پرسشتان را مطرح کنید

خانه » شبهات » حضرت نوح
1 امتیاز
Vote Con!

حضرت نوح

حضرت نوح

داستان حضرت نوح را بیان کنید ؟
نوح چه حیواناتی را جمع نمود؟
ایا خداوند نمیتوانست نوح را مجبور نکند کشتی به ان بزرگی بسازد برای حیوانات و بعد از طوفان ان حیوانات را دوباره بیافریند؟ سرزمین نوح کجاست؟ نامش چیست؟

توسط saeid درشبهات · پاسخ 3621 روز 4 ساعت 58 دقیقه قبل

سوال: 6 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 6

 

پاسخ (3)

  1. 1 vote

    پس از اینکه نوح مورد آزار و ا ذيت قوم خويش قرار گرفت و بعد از نهصد سال توانست عده‌اي قليل را دعوت به خدا كند، دست به دعا برداشت و گفت:
    «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» يعني پروردگارا! مگذار بر روي زمين از كافران ديّاري، كه اگر بگذاري گمراه خواهند كرد بندگان تو را.
    علامه مجلسي نوشته: در اين زمان بود كه خداوند به او خطاب کرد درخت خرما بكارد و پس از پنجاه سال كه بر اين درختان خرما گذشت و درختان مستحكم شدند مأمور شد درختها را ببرد.
    در حالي كه هرگاه جماعتي بر نوح مي‌گذاشتند او را مسخره مي‌كردند در ساختن كشتي ،نوح مي‌گفت: حالا شما مسخره مي‌كنيد ما را و روزي برسد كه عذاب بر شما نازل شود كه ما شما را مسخره خواهيم كرد.
    پس خداوند امر كرد كه او كشتي بسازد و جبرئيل هم در ساخت و چگونگي آن او را ياري داد پس طول كشتي هزار و دويست ذراع و عرضي را هشتصد ذراع و ارتفاع آن را هشتاد ذراع گردانيد.
    يعقوبي گزارش کرد: كشتي كه نوح ساخت داراي سه طبقه بود طبقه پائين جاي حيوانات و درندگان و طبقه دوم جاي پرندگان و طبقه سوم جا و مكاني براي خودش و ياران او و در بالاي كشتي هم جايي بود براي حمل آذوقه‌اي كه براي سفرش كه حدود يكسال و ده روز طول كشيد.
    در آن وقت به نوح امر شد كه از هرجنس از اجناس حيوان يك جفت را داخل كشتي نمود و آنهايي هم كه به او ايمان آورده بودند كه حدود 80 نفر بودند. سوار بر كشتي شدند زيرا خداوند به نوح امر كرد: «احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيلٌ» در اين زمان كه كار ساختن كشتي تمام شد و نوح براي هر حيواني موضعي از كشتي قرار داده بود و همة مؤمنين سوار شدند امر نازل شد تا باران ببارد. «فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنعَمِرٍ…» يعني گشوديم درهاي آسمان را به آبي ريزنده و مستمر و زمينها هم شكافته شد و آب بيرون زد و نوح و ياران او به سطح آب آمدند و كشتي به حركت آمد و موجي به آن زد كه تا رسيد به مكه و تمامي دنيا غرق شد مگر جاي خانة كعبه و چهل شبانه روز آب از آسمان مي‌ريخت تا اينكه نوح دعا كرده «يا رحمان اتقن» يعني پروردگارا احسان كن كه زمين آب را در خود فرو برد و آسمان هم از باران باز ايستاد.
    1 . سورة نوح، آية 26.
    2 . تاريخ يعقوبي،‌ج1، ترجمه محمد ابراهيم آيت، ترجمه و نشر كتاب تهران، 2536، ص12.
    3 . سورة هود، آية 40.

    آنچه امر خدا بود كه هلاك كافران و نجات مؤمنان به عمل آمد و كشتي بر كوه جودي كه در ناحيه‌اي از موصل بود فرود آمد و بنا نمودند مدينه ثمانين را و نوح را دختري بود كه با خود به كشتي برده بود پس نسل مردم از او بهم رسيدند و به اين سبب حضرت رسول فرموده‌اند: حضرت نوح يكي از دو پدر است يعني پدر جمعي مردم است بعد از آدم.
    درباره اسكان حيوانات علاوه بر آیه فوق مي‌فرمايد:
    « فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ»؛ نص قرآن در اين مورد كه از هر حيواني يك جفت در كشتي جاي بده. ‌لذا با توجه به اين مطلب كه حضرت نوح يك جفت از حيوانات مختلف در كشتي جاي داشته باشد،‌قطعي و در روايات نام حيوانات و نحوه جايگزيني آنها در كشتي به طرز شروح توضيح داده شده است ، لذا مي‌توان گفت سرزمين‌هايي را دربرداشته كه اين قوم در آنها مي‌زيستند، بنابر اين مي‌توان گفت منظور از حيوانات كه در كشتي نوح جاي داده شدند، حيواناتي هستند كه در اين سرزمينها كه تقريباً عراق كنوني و بين‌النهرين است مي‌باشند. نه همه حيوانات دنيا. همچنين با توجه به رواياتي كه در اين مورد وارد شده از حيواناتي كه بشر با آنها مأنوس بوده و آنها را مي‌شناخته در كشتي جاي داده شد.از جمله گربه شیر ،آهو، گاو ،گوسفند ، شتر ،و…..
    پس نتيجه مي‌گيريم كه چنان كشتي با چنان حجمي كه در حدود صد سال يا هشتاد سال ساخته شد، مي‌توانست جايي براي يك جفت از تمامي حيوانات بياباني و اهلي داشته باشد و خود نوح با سه فرزندش بنام‌هاي سام، حام و يافت و گروه اندكي كه 80 تن بودند در آن كشتي سوار شوند و از طرفي تمامي آنچه در زمين باقي مانده‌اند از نسل همانهايي هستند كه در آن كشتي نجات يافتند و براي همين به نوح خطاب شد كه از هر نوع از حيوانات يك جفت در كشتي جاي دهند، و از طرفي غير از آنچه در كشتي جاي گرفت چيز ديگري بر روي زمين باقي نماند و همه هلاك و نابود شدند.
    براي آگاهي بيشتر در اين مورد مراجعه شود به
    1- همراه با پيامبران در قرآن، حسين خاكساران،
    2- داستان انبیا در المیزان حسین فعال عراقی

    اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ :
    انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهي چشم‎ها دروغ مي‎نماياند، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نمي‎كند.
    (نهج‎البلاغه ـ حكمت 281)

    توسط آقای ب - مانده علی · 3606 روز 20 ساعت 51 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  2. 1 vote

    اینکه چرا این اتفاقات افتاد ، و چرا خدا بااینکه میتونست اینکارو نکرد فقط و فقط به حکمت خودش مربوطه …
    در اون روز هول زیادی بر زمین نازل شد و خداوند با انسان عهد کرد که دیگه با باران زمین رو عذاب نکنه و برای این عهدش قراری گذاشت
    که به صورت رنگین کمان بر اسمان ظاهر شد و از اون روز به بعد بعد از بارون این عهد رو یاداوری میکنه ….
    ***
    اما در خصوص ماجرای طوفان نوح و سوار نمودن حیوانات در آن در قرآن به وضوح و شفافیت تمام سخن گفته نشده؛ آنچه در قرآن آمده این است:
    «قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین» (1) به نوح گفتم از هر جفتی از حیوانات (نر و ماده) یک زوج در آن کشتی حمل کن.
    پاسخ اين پرسش به منطقه ای و غیر منطقه ای بودن طوفان نوح، بر مي گردد كه دو دیدگاه وجود دارد:
    همه اشكالات فوق در اين صورت خواهد بود كه طوفان نوح جهاني بوده و سرتاسر جهان را گرفته باشد در حالي كه چنين نظري مورد اتفاق همه و قطعي نيست.
    برخی از دانشمندان اسلامي اذعان دارند که طوفان نوح منطقه ای بوده، یعنی در همان سرزمین که وی در آن جا بود و سکونت داشت، طوفان اتفاق افتاد. در تفسیر نمونه-ضمن اینکه هر دو دیدگاه آمده- می خوانیم: منطقه‏ای بودن طوفان هم، منتقی نیست. یکی از دلایل آن این است که طوفان نوح به عنوان عذاب و کیفر، روی داده و دلیلی نداریم که دعوت نوح در آن زمان جهاني بوده و به سراسر جهان رسیده باشد. چراكه با امکانات آن روز بعید به نظر می‏رسد که دعوت نوح به سراسر جهان رسیده باشد. در اين صورت طوفان نمی‏تواند جهانی باشد، چون مردم منطقه‏های دیگر، مانند قوم نوح نبودند و آنان از نوح بی خبر بودند.(2) اگر این مبنا را قبول نماییم، پس اشکالات مورد نظر مطرح نخواهد شد.
    دید گاه دوم این است که طوفان حضرت نوح فرا منطقی بوده (3) اولا مقصود از فرا منطقه ای همه دنیا مقصود نیست، زیرا آن زمان مثل این زمان نبود که جمعیت زیادی در سراسر عالم باشند، بلکه آن زمان بیش تر سر زمین ها، خالی از سکنه بوده اند. و پوشش جمعيتي كره زمين بسيار محدود و در مناطق خاصي بوده است. از اين رو ممكن است طوفان نوح گرچه اختصاص به قوم نوح نداشته ولي مربوط به يكي از چندين منطقه مسكوني بشر بوده است. از اين رو، حضرت نوح تنها موظف به جمع آوري حيواناتي بوده است كه اختصاص به اين منطقه داشته اند يا يا حيواناتي كه بعد از فرو نشستن طوفان گرچه در سرزمين هاي ديگر موجود خواهند بود. ولي سرنشينان كشتي بعد از طوفان براي ادامه حيات و معيشت خود به آنها نيازمندند مانند گوسفند، گاو و … . اگر اين نظريه درست باشد. حضرت نوح تعداد بسيار محدودي از حيوانات را جمع آوري نموده است.
    به علاوه حیوانات سوار شده در کشتی نوح یقینا ماهی ها و دیگر آب زیان یا دیگر خزندگان دوزیست و حتی پرندگان قابل حیات در آب را شامل نمی شود. در نتیجه محدوده موجودات باقی مانده تعداد انبوهی که قادر به حمل در یک کشتی نباشند، نخواهد بود. علاوه بر این به نظر می رسد مراد حیوانات اهلی و مورد استفاده انسان بوده نه همه حیوانات.
    نكته دوم اينكه گرچه عقل و حساب و كتاب و در كل رابطه هاي ساده علل و معلول قادر است بسياري از امور طبيعي را تحليل كند ولي با اين حال از فهم و درك بسياري ديگر از پديده ها و علل عاجز خواهد بود. وقايعي كه نه تنها در نصوص، اسناد و مدارك معتبر بين المللي و تاريخي بلكه در عصر حاضر و زندگي معمول هر فرد نيز به دفعات اتفاق افتاده و عقل ما قادر به فهم علل و چگونگي آن نيست. سازه ها و بناها و شگفتي هايي كه به عجايب هفتگانه تعبير مي شوند. كساني كه از وقايع مهلك نجات مي يابند. وقايعي كه بر اساس علل طبيعي بايد اتفاق بيافتند و نمي افتند و وقايعي كه بر اساس همين ادله علمي بايد اتفاق نيافتند. ولي اتفاق مي افتند و از همه مهم تر پيشرفت علم و كشف روزانه اسرار طبيعت، همگي نه تنها بر عجز عقل حسابگر بشر دلالت دارند بلكه بيانگر قدرتي هستند كه خالق و ملغي كننده اين علل و معلول ها مي باشد.
    ****

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3535 روز 14 ساعت 50 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  3. 1 vote

    طوفان نوح در تواریخ و اسطوره های سایر ملل:

    در تواریخ امت های قدیم نیز جسته و گریخته ذکری از مسأله طوفان آمده است. بعضی ازآن سخنان با مختصر اختلافی مطابق با خبری است که در سفر پیدایش تورات آمده و بعضی دیگر با مختصر توافقی مخالف آن است و از همه اخبار نزدیک تر به تورات مربوط به کلدانیان است و اینان همان قومی هستند که حادثه نوح در سرزمین شان رخ داد. بر هوشع و یوسیفوس از این قوم نقل کرده اند، زیر ستروس بعد از آنکه پدرش اوتیرت از دنیا رفت درعالم رویا دید که به او گفتند به زودی آب ها طغیان می کنند و تمام افراد بشر غرق می شوند و به او دستور دادند که سفینه ای بسازد تا به وسیله ی آن خودش و اهل بیت و دوستانش را از غرق شدن حفظ کند. او نیز چنین کرد. این روایت بدین جهت که طوفان را مخصوص دوران جبارانی دانسته که فساد را در زمین گسترش دادند و خدا آنها را با عذاب طوفان عقاب کرد، مطابق سفر پیدایش است. در ادبیات بابلی و آشوری نیز به حکایت طوفان بر می خوریم که تحقیقاً با داستان موجود در تورات قابل مقایسه و تطبیق است. در آنجا داستان سفینه ای ذکر شده که آن را با قیر اندود کرده بودند، درست مانند توصیفی که در مورد کشتی نوح در سفر پیدایش شده است. در هر دو آمده است که شخص معینی را خدایان از بلای طوفان آگاه ساختند و او با خانواده خود در آن مأوی گرفته، از خطر در امان ماند سپس در اثر باران بسیار، سراسر سرزمین را آب فرا گرفت و ساکنین زمین هلاک شدند، سرانجام کشتی بر قله بلندی جای گرفت و آن مرد سه مرغ را از کشتی بیرون فرستاد، پس آن مرد از کشتی به خشکی بازآمد و قربانی ها به درگاه خدایان کرد. بین این دو حکایت تشابه زیادی وجود دارد به طوری که گویند هر دو از یک حکایت اند. ولیکن موارد اختلاف بین هر دو داستان وجود دارد از آن جمله یکی آنکه در حکایت طوفان در اسطوره ی بابلی بر تعدد خدایان تکیه شده است. دیگر آنکه در حکایت بابلی خدایان بعد ازانگیزش طوفان از آن واقعه سخت به هراس افتاده و بیمناک شدند. بدیهی است که یهوه (درتورات) را هرگز بیم و هراسی دست نداد. (13)
    از این موارد اختلاف که بگذریم هر دو حکایت نقل یک واقعه ی واحدند و این دلیلی بر وقوع حادثه ی طوفان می باشد.
    در حفاری های شهر نینوا پایتخت آشوریان، باستان شناسان به الواحی به خط میخی متعلق به کتابخانه ی آشور بانیپال (قرن 7 ق. م) دست یافتند. جورج اسمیت انگلیسی که هزاران لوحه ی خرابه های نینوا را مطالعه کرده بود، در سخنرانی خود در انجمن آثار تورات در 1862 م مطالبی را اعلام کرد که در کار مطالعه و تحقیق تورات راهنمای دانشمندان شد. وی اعلام کرد که بر روی یکی ازاین لوحه ها داستان طوفانی را خوانده که شباهت زیادی با داستان طوفان سفر پیدایش تورات دارد، وی پس از مطالعه الواح دیگری که از کتابخانه آشور بانیپال به دست آمده، دریافت که داستان طوفان در واقع جزئی از یک منظومه ی مفصل و طولانی است که بابلیان باستانی آن را منظومه گیل گمش می نامیدند. این منظومه به دوازده سرود یا فصل تقسیم شده بود و هر سرود 300 سطر داشت، هریک از این سرودها در کتابخانه ی آشور بانیپال بر روی لوحه ی جداگانه ای نوشته شده بود، داستان طوفان قسمت عمده ی لوحه ی یازدهم را تشکیل می داد. (14) ظاهراً تاریخ حماسه ی گیل گمش قدیمی تر از قرن 7 ق.م است و شاید به هزاره ی دوم ق. م منسوب باشد. گیل گمش احتمالاً شاهی بود که در نینوا حکومت می کرد ولی آثار و کتبی ازعهد او به دست نیامده است. در این رزم نامه درضمن بعضی حکایات عجیب به او جنبه الهی داده اند. (15) در این حماسه، گیل گمش پس از شرح ماجراهای گیل گمش وانکیدو درجایی که (گیل گمش) در پی زندگی جاودان رفته به طوفان نوح اشاره شده است. گویند گیل گمش در اطراف جهان برآمد و نوح (اوتانا پشتیم) را ملاقات کرد و سرگذشت طوفان را ازاو پرسید. گیل گمش می دانست که اوتانا پیشتم پادشاه خردمند شهر باستانی شوروپاک (یکی از پنج شهر پیش از طوفان که توسط هیأت آلمانی – آمریکایی در 1902 – 1903 حفاری شد و الواحی از هزاره سوم ازآن بدست آمد، نام کنونی آن فارا می باشد.) است. گیل گمش پس از تلاش بسیار به اوتاناپیشتم می رسد و جویای راز عمر جاودان او می شود. وی پس از تأمل داستان طوفان را که خدایان برای نابودی بشر فرستاده بودند بازگو می کند و می گوید که اگرخدای حکیم مرا به ساختن کشتی بزرگ راهنمایی نمی کرد، من نیز در کام نیستی فرو می رفتم، زندگی جاودان را خدایان می دهند، منظومه مربوط به طوفان سومری هیچ ربط و پیوندی با افسانه گیل گمش ندارد و در واقع بخشی از قطعه ای است که برای جاودان ساختن زیو سدرا سروده شده و سخن پردازان بابلی در نوشته های خود از این داستان استادانه سود جسته اند و بخش اول افسانه سومری را یکجا حذف کرده اند و از تمام افسانه فقط حادثه طوفان که به جاودانگی (زیوسدرا) می انجامید اقتباس کرده اند. (16)
    موضوع طوفان نه تنها در داستان های قدیم مذکور است بلکه مورد قبول تاریخ نویسان نیز بوده و مورخینی که فهرست سلاطین بین النهرین را جمع آوری کرده اند، تاریخ بین النهرین را به دو قسمت می کنند، پیش از طوفان و بعد از طوفان.
    پیش از طوفان: دوره زمامداری شهرهای اریدو، بادتی بیرا، لارک، سیپاروشور و پاک.

    پس ازطوفان:
    سلسله اول کیش، بیست و سه پادشاه افسانه ای که یکی ازآنها اتانا بوده. سلسله اول اوروک، دوازده پادشاه افسانه ای که یکی از آنها گیل گمش می باشد.

    دوره تاریخی:
    سلسله های اول اور- آوان- دوم کیش، همازی، گوتیوم سوم اور، ایسین، اول بابل و…

    یونانی ها نیز خبری از طوفان روایت کرده اند و این خبررا افلاطون در کتابش به این مضمون آورد که کاهنان مصری به سولون- حکیم یونانی- گفتند آسمان، طوفانی در زمین به پا کرد که وضع زمین را به کلی تغییر داد و چند نوبت و در راه های مختلف بشر روی زمین هلاک گردید و این امر باعث شد که انسان های عصر جدید هیچ اثری ازآثارانسان های قبل از خود را در دست نداشته باشد.

    مانیتون داستان طوفان را آورده و تاریخ آن را بعد از هرمس اول که بعد از میناس اول بوده ذکر کرده است و به حسب این نقل نیز تاریخ طوفان قدیمی ترازتاریخی است که تورات برای آنان ذکر کرده است. و از قدمای یونان روایت شده که در قدیم طوفانی عالمگیر حادث شد و همه روی زمین را فرا گرفت و تنها دو کالیون و همسرش بیرا از آن نجات یافتند.

    در اوستا، در نسخه ای که به زبان فرانسه ترجمه و در پاریس چاپ شده، آمده است که اهورا مزدا به اپما (به اعتقاد زرتشتیان همان جمشید پادشاه است) گفت که به زودی طوفانی واقع خواهد شد و همه زمین غرق خواهد گشت و به او دستور داد تا از زنان و مردانی که صالح برای نسل باشند جماعتی را برگزیده و درآن چهار دیواری جای دهد و همچنین ازهر نوع حیوانات یک جفت داخل آن قرار بدهد و درختان میوه ای که مورد احتیاج مردم باشد بکارد تا در نتیجه زندگی به کلی از روی زمین قطع نشود و کسانی باشند که در آینده زمین را آباد کنند.

    قدمای هند نیز وقوع طوفان را ثبت کرده و آن را به شکلی خرافی روایت کرده و هفت بار دانسته اند و درباره آخرین طوفان گفته اند: پادشاه هندیان و همسرش در یک کشتی عظیم که آن را به دستور خدای خود ساخته و با میخ و لیف خرما محکم کرده بود نشستند و از غرق شدن نجات یافتند و این کشتی بعد از طوفان و فرو کش کردن آب بر کوه جیمافات- هیمالیا- به زمین نشست ولی برهمن ها مانند زردتشتیان منکر طوفانی عمومی هستند که همه سرزمین هند را فرا گرفته باشد. (21) در تاریخ ادبیات هند نیز همان طور که عبدالوهاب نجار در قصص الانبیای خود آورده، درباره داستان نوح آمده: هنگامی که مائو داشت دست خود را می شست ناگهان یک ماهی به دستش آمد که مایه وحشت وی شد، چون ماهی سخن می گفت و از او می خواست که وی را از هلاکت نجات دهد و به او وعده داد که اگر چنین کند او نیز مائو را در آینده از خطری عظیم نجات می دهد و آن خطر عظیم که ماهی از آن خبر می داد عبارت بود از طوفانی که بزودی همه مخلوقات را هلاک می کند و بنا براین شرط، مائو آن ماهی را حفظ کرد.

    وقتی ماهی بزرگ شد به مائو از سالی خبر داد که در آن سال طوفان واقع می شود سپس راه نجات را نیز به او آموخت که کشتی بزرگ بسازد و هنگام به پا شدن طوفان داخل آن کشتی گردد. در نتیجه مائو دست به کار ساختن کشتی شد و چیزی نگذشت که طوفان آمد و وقتی مائو داخل کشتی شد دوباره ماهی نزد او آمد و کشتی مائو را به طرف کوههای شمالی هدایت کرد تا آب فروکش نمود و زمین خشک شد و مائو تنها ماند.

    محل کوه جودی براساس روایات و متون

    و به زمین خطاب شد که فوراً آب را فرو برد و به آسمان امرشد که باران را قطع کن و آب به یک لحظه خشک شد و حکم (قهر الهی )انجام یافت و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت و فرمان هلاک ستمکاران در رسید.
    کوه جودی فرودگاه کشتی و موضع خاصی است که کشتی به آن مستقر شد. در اینکه مکان جودی کجاست نظرهای مختلفی وجود دارد، شاید این بدان دلیل باشد که کمتراز لحاظ معنی مورد توجه قرار گرفته است.

    در منابع اسلامی فقط به اینکه احتمالاً این کوه در ناحیه موصل و یا در جزیره شام است اشاره شده است. به هر تقدیر رأی معتبر درباره جودی را باید از جستجو در معنی و آنچه به معنی آن مرتبط است، جست. آن چیزی که درباره واژه عبری این کوه در برخی فرهنگ ها و همچنین نظرات جرج سیل آمده در این بحث مورد توجه است.

    کوهستان جودی یکی از کوههایی است که سلسله جبال ارمینا را در قسمت جنوب از بین النهرین جدا می سازد. این بخش قسمتی از سرزمین آشور بوده و به گفته پژوهشگران جغرافیای تاریخی منطقه ای غیر مسکون بوده که قومی موسوم به curds در آن می زیسته اند. بنا به رأی فوق کوهستان مذکور که حد فاصل جنوب ارمینا و سرزمین بین النهرین است نام خود را از این قوم به صورت caedu یا gardu اخذ کرده است. همچنین این قوم نزد یونانیان نیز شناخته شده بود و به cerdyaei موسوم بوده اند.

    حال اگر احتمالاً قوم مذکور نام خود را به این کوه وام داده باشند، می توان استنباط کرد که امروزه در نواحی گسترده ای از غرب و شمال غرب ایران تا جنوب ترکیه و شرق و شمال شرق عراق فعلی مسکن دارند، بازمانده لفظی curds دانست.

    بسیاری این کوهستان را ماخوذ از شهری که در پایین آن بوده دانسته اند نام این شهر را ثمانین tamanin یعنی هشتاد، ذکر کرده اند که همان هشتاد نفر مؤمن به نوح می باشند.

    برخی از پژوهش های جغرافیایی تاریخی کتاب مقدس، این شهر را مشرف به سرزمینی به نام دیار ربه rabeh و نزدیک به شهرهای موصل و فردا دانسته اند.

    در برخی گزارش های یونانی که توسط برسوس bersous، و آبیدانوس abydenus مکان فرود کشتی را در کوهستان cardu که به زبان یونانی Gerdyaei است اخبار کرده اند. طبق گزارش های تاریخی شهر ثمانین که کوه جودی مشرف بر آن بوده است، در زمان امپراطور هراکلیوس مورد بازدید قرار گرفته و به راهنمایی راهبی از مکان فرود کشتی دیدن کرده است.

    کلمه جودی درزبان عربی پیوسته به همین صورت Giordie/jordi می باشد و در زبان عبری از لفظ jordan که به احتمال jarad یعنی فرود آمدن پیوستگی دارد. این لفظ در لاتین نیز به صورت jardanus و در زبان یونانی به صورت jardanos به معنی مراجعه دادن و پی فرستادن وارد شده است.

    در عهد عتیق ترجمه فارسی محل جودی در کوه آرارات ذکر شده است. در ادبیات سامی درگیل گمش از کوه نی سیر Nisir به عنوان مکانی که کشتی به گل نشسته، یاد شده است. کلمه نیسیر در زبان اکدی به صورت (Nisirtu(m و به معنا راز و سر، گنج و در زبان بابلی قدیم و جدید به صورت Ni-si-ir-ti و به معنی مخفی و پنهان آمده است. به هر تقدیر Nisir به نحوی معنی استتار و پوشش مقدس می باشد. برخی متون بابلی محل کوه نی را سیر را در نزدیکی رود زاب کوچک و بزرگ آورده اند که در نزدیک موصل عراق هستند. البته با احتیاط می توان گفت Nisir همان جودی است.

    طبرسی در مجمع البیان به نقل از زجاج می گوید:
    کوه مزبور در ناحیه «آمد» بوده و بعضی آن را درکنار جزیره موصل نام برده اند و ابومسلم گفته جودی نام هرکوه و زمین سختی است.

    درالمیزان نیز کلمه جودی به معنای مطلق کوه و زمین سنگی و سخت آمده است ولی بعضی گفته اند که کلمه مذکور بر همه کوههای دنیا اطلاق نمی شوند بلکه نام کوه معینی در سرزمین موصل است و این کوه در یک رشته جبالی واقع شده که آخرش به سرزمین ارمینه منتهی می شود، که به سلسله جبال آرارات معروف است.

    در جای دیگری آمده است: کشتی نوح در نزدیکی موصل بر کوه جودی فرود آمد و نوح و همراهانش در آن محل به ساخت شهر ثمانین اقدام کردند.

    و در کتاب النبوه به نقل از ابی بصیر ازامام رضا (ع) روایت شده که فرمود کشتی نوح بر کوه جودی که در موصل بود فرود آمد.

    بسیاری از مفسران گفته اند که کوه جودی، محل پهلو گرفتن کشتی نوح، کوه معروفی در نزدیکی موصل است، و بعضی دیگر از مفسرین آن را کوهی در حدود شام و یا نزدیکی آمد و یا در شمال عراق دانسته اند درکتاب مفردات راغب آن را کوهی در میان موصل و الجزیره (منطقه ای در شمال عراق) دانسته اند بعید نیست که همه اینها به یک معنی باز گردد، زیرا موصل و آمد و جزیره، همه جزء مناطق شمالی عراق و نزدیک شام می باشند.

    بعضی گفته اند این کوه در دریای بکر که سرزمینی است در موصل و متصل به کوههای ارمینیه است و تورات آن کوهها را جبال آرارات نامیده، واقع شده است.
    در کتاب اعلام قرآن درباره کوه جودی آمده است جودی نام کوهی است که کشتی نوح بر فرازآن به خاک نشسته است.

    در قاموس کتاب مقدس آمده که جودی کوهی است در جزیره ای که کشتی نوح بر روی آن قرار گرفت و این کوه در تورات کوه آرارات نامیده شده است و آن سرزمینی است در مرکز ارمنستان که مابین رود آمون و دریای ارومیه و وان واقع است.
    در ترجمه فعلی تورات محل به خاک نشستن کشتی نوح کوه های آرارات تعیین شده است و آن کوه ماسیس واقع در ارمنستان است. تا قرن 15 ارامنه در ارامنستان کوهی به نام جودی نمی شناختند و از آن وقت بر اثر اشتباه مترجمین تورات که کوه اکراد را کوه آرارات ترجمه کرده اند، برای علمای ارمنی چنین تصوری پیدا شده است، شاید دلیل این تفکرباشد که آشوریان کوههای شمال و جنوب دریاچه وان نام آرارات یا آراتو می داده اند.
    مدارک باستان شناسی از طوفان نوح:

    هنگامی که لئونارد وولی در 29_ 1928 در شهر اورحفاری می کرد به گورهای سلطنتی اور برخورد نمود و پس از کاوش آنها در زیر کف گورهای حفر شده به لایه ای به عمق 70 /3 متربود برخورد کرد که شامل گل و لای فشرده می شد، وی ابتدا گمان کرد که به خاک بکر رسیده است ولی با ادامه حفاری مجدداً آثاری شامل ابزارهای سنگی و قطعات سفالی منقوش مربوط به دوره عبید را به دست آورد.
    و ولی بلافاصله این لایه را با طوفان که در داستان سومری طوفان و حماسه گیل گمش و کتاب مقدس ذکرشده بود مرتبط دانست و خبر آن در 16 مارس 1929 در مجله لندن تایمز منتشر شد.

    قبل از وولی حفاران کیش در شمال اور دو طبقه فوقانی در ارتفاعات متفاوتی مشاهده کردند. در عمق 70 /2 متری او یک لایه 30 سانتی متری از گل و لای فاقد هرگونه آثاری برخورد کرده بودند. تنها آثار موجود در بین این لایه رسوبی قلوه سنگ های رودخانه ای، استخوان ماهی و صدف های دریایی بود و این رسوبات به وسیله طوفان های متوالی ایجاد شده، به عقیده واتلین، حفار کیش، این لایه وجود طوفان سومری را اثبات می کند. لانگدن عقیده دارد رسوبات اوردنباله رسوبات زیرین کیش است که 670 سانتی متر از رطوبات فوقانی پایین تر است. اگر این نظریه صحیح باشد معلوم می شود دو سیل در این منطقه رخ داده است، سیل بزرگتر با لایه اور همزمان است و سیل کوچکتر با لایه فوقانی کیش همخوانی دارد. هرگاه تاریخ وقوع این سیل را از روی کتاب مقدس تعیین کنیم سال 2400 پ. م به دست می آید و اگر از روی متن یونانی کتاب مقدس که به سال 300 پ م ترجمه شده تعیین نماییم سال 3200 پ. م به دست خواهد آمد.

    ولی تاریخ طوفان اور و طوفان کیش با هم اختلاف زیادی دارد و تاریخ طوفان کیش همزمان با گورستان سلطنتی اور می باشد و این بدان معنی است که این طوفان ها آنطور که روایت شده است فراگیر نبوده و تنها طغیان های محلی دجله و فرات است.

    ماکس ملوان (دستیار و ولی درحفاری اور) گفت که نه طوفان اور و نه طوفان کیش هیچ کدام مربوط به طوفان نوح نمی باشد در عوض او پیشنهاد کرد که لایه طوفانی کشف شده در فارا (شوروپاک قدیم) توسط حفاری های دانشگاه پنسیلوانیا در سال 1931 می تواند به افسانه های بین النهرینی ارتباط داشته باشد. دیگر باستان شناسان، تاریخ طوفان فارا را به اواخر سلسله های اول 2750 پ. م بر می گردد و با تاریخ نوشته های قدیمی درباره طوفان مطابقت می کند. اما امروزه باستان شناسان و متخصصان زبان تردید دارند که طوفان های اور، کیش و یا حتی فارا بتواند منشأ داستان طوفان بین النهرین باشد و می گویند که همه اینها مدارکی از طغیان های محلی در سطح دشت آبرفتی جنوب بین النهرین می باشد و طوفان های دوره ای دراین دشت اجتناب ناپذیراست.

    فرود کشتی نوح براساس یافته های باستان شناسی:

    در سال 1833 م بک هیأت ترک مأموریت یافتند درباره آتشفشانی کوه آرارات تحقیقاتی انجام دهند، این هیأت محل کشتی را که از میان یخ ها خارج شده بود پیدا کردند. در سال 1892 دکتر نوری رئیس روحانیون اورشلیم از این مکان دیدار کرد در طول جنگ جهانی اول نیز یک هوانورد روسی در هنگام پرواز بر روی کوه آرارات بقایای یک کشتی بزرگ را مشاهده کرد.

    در سال 1948 یک کشاورز محلی کرد، این شکل قایقی را در زمین دیده بود و یک خلبان جنگی ترکیه در یک عکس هوایی آن را به نمایش گذارد. زلزله ای در دسامبر 1978 اتفاق افتاد که برجستگی قایق شکل را بیشتر نمایش داد. بدین ترتیب دیواره های این شیء 6 متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد، عجیب ترآنکه این زلزله هیچ خسارتی به روستانشینان و مردم منطقه وارد نکرد. به دنبال این زمین لرزه ران یات ادعا کرد که شیء مذکور می تواند باقیمانده های کشتی نوح باشد.

    سپس این سؤال مطرح شد که اگراین جسم عظیم قایقی شکل به بلندی یک طول زمین فوتبال در ارتفاع 189 متری کوه های آرارات کشتی نوح نیست، پس چه می تواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعاً به وقوع پیوسته است؟ آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح می باشیم؟

    ران یات در سال 1978 مطالعاتش را آغاز کرد و در سال 1980 او با یک فضانورد آمریکایی به نام جیمزایروین James Irwin و یک زمین شناس به نام دکترجان موریس مشورت کرد ولی هیچ کدام متقاعد نشدند که این کشتی نوح است یات که یک پزشک متخصص بیهوشی بود گفت که این مکان همان «دوروپینار» می باشد که به اسم کاپیتان ارتش ترکیه که اولین بار این شیء را در عکس هوایی دیده بود نامگذاری شده است، در بعضی موارد هم به عنوان آکیایلا Akyayla یعنی ناحیه ای که در آن واقع شده شناخته می شود. در سال 1990 یات به همراه دکتر آلن روبرتز استرالیایی، کمپانی کاوش کشتی را تأسیس کردند و کاوش در محوطه را شروع کردند و فیلمی هم از این کاوشها تهیه کردند و کنفرانس هایی در استرالیا گذاشتند و در کتابی دلایل خود را برای وجود کشتی نوح آوردند، که هیچ یک متقاعد کننده نیست.

    درنگاه اول جزئیات این محل قایقی شکل بسیار غیرعادی و بی نظیر می باشد این پهن تر از اندازه ای است که کتاب مقدس برای کشتی ذکرکرده است (بر طبق نوشته های کتاب مقدس کشتی نوح با چوب ساخته، و با قیر طبیعی به هم چسبانده شده بود و اندازه هایش 137 متر طول و 22 متر عرض و 13 مترارتفاع می باشد) اما کاوشکران این مکان می گویند که دیواره های خارجی به دلیل سنگینی گل و لای داخل کشتی به طرف خارج برگشته است.

    بیش از دو دهه جستجو برای محل کشتی نوح توجه مجامع بین المللی را جلب کرد و دوازده هیأت اعزامی به سرزمین آرارات در شرق ترکیه نظرات زیادی را در این زمینه بوجود آورد. ران یات جهت اثبات نظریه خویشتن دانشمندانی را به همکاری دعوت کرد و آزمایش هایی را در یافته های این سایت انجام داد.

    در سال های 8-1978 دکتر بومگاردنر زمین شناس، با یک تیم برجسته از زمین شناسان به همراه وسایل مجهز آزمایش های زمین شناسی و یک مته پیشرفته، در این مکان مطالعاتی را انجام دادند. آنها با مته تا عمق 10 متری پایین رفتند و تمام قسمتها را مشاهده و نمونه برداری کردند و اعلام کردند که این یک پدیده زمین شناسی است که بر اثر وقوع زلزله به صورت برجسته در آمده است و چون خطوط مغناطیسی به صورت شرقی- غربی در محوطه در حرکت بوده است. طول این برجستگی از عرض آن بیشتر شده و به حالت قایقی در آمده است. کاوشگران همچنین ادعا کردند که نمونه هایی از قیرطبیعی از این مکان بدست آورده اند که با سخنان تورات در مورد استفاده از قیر در ساخت کشتی مطابقت دارد. اما تاکنون هیچ نمونه ای که تجزیه علمی روی آن انجام یافته باشد ارائه نگردیده است. (روش علمی تجزیه بخارهای رنگارنگ که برای مطالعه ساختار کربن های آلی به کار می رود، به راحتی می تواند وجود قیر را ثابت کند) و تا وقتی این مطالعات انجام نگیرد نمی توان به این ادعا بهایی داد.

    سنگ هایی داخل محوطه پیدا شد که مقدار زیادی منگنز داشت و گفته شد که فلز گداخته ای است که توسط نوح در قسمت داخلی ساختمان کشتی به کار گرفته شد تا کشتی واژگون نشود، آزمایش هایی که بر روی این نمونه ها انجام گرفت وجود 14 /84% منگنز را تأیید کرد ولی برش این نمونه برای تاریخ گذاری آن بسیار کوچک بود. دکتر روبرت گفت که وجود بازالت دراین منطقه نشان دهنده گدازه آتشفشانی است که حتی در بستر اقیانوس هم پیدا می شود، اما دکتر فاسولد می گوید که این نمونه ها آهن غنی شده می باشد. به هرحال تاکنون این ادعا نیز کاملاً به اثبات نرسیده است زیرا نمونه های میکروسکوپی از محل انتخاب شده است.

    همچنین آنها یک مقداری سنگ پیدا کرده اند که به دلیل تورق آن می گویند که چوبی است که تبدیل به سنگ شده است، البته هیچ یک از بازدیدکنندگان این نمونه ها را ندیده است تنها دکتر بایراکتوتان دو قطعه کوچک از این نمونه ها را جمع آوری کرد و پس از آزمایش گفت که اینها چوب سنگ شده نستند. یات نیزگفته است کهن نمونه ها را به آزمایشگاه گالبرایت شهر تنسی فرستادند که آنها تنها سه عنصر کلسیم، آهن و کربن را تجزیه کرده اند و نتوانستند تشخیص بدهند که این نمونه ها چوب سنگ شده هستند.

    نمونه های حاکی از محل پیدا شده که می گویند بقایای پوسیدگی کشتی چوبی به همراه مواد غیرطبیعی می باشند و نمونه های بدست آمده دارای حجم زیاد کربن می باشند. یات این نمونه ها را به آزمایشگاه گالبرایت فرستاد و نتیجه این بود که دراین نمونه ها آهن، آلومینیم، تیتانیوم و کربن پیدا شده اند که همه ی این عناصر در خاک وجود دارند و روایت اشتباه می کند که نمونه های بدست آمده از چوب پوسیده است،همه نمونه ها سنگ های بازالتی شامل کلسیت فراوان و یک ساختمان معمولی از کربنات کلسیم است.

    بقایای حیوانات:

    ارنست میر یکی از متخصصان محاسبه کرده است که هم اکنون حدود یک میلیون گونه حیوان بر روی زمین وجود دارد و حدود 20000 گونه جانور در خشکی وجود دارد. حال اینکه این جانوران با توجه به تنوع و اندازه و نوع نگهداریشان، گرد آوری و در کشتی جای داده شده اند مسأله ای است که شاید بتوان به تنهایی آن را معجزه نامید.

    مقادیر قابل توجهی فضولات حیوانی که به صورت فسیل در آمده اند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شده اند بدست آمده است. کاوشگران بارها سعی کرده اند که به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با توده ای عظیم سنگ و خاک مواجه شده اند. در سال 1991 گرگ بروور باستان شناس بخشی از یک شاخ فسیل شده جانوری شاخ دار را کشف کرد که مربوط به یک پستاندار بوده است.

    که گفته اند احتمالاً مربوط به آهوی کوهی می باشد. بقایای موهای حیوان هم از این مکان یافت شده است که دکتر روبرتز اشاره کرده است که این نمونه ها توسط 3 دانشمند انگلیسی به عنوان حیوان مورد مطالعه قرار گرفته است.این نمونه ها هرگز نمایش داده نشده است و فقط عکس هایی ازآنها وجود دارد. البته چون این بقایا از داخل محوطه بدست نیامده است نمی توان با اطمینان نظر داد که مربوط به آن هستند و می توان این احتمال را داد که اینها بقایای حیواناتی هستند که از هزاران سال پیش در یک منطقه زندگی می کرده اند. در موزه ماناستیک در اچمیادزین یک قطعه چوبی قرار دارد که می گویند قطعه ای از کشتی نوح بوده که درکوه آرارات پیدا شده است.

    کتیبه یافت شده منتسب به حضرت نوح (ع)
    در نتیجه تحقیقات هیأت روسی و چینی بر روی لوحه چوبی بدست آمده (جنس همان پاره تخته های متعلق به کشتی نوح و این لوح طوری سالم مانده که خواندن خط های آن به آسانی امکان پذیر می باشد). مشخص شد که حروف و کلمات نوشته شده به خط سامانی یا سامی است که در حقیقت ام الغات و به سالم ابن نوح منسوب می باشد و معنای این حروف و کلمات عبارت از توسّل حضرت نوح به پنج تن(ع) است. (ای خدای من و ای یاور من! به رحمت و کرمت مرا یاری نما! به پاس خاطر این نفوس مقدسه: محمد، ایلیا (علی)، شبر(حسن)، شبیر (حسین)، فاطمه آنان که همه بزرگان و گرامی اند. جهان به برکت آنها برپاست به احترام نام آنها مرا یاری کن، تنها تویی که می توانی مرا به راه راست هدایت کنی). این لوح هم اکنون در موزه ی واتیکان در رم قراردارد.

    دیگر آثار بدست آمده :
    در سال 1991 یک عدد میخ پرچ فسیل شده در بقایای کشتی کشف شد تجزیه و تحلیل ها وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی ازدیگر فلزات را تأیید کرد.

    در اطراف محل کشتی چند جسم حجیم سنگی یافته شده که در بالای هرکدام سوراخ بزرگی تعبیه شده بود این اجسام مثلثی شکل سنگی و نیمه صیقلی شبیه به لنگرهای کشتی های باستانی بودند که (دراگ) نامیده می شدند. اینها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب می شدند و باستان شناسان حدس زده اند که این وزنه ها در فواصل مختلف ظاهراً به عنوان پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب شده بودند.

    بقایای منتسب به کشتی نوح درایران

    یک گروه از دانشمندان آمریکایی می گویند موفق به شناسایی بقایای احتمالی کشتی حضرت نوح (ع) در رشته کوههای البرز کشور ایران شده اند.

    به گزارش سایت اینترنتی «ای بی سی نیوز»، محققان «مؤسسه تحقیقات باستان شناسی کتاب مقدس»موسوم به مؤسسه «بیس» در تگزاس آمریکا از شناسایی احتمالی بقایای این کشتی در کوههای شمال ایران خبر داده اند.

    در طول صد سال گذشته بیش از یک هزار محقق از کشورهای مختلف جهان برای شناسایی بقایای کشتی حضرت نوح تلاش کرده اند.

    پیش از این باستان شناسان تصور می کردند کشتی حضرت نوح به نام «آرک» (Ark) احتمالاً بر پایه ی نوشته های کتب مقدس باید در رشته کوههای آرارات در شرق ترکیه قرار گرفته باشد، اما دکتر «رابرت کورنیوک» سرپرست این گروه تحقیقاتی با مطالعه متون مقدس بدین نتیجه رسید که کوههای آرارات در زمان های بسیار دور گستردگی زیادی داشته و از شرق به شمال ایران و رشته کوه البرز کنونی می رسیده.

    به همین علت یک گروه از باستان شناسان، زمین شناسان، کارشناسان تاریخ ادیان و دانشمندان با هزینه مؤسسه «بیس» جستجوی خود را در کوههای البرز آغاز کرده و سرانجام در ارتفاع 13 هزارپایی از سطح دریا در شمال غرب شهر تهران موفق به شناسایی یک جسم 120 متری شدند که شباهت زیادی به یک کشتی داشته و با توصیفات کتب مقدس از کشتی حضرت نوح سازگار است.
    هم اکنون دانشمندان آزمایشگاه های «تگزاس» و «فلوریدا» در حال آزمایش و بررسی نمونه های برداشته شده از چوب سنگ شده این جسم هستند.

    دانشمندان عقیده دارند هیچ گاه نمی توان به صورت قطعی گفت که این بقایا به کشتی حضرت نوح تعلق داشته یا خیر اما محققان مؤسسه «بیس» با توجه به نشان های ذکر شده در کتب مقدس و مکان شناسایی این شیء احتمال متعلق بودن آن به حضرت نوح (ع) را بسیار بالا می دانند. در متون مقدس ذکر شده که حضرت نوح کشتی خود را از چوبی موسوم به «گافر» Gopher ساخت هم اکنون مشخص نیست که منظور از «گافر» چه نوع چوبی است؛) یک هیأت اعزامی از خارج در ارتفاعات کوه های شمال غرب ایران موفق به کشف یک قطعه سنگ مانند شدند که آن را به بقایای کشتی نوح نسبت داده اند. این تیم قطعه مذکور را در ارتفاع 400 متری کوه سلیمان – از رشته کوههای البرز- پیدا کرده اند. بنا به اظهارات رابرت کرنیوک (Robert cornuke) . رئیس مؤسسه تحقیقات و اکتشافات باستان شناسی Bible که به اختصار آن را BASE می نامند این قطعه صخره مانند به طرز حیرت آوری به چوب شبیه است.

    تصاویرعکاسی شده توسط اعضای گروه BASE، نشان دهنده شیئی است که در ظاهر به صخره شباهت دارد، اما تیم محققاتی معتقد است این شیء در واقع قطعه چوبی است که بر اثر مرور زمان به سنگ تبدیل شده است.

    کرنیوک دراین باره می گوید: «ما قطعه کوچکی از شیء مذکور را مورد بررسی دقیق قرار دادیم و در بافت های تشکیل دهنده آن، ترکیبات چوب مشاهده کردیم. هر چند در حال حاضر نمی توانیم ادعا کنیم که قطعاً بقایای کشتی نوح را یافته ایم، اما این شیء به کشتی نوح که در گذشته از آن صحبت می شده کاملاً شبیه است. این تیم تحقیقاتی، معتقد است اثبات این نکته که شیء کشف شده متعلق به کشتی نوح است، امری بسیاردشوار است، اما آنهاموفق به یافتن شواهدی شده اند که ثابت می کند این ناحیه در گذشته جزو مناطق مقدس محسوب می شده است.

    معتقدین به کتاب مقدس، محل به خشکی نشستن کشتی نوح را کوه آرارات واقع در شرق ترکیه می دانند. هرچند جغرافیای این منطقه با توضیحاتی که در تورات مبنی بر این نکته که مسافرین کشتی از شرق به سمت بین النهرین در حرکت بودند آمده، مغایرت دارد. کرنیوک و تیم تحقیقاتی اش بر این باورند که کوه آرارات می تواند به منزله کلیدی برای رسیدن به هدف باشد. کرنیوک دراین باره می گوید: «ما با جهت یابی جغرافیایی که در کتاب مقدس به آن اشاره شده، به یک نقطه از ایران رسیدیم، این منطقه نمی تواند در ترکیه واقع شده باشد.»

    تیم تحقیقاتی BASE با تکیه براطلاعات منابع مختلفی چون تورات و نیز با مطالعه دست نوشته های یک کاشف انگلیسی به نام مک ماهن (A.H.Mcmahan) که در قرن 19 می زیسته، در ماه ژوئیه سال 2005 با هدف صعود به کوه سلیمان وارد ایران شدند. مک ماهن که در سال 1894 به ایران سفر کرده، بر فراز کوه سلیمان در خاطرات سفرش چنین نوشته است: «بر طبق مدارک موجود کشتی نوح پس از طوفان در چنین نقطه ای پدیدار گشته است.

    به علاوه او درخاطراتش از تکه چوب هایی مربوط به معبدی که در بالای کوه قرار داشته و مردم برای زیارت آن به این منطقه می آمدند نیز سخن به میان آورده، دلایل تیم تحقیقاتی BASE در اثبات ادعایشان برای بسیاری از افراد متقاعد کننده نبوده است. کوین پیکرینگ (Kevin Pickering)، یکی از باستان شناسان دانشگاه لندن و متخصص در زمینه سنگ های رسوبی نیز معتقد است؛ شیء یافت شده که به کشتی نوح شبیه است، در اصل از جنس چوب نبوده، او دراین باره می گوید «از تصاویر چنین بر می آید که لایه نازکی از ماسه سنگ های چخماقی و پوسته های صدفی که به احتمال قریب به یقین سال ها قبل در مناطق اطراف دریا ساخته شده، سطح این صخره را پوشانده است.

    دانشمندان از سراسر جهان در مورد صحت یا عدم صحت این نظریه دیدگاه های متفاوتی ارائه کرده اند. ازجمله اینکه: «در کتاب مقدس ذکر شده که نوح دربین شش تا ده هزار سال پیش کشتی خود را ساخته بوده است، در عین حال بر طبق نظریات اثبات شده، یک قطعه چوب در محیطی کاملاً مرطوب یا کاملاً خشک، بیش از چند هزار سال دوام نمی آورد.»

    نتیجه
    با توجه به اینکه در قرآن کریم، تاریخ گذشتگان ذکر شده و خداوند حوادثی را که برای هر قومی روی داده، برای عبرت ما آورده است. اما ازلحاظ باستان شناسی، این حوادث درکجا روی داده اند و هرکدام از این شهرها در کدام منطقه جغرافیایی واقع شده اند؟ تاکنون مطالعه ای صورت نگرفته و تمام اطلاعات از این مکان ها صرفاً نقل قول مورخین می باشد ولی مدرک مستند علمی در این مورد نداریم. همه مکان هایی که در قرآن نام برده شده احتمالاً با جغرافیایی امروزه قابل تطبیق اند و حتماً حوادثی که در آنها اتفاق افتاده از روی شناسایی لایه های باستانی قابل بررسی هستند.

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3535 روز 14 ساعت 25 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

پاسخ شما

حضرت نوح | مشاوره جنسی رایگان

یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.