پرسشتان را مطرح کنید

خانه » ازدواج » سلام.من 23 سالمه وشوهرم 31سال.خانواده شوهرم وضع مالیشون خوب نیست.من شوهرم وخانوادش راخیلی دوست دارم وهمش بشون احترام میذارم.4تاخواهرشوهردارم که مجردن .شوهرم همیشه بشون کمک مالی میکنه من بااین قضیه خیلی مشکل ندارم ولی دیگه خسته شدم شوهرم همونطوری که به من محبت میکنه به اوناهم محبت میکنه همش خواهراش توبغلشن.من دیگه خسته شدم.مثلااگه یه لواشک واسه من میخره واسه اونام میخره.ترخداکمکم کنید

پاسخ (10)

  1. 1 vote

    سلام دوست عزیز
    شما نگفتین خواهر شوهرتون چند ساله هستن

    توسط آقای ص - غفاری · 3627 روز 21 ساعت 36 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  2. 1 vote

    باسلام مجدد.دوتاخواهرشوهرام که شوهرم خیلی دوستشون داره .یکیشون یکسال ازمن کوچیکتره اون یکیم کلاس اول راهنمایی.ولی خوب تاباشوهرم حرف میزنم بیشترحرف اون خواهرشوهرمه که یکسال ازمن کوچیکتره.به عنوان مثال:تابهش میگم محمدمثلابه من درس بده میگه اتفاقابایدبه مهساهم درس بدم ولی نمیرسم.همش تاحرف میزنه اول وآخرحرفش مهساست.مثلابرای روززن ازطرف شرکتشون جشن گرفتندوبرای بانوان کادودادندبایه جعبه شکلات بزرگ.ولی هدیه رابردخونشون واسه خواهراش وگفت اخه یه جعبه شکلات که فابل تورانداره.ماخودمون وضع مالیمون خوبه من بهش گفتم من که محتاج یه دونه شکلات نیستم محبت توبرام مهم بود،بعدش ناراحت میشه میگه چقدربچه ای الان میرم برات یه بسته شکلات میخرم.من نمیدونم بایدچیکارکنم.ازیه طرف دوست دارم خانواده شوهرم وشوهرم دوست داشته باشم ولی اینطوری که رفتارمیکنه ازخواهراش بدم میاد.من خیلی شوهرم همش میبوسم ولی تامیریم خونشون همش جلوی من خواهرکوچیکش وروپاهاش میشونه وهی خودش میگه بوسم کن.مثلااگه من کنارش نشستم وخواهرش اونطرف میگه یکم برواونطرف تاخواهرمم بیادولی تاخواهرش پیشش هست ومن ازش دورم هیچی نمیگه!مثلایکباردیگه رفته بودیم مهمونی اول میوه به خواهرش تعارف میکنه بعدبه من.من واقعاگیج شدم نمیدونم اینهاحساسیت یامهمندولی هرچیزی که هست داره باعث میشه من ازشوهرم وخانوادش فاصله بگیرم.کمکم کنید

    توسط nasimrazavi · 3627 روز 1 دقیقه قبل

    سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

  3. 0 votes

    سلام د وست عزیز
    اگر پدر و مادر وخواهر همسرمان را فقط پدر و مادرعزیز وخواهرای همسر عزیزمان بدانیم مسئله خیلی راحت ترمی شود. این موضوع را از همان اول در خودمان حل کنیمد که همان احساس و احترامی که من نسبت بهخانواده خودم دارم همسرم نیز نسبت به اخانواده خودش دارد و هیچ وقت به دنبال تغییر این احساس نباشیم چراکه جز آسیب زدن به همسرمان، فایده دیگری ندارد. اگر این مسئله را بپذیریم و در ارتباطات با مسائل پیش آمده لحاظ کنیم خیلی از مشکلات اصلا به وجود نمی آید. مسئله بعدی نیز حفظ استقلال و تمامیت خانواده نوپای خودمان است. خیلی از مشکلاتی که بین فرد و خانواده همسرش پیش می آید به دلیل رعایت نکردن این حریم است.هرگز تعلق خاطر همسرتان به خانواده اش را کم اهمیت تلقی نکنید و سعی نکنید بین او و خانواده اش فاصله بیندازید.با این کار نسبت به این قضیه حساس تر کرده و بیشتر طرف خانواده اش هدایت می کنید.

    توسط آقای ص - غفاری · 3626 روز 18 ساعت 11 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  4. 1 vote

    سلام خسته نباشید منم مشکل این خانم دارم با این تفاوت که اون به خواهر من بیشتر از من اهمیت میده مثلا اول قاشق چنگال جلو اون میئاره تا یه چیزی میخواد سریع بهش میده توی عقد میگفت خواهرتم بگو با ما بیاد نمیدونم من همسرشم یا اون واقعا نمیدونم چرا این رفتارها انجام میدم خواهش میکنم راهنماییم کنید نمیدونم من همسرشم یا اون

    توسط werty · 3532 روز 3 ساعت 45 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

  5. 1 vote

    nasimrazavi,

    خب شما شوهرتون رو دوست دارید ، و نمیتونید ازش دست بردارید ، پس بهتره برای اینکه شمارو تافته جدابافته نبینن … شمام مثل شوهرتون بشید … با این تفاوت که میتونید مدیریت رو بدست بگیرید … خب اونکه نمیتونه خونوادشو تنها بذاره و یا ترک کنه … پس اگه مخالفتهای شما م بهش اضافه بشه دیگه خیلی از کارهاشو دور از چشم شما انجام میده و در اون موقع شما ازش دور میشید …
    پس بهتره در این حالت شما بهش نزدیک بشید و حمایتش کنید …. مطمئن باشید با ازدواج خواهرشوهرتون مشکل شمام حل خواهد شد …

    درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
    http://www.moshaver.co

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3531 روز 13 ساعت 45 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  6. 2 votes

    werty,

    راستش در مورد شما فرق میکنه ، چون این احساس میشه که ایشون یه جور علاقه عجیب به خواهرتون داره … البته تا دقیق نشناسید نمیتونید قضاوت کنید ، پس بهتره در این مورد حرف تندی نزنید تا حساسیت در این مورد بیشتر بشه … چون گاهی افراد ذاتا” اینطوری هستن و ربطی هم به مسمومیت ذهنیشون نداره … ولی سر وقت و در موقعیتی مناسب میتونید در لابلای حرفاتون غیرمستقیم ازش سوال کنی تا بدونی نظرش چیه … و به این وسیله ناراحتی خودتو بهش برسونی …

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3531 روز 13 ساعت 41 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  7. 1 vote

    اازش در مورد خواهرم سوال کردم ولی همش انکار مکینه و میگه من کاری بهش ندارم و هیچ حسی نسبت بهش ندارم میگه مثل خواعر کوچکترم دوسش دارم ولی ایا این درسته که بیشتر به اون محبت کنه اون نسبت به خواهراشم اینجوری نیست که به خواهر من هست نمیدونم واقعا تو سرش چی میگذره

    توسط werty · 3531 روز 3 ساعت 18 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

  8. 1 vote


    werty,

    خب جانم شما که نمیتونید وهرتو از خانواده اش جدا کنی ولی در این مورد باهاش صحبت کن و بهش بگو اگه میخواد کاری برای خانواده اش بکنه باید و حتما” از کانال شما باشه و شمام در این کار دخیل باشید تا موقعیت شمام در این رابطه تثبیت بشه … وقتی شما تونستید بین شوهرتون و خواهراش واسطه بشید پس میتونید ایشون رو بهتر مدیریت کنید و در ضمن در این میان موقعیت شمام خیلی خوب میشه ..
    چون از طریق شما این کارهای خوب انجام شده …

    درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
    http://www.moshaver.co

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3518 روز 21 ساعت 54 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  9. 1 vote

    با سلام من هم با خانواده شوهرم مشکل دارم شوهرم تک پسره دو تا هم خواهر داره ما تا یک سال بعد ازدو اج تهران زندگی میکردیم خانواده شوهرمم تهران ساکن هستند
    ولی خانواده همسرم نمیخواستن ما مستقل باشیم تو همه کارامون دخالت میکردن باباش دوست داشت همش از اون پول تو جیبی بگیریم اونم اگه میداد بعد یک سال جمع کردیم اومدم تبریز «من اهل تبریزم» یک مدت با ما قهر کردن خیلی به ما فشار آوردن ولی همسرم کار کرد و الان زندگی خوبی داریم به کسی هم محتاج نیستیم خانواده همسرمم دوباره رفت و آمد کردن ولی بعضی وقتا زنگ میزنن گله میکنن که ما تنهاییم مارو گذاشتی رفتی از این حرفا دیگه همسرمم ناراحت ميشه تا چند روز اعصابش خورده مثلا چند روز پیش زنگ زدن شوهرمم الان رفته سه چهار روز بمونه بیاد من واقعا نميدونم چیکار کنم بعضی وقتا به طلاق فکر میکنم با اینکه همسرم عاشقمه به خاطرم هر کار میکنه نميدونم به خانواده همسرم حق بدم یا نه این رفتارشون باعث ميشه ازشون بدم بیاد رو همسرمم خیلی فشاره ممنون میشم اگه زاهنمای کنین

    توسط Sara 2 · 3396 روز 15 ساعت 40 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

  10. 1 vote

    Sara 2,

    خب دوست عزیز چطور میخوایت رفتاری که در این خانواده نهادینه شده رو یک شبه از بین ببرید … البته دور شدن شما بسیار بسیار کار خوبی بوده و مسلما” زندگی خوبی رو تجربه خواهید کرد ولی خب شوهر شما رو که نمیشه از ریشه هاش قطع کرد و سر زدن به خانواده ناگریزه و باید تحمل کنید تا بتونید از این سختی بیرون بیایت … چون مشکل شما دارویی جز صبوری کردن نداره

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3396 روز 4 ساعت 13 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

پاسخ شما

سلام.من 23 سالمه وشوهرم 31سال.خانواده شوهرم وضع مالیشون خوب نیست.من شوهرم وخانوادش راخیلی دوست دارم وهمش بشون احترام میذارم.4تاخواهرشوهردارم که مجردن .شوهرم همیشه بشون کمک مالی میکنه من بااین قضیه خیلی مشکل ندارم ولی دیگه خسته شدم شوهرم همونطوری که به من محبت میکنه به اوناهم محبت میکنه همش خواهراش توبغلشن.من دیگه خسته شدم.مثلااگه یه لواشک واسه من میخره واسه اونام میخره.ترخداکمکم کنید | مشاوره جنسی رایگان

یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.