاه بشوید ……….
    موفق باشین سوالی اگه باشه در خدمتتون خواهم بود

    توسط آقای ص - غفاری · 3647 روز 10 ساعت 34 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  2. 1 vote

    سلام.ممنون از پاسخگویی شما…
    من دقیقا جوابی که دادید برای اون آقا به اشتراک گذاشتم ولی همچنان مسرانه روی پیشنهاد خود پافشاری میکنند ….به نظرتون من چیکار کنم .؟؟؟؟من هر نوع بی احترامی یا بی محلی رو قبلا امتحان کردم ایشون انقد من رو دوست دارن که با هر نوع بی احترامی و بی محلی که کردم باز هم من رو دوست دارن به این صوزت که بعد شکایت و تعهدنامه 20 روز مغازه رو بستن و به کربلا رفتن و وقتی برگشتن یکی از دوستانشان به من گفتند ی فرصت دیگه به ایشان بده و بیشتر فک کن بعد از جواب استخاره من حاضر شدم دوباره به ایشان فرصت بدهم چون آبرو خانودگی خودمم در خطر بود ایشان هر روز در خانه ما بودند یا هرجا من میرفتم من را تعقیب میکردن .؟؟؟؟؟ از لحاظ تحصیلی و زیبایی من بالاتر هستم همچنین از لحاظ مالی ولی ایشان هم مشکلی از لحاظ مالی ندارن و پسر زحمت کشی هستن در هر صورت بعد از فرصت دادن من الان حدود 2 ماه میگذره و بعد اولین جلسه خواستگاری من هم راضی شد مو وابسته به ایشان الان باید چه کنم .؟؟؟؟؟ تمام مواردی که شما ذکر کردین من قبل اینکه شما ییگید براشون ذکر کردم حتی گفتم زن بعد از وزن حمل زشت میشه پیر میشه ولی ایشان گفتن من اصلا بچه نمیخوام …..کلا برا هر بهانه ای که من آوردم که به خوبی جدا بشیم جوابی دارن .؟؟؟؟؟ من باید چه کنم که مسالمت آمیز و بدون خطر درآینده من این رابطه قطع بشه .؟؟؟؟؟ با اینکه الان هم من علاقه مند شده ام و ایندفعه جدا شدن برای خود من هم مشکل است

    توسط mahsa esfahani · 3646 روز 18 ساعت 41 دقیقه قبل

    سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  3. 0 votes

    ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از رابطه و التیام یافتن از آن کار خیلی سختی است.
    قطع رابطه عاطفی واقعا سخت است چون شامل دادن یا گرفتن خبر بدی است که عمیق ترین نقطه ضعف آدم ها به حساب می آید: ترس از اینکه دیگران نمی توانند دوستمان داشته باشند.
    برخورد عاقلانه و اخلاقی با کسی که زمانی نگرانمان بوده و دوستمان داشته است، شجاعت می خواهد اما شجاعت همه ماجرا نیست، ما باید بتونیم برای خودمان احترام قائل باشیم و کاری کنیم که دو طرف بعد از این شکست، بتوانند دوباره به زندگی برگردند.
    البته فراموش نکنید تلخ تر از همه تلخی های یک رابطه، تن دادن به تداوم رابطه نه به خاطر عشق که به خاطر نگرانی، ترس و دلسوزی است.
    – مسئولیت کامل شروع روند قطع رابطه را برعهده بگیرید

    اگر احساسات یا نیازهایتان تغییر کرده است، اگر رویاهاتان دیگر به هم شباهتی ندارد یا زندگی تان در مسیرهایی متفاوت است، شجاع باشید و این را صریح اعلام کنید، نه اینکه طوری با شریک زندگی تان برخورد کنید تا مجبور شود اینها را به زبان بیاورد.

    پال فالزون، مدیر یک شرکت خدمات آنلاین یافتن شریک زندگی می گوید: «وقتی احساس می کنید یک رابطه باید تمام شود نباید مسئولیت گریز شوید و کاری کنید که طرف مقابل خودش به زبان بیاید و بگوید که دیگر نمی تواند ادامه دهد. این باعث نابودی عزت نتفس شما می شود، این خاطره هیچ وقت از ذهنتان پاک نمی شود و هیچ وقت فراموش نمی کنید که شجاعانه عمل نکردید.»
    شما دوست دارید این بار را از دوشتان بردارید و جوری رفتار می کنید که بالاخره طرف مقابل بگوید که دیگر بس است و از این رابطه خسته شده اما این رفتار شما تمام تلقی آن آدم از زندگی را به هم می ریزد. طرف مقابل در ابتدا متوجه نمی شود که شما قصد دارید رابطه را قطع کنید و شروع می کند به پرسیدن این سوالات از خودش: آیا آدم ارزشمندی نیستم؟ آیا غیرجذابم؟ شما آرام آرام این احساس را در طرف مقابل به وجود می آورید که مقصر خودش است. شما به درک او ضربه می زنید و او به آنچه احساس می کند، می بیند یا می شنود اطمینان نخواهد کرد.» این نوع بلاتکلیفی می تواند آن را در رابطه های بعدی هم فلج کند. دیگر نمی تواند به از خودگذشتگی یا شایستگی نفر بعدی اطمینان کند.

    قطع رابطه را رو در رو انجام دهید

    یک نکته علمی: آدم ها در روند تکامل به مراوده رو در رو روی آورده اند و این باعث نزدیکی و آرامشی می شود که در رابطه از راه دور ممکن نیست.

    در یک قطع رابطه رو در رو ممکن است اشاره های غیرکلامی را حس کنیم که به ما اطمینان می دهند که همچنان قابل دوست داشتن هستیم. هر چیزی جز قطع رو در روی رابطه، این پیام اضطراب آور را در خودش دارد: «تو اهمیت نداری».

    عده ای ممکن است فکر کنند با ایمیل زدن، پیامک فرستادن یا اعلام در فیس بوک می توانند از تلخی اعلام قطع رابطه کم کنند اما این روش های از راه دور به شخصی که خبر قطع رابطه را دریافت کرده چنان ضربه ای وارد می کند که در رابطه های بعدی اثراتش را خواهیم دید. فالزون می گوید: «وقتی شما هیچ توضیحی د رباره دلیل قطع رابطه نمی دهید، طرف مقابل زمانی خیلی طولانی را صرف این مسئله می کند که چه مشکلی داشته و چه اشتباهی کرده است. این آدم بعد از شما به سختی وارد رابطه عاطفی دیگری می شود.»
    – با وقار رفتار کنید….

    از آنجا که قطع رابطه یک سناریوی بالقوه انفجاری هست سعی کنید پیش از انجام آن به تک تک توهین هایی که خواهید شنید و تک تک فحش هایی که احتمالا خواهید داد فکر کنید. اینجوری موقع دعوا معقول تر حرف می زنید. محترم شمردن طرف مقابل باعث می شود او هم با احترام بیشتری با شما حرف بزند.
    صادق باشید

    اینکه بگویید «دیگر عاشقت نیستم» خوب است اما نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید.اگر مثلا از نحوه حرف زدن طرف مقابل نفرت پیدا کردید و تا دهنش را باز می کند حالتان به هم می خورد بهتر است این را در دلتعون نگه دارید. جان پورتمن، استاد دانشگاه ویرجینیا می گوید: «مهمترین وظیفه شما این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید. طوری بلا سرش نیاورید که نتواند هیچ رابطه موفق دیگری داشته باشد. نمک روی زخمش نپاشید. این شکنجه است.»

    کامل قطع کنید

    برای اینکه جلوی ضربه را بگیرید نگویید که بیا از این به بعد دیدارهای دوستانه داشته باشیم. روی بامیستر می گوید: «اینکه به طرف بگویید بیا از حالا به بعد فقط با هم دوست باشیم ممکن است احساس گناه شما را از قطع رابطه کم کند اما برای طرف مقابل چیز خوبی نیست.» این ممکن است باعث شود او به اشتباه به آینده و بازگشت شما امیدوار شود و این امیدواری جلوی حرکت دو طرف به سمت زندگی بهتر را می گیرد.
    موفق باسید سوالی اگه بود در خدمتتون خواهم بود ……………..

    توسط آقای ص - غفاری · 3646 روز 10 ساعت 47 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  4. 0 votes

    به نظر شما ازدواج من با شخص دیگری میتونه راه حل خوبی باشه.؟؟؟؟ من از اینکه در آینده من تاثیر گذار باشه میترسم از اینکه چطوری اصلا ازش جدا بشم که خدا نکرده آینده و زندگی من در خطر نباشه

    توسط mahsa esfahani · 3646 روز 4 ساعت 38 دقیقه قبل

    سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  5. 0 votes

    سلام دوست عزیز
    قبل از هر چیز باید بدانید که ازدواج با فردی دیگر، پاسخ خوبی به شکست عاطفی ای که قبلا داشته اید نیست. شما نباید برای فراموش کردن یک شکست عشقی یا بهم خوردن نامزدی قبلی تان، فوری به یک رابطه جدید و ازدواج با فردی جایگزین روی بیاورید. جایگزین پیدا کردن برای تسکین یک احساس، نه تنها دل شما را آرم و قرار نمی دهد، بلکه در کلاف سردرگمی گیر می افتید و زمانی چشم باز می کنید که می بینید نه از زندگی امروزیتان راضی هستید و نه توانسته اید ردپای عشق قبلی را از قلبتان پاک کنید.
    نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می آید که نمی توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت، بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود. برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هر لحظه نسبت به خودتان آگاه باشیدو نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می کند یا در آینده و کمتر پیش می آید که ذهن به زمان حال فکر کند
    وقتی تنها هستید به مرور خاطرات بپرادزید، یکی از کارهایی که می توانید در این مواقع انجام دهید، دادن دستور ایست دهید؛ این روش بسیار ساده و کارساز است، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن تان ایست بدهید تا نتواند به هر کجا خواست برود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن تان در حال سفر به گذشته است نمی توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواستان باشد به محض اینکه ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می دهید و از پیشروی آن جلوگیری می کنید.

    توسط آقای ص - غفاری · 3645 روز 11 ساعت 8 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  6. 2 votes

    mahsa esfahani,

    خب مهسا خانم چکار میخوایت بکنید ؟! شما اول با ایشون دوست شدید و رابطه برقرار کردید و حتی بدون اجازه خانواده به مسافرت رفتید و بعد وقتی نتونستید در موردش به نتیجه ای برسید ازش شکایت کردید تا از خودت دورش کنید خب رفتارتون شایسته نبوده و مسلما” خانواده ایشون با این وصلت مخالفت میکنن … چون همیشه این ترس از شما وجود داره که دوباره سرهرمسئله ای این رفتار تکرار بشه … ولی اگه باز میتونید بهش فرصت بدید که به خود شما بستگی داره ولی اینو به یاد داشته باش که ازدواج خیلی پیچیده است و باید با عل و منطق جلو برید

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3501 روز 13 ساعت 3 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

پاسخ شما

موانع قبل ازدواج را چگونه از سر راه برداریم..؟؟؟؟؟ | مشاوره جنسی رایگان

یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.