پرسشتان را مطرح کنید

خانه » ازدواج » حساسیت یا بی اعتمادی
1 امتیاز
Vote Con!

حساسیت یا بی اعتمادی

حساسیت

سلام
من واقعا نمیدونم مشکلمو چه جور بگم خیلی دنبال راه گشتم تا اومدم اینجا امیدوارم به جوابم برسم
سال90 با یه پسری اشنا شدم که توی یه سایتی بودیم و دوسته مشترک زیاد داشتیم اونموقع بهش داداش میگفتم تا اینکه باهم جور شدیم. و تا یه سال اول میگفتیم دوسته معمولی هستیم اون یه شهر دیگه بود ولی میومد دیدنم حالا سال 93 رسیده و یه سال پیش تصمیم بر ازدواج گرفتیم جوری که من با خانوادم مطرح کردم اونم به مادرش گفت و بهم گفت سربازیم مشخص شه و کارم درست شه میام جلو خانواده ها به نظر میرسه مشکلی ندارن ولی مشکل من اینجاست که یواشکی وارده ایمیلش میشم و میبینم اون موقع ها اوضاع درستی نداشته به خیلیا گفته بیا ببینمت به خیلیا گفته باهام دوست شو من بودم که سریع قبول کردم ولی الان واقعا به فکره کسی نیست حتی اگر شیطنتی بوده پاک کرده و تموم شده امتحانش کردم خوب بوده ولی این که دلم حساس شده چه کنم? ممکن هست بعدا دوباره شیطنت کنه? اصلا میتونه هدفش خوب باشه? چه کنم? 22 سالمه و اون 24 سالش از لحاظ چهره هم همه میگن نسبت به تو خیلی خوشگل نیس دوستام میگن به انتخاب های بهتر فکر کن ولی من 3 سال شده که باهاشم عاشقشم اونم عاشقمه
کمکم کنید

توسط imani درازدواج · پاسخ 3628 روز 2 ساعت 33 دقیقه قبل

سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

 

پاسخ (10)

  1. 1 vote

    سلام دوست عزیز
    یک سوال شما از همسر ایندت چه خواسته ای داری ؟چه ملاکی رو برای خودت مدنظر داری که در همسر ایندت باید باشه ؟وایا چهره همسر برای شما مهم تلقی می شود یان ؟

    توسط آقای ص - غفاری · 3627 روز 21 ساعت 9 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  2. 1 vote

    سلام قبلن چهره واسم مهم نبود میگفتم چون من درسش دارم چون جزوی از زندگیمه چون سه سال وقتمو واسش گذاشتم فقط اون زیباست
    ولی الان میبینم که اون اگه منو پیدا کرده به خیلی های دیگه رو انداخته
    به خیلیا تو ایمیل پیام داده. یه حس حسادت و حساسیت پیدا کردم
    ملاک من کار و زندگی خوب هست
    که این پسر شاگرد اول دانشگاهشه
    استاده دانشگاه شده تو سازمان نخبگان عضو شده بچه اینده داریه
    یه عده میگن از دستش نده
    یه عده میگن الانه دیگه اکثرا مدرک بالا دارن
    شما با بی اعتمادی چه میکنید اینکه به رازهاش پی بردم???

    توسط imani · 3627 روز 17 ساعت 7 دقیقه قبل

    سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2

  3. 1 vote

    سلام دوست عزیز
    وجود این عقیده که ملاک های زیبایی جهانی هستند، انتخاب های متفاوت افراد نشان می دهد که در این مورد اختلاف نظر هم وجود دارد. بنابراین خود شما باید تشخیص دهید که آیا فرد مورد نظر ویژگی های ظاهری دلخواه شما را دارد یا خیر. ممکن است فردی که به نظر دیگران خیلی زیبا می آید برای شما جذاب نباشد و یا فردی که از نظر دیگران ظاهری معمولی یا پایین تر از حد متوسط دارد به دلتان بنشیند بنابراین در این مورد تنها دیدن بزرگ ترها و پسند آن ها (کاری که در قدیم مرسوم بود) توصیه نمی شود و یا اکتفا به تعریف های معرّف کافی نیست. توجه انحصاری به ملاک زیبایی عاقلانه نیست. عادی شدن زیبایی یکی از دلایل این امر است. فرض کنید شما با فردی که تمام ویژگی های ظاهری مورد نظرتان را دارد ازدواج کرده اید، اما این شخص به قدری بدخلق و پرخاشگر است که نمی توانید با او یک کلمه صحبت کنید. آیا باز هم از زیبایی وی لذت می برید؟ آیا چنین شخصی استحقاق دارد والد فرزندان شما بوده و آن ها را تربیت کند؟ یا تصور کنید که همسر شما به هر دلیلی (مثلاً بیماری یا حوادثی مانند آتش سوزی و…) ظاهر زیبایش را از دست بدهد، اگر شما تنها به خاطر زیبایی وی او را انتخاب کرده باشید، در صورت بروز چنین پیشامدهایی دیگر دلیلی برای ادامه زندگی با وی وجود ندارد.

    دختر و پسر قبل از ازدواج باید تکلیف برخی از شرایط و ملاک های زندگی در کنار هم را به صورت قاطعانه روشن کنند. دختر و پسرها قبل از ازدواج باید ملاکهایی برای زندگی مشترک خود در نظر گرفته و برایشان مهم باشد. باید قدرت مدیریت و تصمیم گیری بین دختر و پسر کاملا مشخص و واضح باشد. اگر دختر و پسر بعد از ازدواج، بخواهند دست به کار مهم بزنند، صمیمانه و بسیار منطقی با همدیگر مشورت کرده و تصمیم گیری کنند، باید مشخص شود که در نهایت چگونه می خواهند جمع بندی کنند و مدیریت برعهده کیست. گاهی اتفاق می افتد که صمیمانه و منطقی با همدیگر بحث می کنند، اما نمی توانند در آن شرایط همدیگر را قانع کرده و تصمیم گیری کنند. در اصل باید بدانند که چه زمانی باید مسئولیت را برعهده همدیگر بگذارند و به عبارتی به هم اعتماد کنند. مسئولانه برخوردکردن بین زوجین بسیار مهم است و باید این موضوع قبل از ازدواج مشخص شود. مسئولیت پذیری یعنی چسبندگی داشتن به کار. آیا کارهای نیمه تمام و یا رها شده دارند یا خیر؟ یعنی از آن دسته افرادی هستند که کارها را نیمه رها کرده و یا آنها را به نتیجه می رسانند؟ آیا کاری که برعهده آنهاست، تا انتها انجام می دهند یا خیر؟ دختر و پسر خیلی راحت می توانند به مسئولیت پذیری افراد پی ببرند، مثلا دختر و یا پسر، کتابش را نیمه مطالعه کرده و به حال خود رها کرده است و یا از کار خیاطی و بافتنی که در دست داشته، نیمه تمام گذاشته است. داشتن حس مسئولیت پذیری و مسئولانه برخورد کردن بسیار مهم است. دختر و پسر باید قبل از ازدواج از ثبات عاطفی همدیگر باخبر شوند. یعنی آنها وقتی عصبانی می شوند، چطور خود را کنترل کرده و نحوه بروز ناراحتی و خشم ها چطور است؛ زیرا برخی از افراد از ثبات عاطفی برخوردار نیستند، امروز عاشق هستند، فردا متنفر. زندگی با افرادی که از ثبات عاطفی برخوردار نیستند، بسیار دشوار است. دختر و پسر باید از روحیات همدیگر باخبر شده و بدانند که طرف مقابلشان احساساتش را چطور ابراز می کنند به هر حال همیشه همین لبخند فعلی و آرامش ظاهری در کار نیست؛ موقعیت های چالش برانگیز است که نشان می دهد طرفین چگونه خود را بروز می دهند.دختر و پسر باید از لحاظ درک و تحصیلات و فرهنگ با هم همخوانی داشته باشند و حرف همدیگر را بفهمند و همدیگر را درک کنند.

    برخی افراد سعی دارند که طرف مقابل خود را تحت استانداردهای خود قرار داده و طبق آن رفتار کنند. باید مشخص شود که این افراد چقدر اصرار دارند که طرف مقابلشان را وارد استانداردهای خود کنند و یا چقدر آمادگی این را دارند که طرف مقابل را هرچه که هست بپذیرند. باید مشخص کنند که دقیقا چه ملاک هایی را باید رعایت کرده و با طرف مقابلش زندگی کند***پس اگه به این نتیجه رسیدین که باهم شباهت دارین هم از نظر خانوادگی هم از نظر شخصیتی تصمیم نهایی با شما خواهد بود شما باید خودتون تصمیم بگیرید شما که برای دیگران زندگی نمیکنید پس تحقیقات کامل انجام بدهید وبه خدا توکل نمائید امید است خوشبخت وموفق باشید

    توسط آقای ص - غفاری · 3627 روز 4 ساعت 44 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  4. 1 vote

    ببخشیداین مشکلی کهایشون مطرح کردند برای منم پیش اومده یه سال پیش تو یه شبکه اجتماعی با پسری آشنا شدم ک 6 سال ازم کوچیکتره وقتی که بهم گفت دوستم داره منم واقعا دوستشداشتم اما روم نشده بود بهش بگم یه روز رمز ایمیلش رو بهم داد نمیدونست ک گفتگو هاش تو ی چت اونجا هم ذخیره میشه وقتی رفتم دیدم خیلی اوضاعش درست نیست یه حرفایی به دخترا گفته بود که به سنگ میزدی از خجالت آب میشد نه به یکی سه یا چهارتا دختر بودن که الکی به من گفته بود یکیشون شاگردمه ولی با همشون تو شبکه اجتماعی آشنا شده بود حتی بعد اینکه به منم گفته بود دوستت دارم مخاسته با یه دختره دیگه دوست بشه که به قول خودش خیلی با هوشه وقتی اینا رو دیدم میخاستم ترکش کنم اما گفت ک من همشون رو پاک میکنم بهت قول میدم واقعیتش خودم هم دوستش داشتم دلم نمی اومد که ترکش کنم چون اگه دوستش نداشتم صدتا ازاین حرفا هم میگفت برام مهم نبود میدونم که آدم خوبیه خانوادش معتقدند خودش هم همینطور اما نمیدونم چرا اینکارو کرده بود شاید به خاطر شرایط سنش بوده بلاخره اون 16 سالش بود و آدم میخاد خودش رو تخلیه کنه نمیدونم واقعا گیج شدم از اون روز رمزهمه چی رو بهم داده که برم چک کنم حالا بعد این مدت تو فکر این هستیم با هم ازدواج کنیم اما خب اون تازه امسال کنکور داره و شرایطش رو نداره اما از لحاظ فکر خیلی خوبه من توش میبینم یه زندگی رواداره کنه فقط بعضی وقتا که یاد اون مسایل میافتم پیش خودم میگم نکنه یه روز ولمکنه و ازم خسته بشه شاما راهنماییم کنید 🙁

    توسط khaste23 · 3573 روز 6 ساعت 24 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  5. 1 vote

    اینم یادم رفت بگم اون به قول خودش بهم اعتماد داره اما من اینطورینیستم بعضی وقتا فکرمکنم نکنه هنوز با کسی ارتباط داره در صورتی ک میدونم اینطور نیست اما نمیدونم حساس شدم فکر کنم یا هنوزبی اعتمادم لطفا راهی برای اینکه حساسیتم کم بشه بهم بگید

    توسط khaste23 · 3573 روز 6 ساعت 20 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 3

  6. 1 vote

    خب دوست عزیز اینکه تو کارش سرک کشیدی ، کار خوبی نکردی … و اینجوری برای خودت فکر و خیال درست کردی…

    به هر حال مردا عاشق تنوع طلبی هستن و ممکنه خیلی کارها هم در قبل از ازدواج بکنن ، ولی ملاک عمل باید برای بعد از ازدواج باشه …
    شما با سرک کشیدن فقط دارید در گذشته ایشون میچرخید و با گذشته اش مشغول خراب کردن حال و آینده شدید …
    پس بهتره در مرحله اول از شر این ایمیل رها بشی وگرنه باید از فکر ازدواج راحت و ارامش بخش با ایشون خارج بشی …
    در ضمن باید این مورد رو هم خوب به یاد داشته باشی که ممکنه در هر مرحله این رابطه به هم بخوره ، و مثلا” در چندسال دیگه که ایشون

    میخواد به خواستگاری شما بیاد، خانواده ها مخالفت بکنن و این رابطه دچار مشکل بشه و یا هر اتفاق دیگه …

    پس باید خیلی قوی و اماده باشی برای شنیدن ” نه ” …

    ولی اگه بهش اعتماد داری تمام این افکار و کارتو دور بریز و با تمام وجود پای خواسته ات بمون ..
    در ضمن میتونی در این مورد مشاوره کنی و از راهنمایی هاشون بهره ببری … چون شدیدا” دچار وسواس و کنجکاوی منجر به فضولی شده اید

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3534 روز 12 ساعت 48 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  7. 1 vote

    دو ساله با دختری که همبازیه دورانه بچگیم بوده و بعد از چند سال پیداش کردم دوستم. برنامه ی ازدواج داریم باهم. توی این دوسال خیلی مشکلات رو پشته سر گذاشتیم. اما یه مدت هس که خیلی زیاد شکاک شده .چیزایی ک ماله قبل از رابطمون بوده رو یاد اوری میکنه و همش میگه تو فلان جور بودی پس بهت اعتمادی نیس. خب البته من در گذشته خیلی اشتباهات کردم که هم تاوانشو دادم هم همش رو گذاشتم کنار.اما اون باور نمیکنه و میگه این چیزا توی ذات ادم هست. و شاید وقتی من کنارت نباشم اون کارا رو بکنی. مثلا چشم چرونی و خیانت.
    کلا خیلی گذشته رو پیشه روم میاره
    البته بهانه دستش دادم چن بار اما خب منم اون لحظه فکر میکردم دارم کاره درست رو انجام میدم
    خودش حالا میگه بیماری شک و بی اعتمادی گرفتم. همش درحاله دعواییم. هر چی قسم میخورم که من این چیزا رو گذاشتم کنار باورش نمیشه
    بخدا منم الان دنبال این نیستم که کاری کنم کمتر گیر بده یا دعوامون نشه اینا مهم هس اما مهم تر خودشه که داره خودش رو شکنجه میده با افکارش
    من یه کم درباره ی پارانوئید تحقیق کردم دیدم خیلی وحشتناک اگه پیشرفت کنه
    اگه ممکنه کمک کنید درسته که گاهی تهمت خیانت میزنه بهم و دلم رو میشکنه اما خیلی پاکو خوبه
    کمکمون کنید ما باید چیکار کنیم؟

    توسط amirm · 3522 روز 14 ساعت 12 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

  8. 1 vote


    amirm,

    دوست عزیز در این مورد بهترین گزینه مراجعه به مشاوره … ایشون باید در مورد مشکل شکاک بودن و بدبینی هم مشاوره برن ..هر چند ممکنه نسبت به شما واقعا” بی اعتماد شده و باید اینو قبول کنید … به هر حال انسانها از چیزی خوششون میاد و از چیزی بدشون …
    وشاید دلیلش رو هم ندونن .. در مورد ایشون هم باید گفت از شما و رفتار گذشته شما بدشون میاد و نمیتونه بهتون اعتماد کنه ..چون ازتون و از برگشت به روزهای گذشته از طرف شما میترسه …
    با ایشون یکبار برای همیشه حرف بزنید تا وقتی مشخص فرصت بدید و بعد اگر جواب منفی بود رابطه رو قطع کنید …چون ادامه دادن به چنین روابطی یکطرفه بیهوده و فرسایشی هستش …

    درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
    http://www.moshaver.co

    توسط مدیریت سایت - محمدی · 3521 روز 22 ساعت 52 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  9. 0 votes

    با سلام منم یه مشکلی دارم نمیدونم واقعا باید چیکار کنم من دو ساله نامزد دارم طرفم فوق العاده پسر خوبی و با اعتمادی هست ولی الان تقریبا 1 سالی میشه که کارش افتاده یه شهر دیگه یعنی 15 روز میره و 15 روز هست از وقتی که رفته اخلاقش خیلی تغییر کرده همش عصبیه فشار کاریش زیاده البته منم بهش حق میدم و خیلی کوتاه میام ولی یچیزی که منو خیلی اذیت میکنه اینه که من حسودم دست خودم نیست میدونم خیلی من و دوست داره و جز من به کسی فکر نمیکنه ولی گاهی وقتا یکم زیادی با خواهرم شوخی میکنه و وقتی ناراحت میشم اون جبهه میگیره میگه تو به من شک داری! من شک ندارم فقط نمیتونم ببینم تو یه جمعی که هستیم بیشتر به یکی دیگه توجه میکنه چند بارم بهش گفتم. تازه من همیشه سعی میکنم آزاد بزارمش که احساس نکنه تو قفس گیر کرده اما متاسفانه 4 ماهی میشه رابطمون خیلی خوب پیش نمیره هر دو عصبی هستیم. میدونم با خواهرم کاری نداره ولی نمیدونم با این حسم چیکار کنم البته من یه نقطه ضعفایی دارم که مثلا اندام یکی از اوناست خیلی اعتماد به نفسمو پایین میاره اینم دارم با ورزش حلش میکنم خودش همیشه میگه من براش فرق دارم و نمیتونه مثل منو پیدا کنه از همه نظر خیالم راحته نمیدونم تو این شرایط کاری چطوری رفتار کنم که این حس حسودی از بین بره دست خودم نیست خیلی وقتا با خودم حرف میزنم و خودمو قانع میکنم ولی باز تو اون شرایط که هستم یعنی میبینم داره بیش از حد با یکی شوخی میکنه ناراحت میشم. در ضمن من 26 ساله و نامزدم 30 سالشه. ممنون میشم اگر یه راهی پیشنهاد بدین

    توسط d.saghar · 2822 روز 3 ساعت 46 دقیقه قبل

    سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0

    • خب هر دوی شما در دوره نامزدی هستید و در این مرحله میتونه با شناخت خوب همراه باشه و گاهی به همین خاطر جواب نه رو بشنوید و یا جواب نه بدید پس در شناخت همدیگه بیشتر دقت کنید همونطور که ایشون از شما به خاطر کارش دور شده شما هم با حسادت های زنانه رابطه رو به سردی میکشونید بهتره با هم در زمانی مناسب صحبت کنید و حتما" مشاوره ای حضوری داشته باشید پس برای مقابله با حساس بودن زیاد راز مقابله، تنها این است که با کنترل خود سعی کنید ضمن درک مشکلات و حالات روحی دیگران، خود و زندگی تان را عمیقا" تحت تأثیر آن قرار ندهید. "شناخت نقاط تاریک خودتان همیشه بهترین راه برای درک نقاط تاریک دیگران است" حتی بعضی از مشاورین که خود نیز از این مشکل حساس بودن رنج می بردند، در حین برخورد و بررسی در مورد افرادی که درگیر این مشکل بودند، به راه حل های مناسب برای رفع این حالات در خود و مراجعین، دست یافتند. بیشتر مراجعه کنندگان شرح حالهای متفاوتی داشتند ولی با یک نقطه ی مشترک: یعنی "حساس بودن " ( HSP:Hypersensitive pepole). در اینجا به نکاتی برای رفع این مشکل از دیدگاه محققین و مشاورین، اشاره می کنیم : بله! افراد حساس، در حالتی ناخودآگاه در مشکلات عاطفی دیگران غرق می شوند. حتی والدین فرزندان حساس (HSP) که از ابتدا با این حالت بسر می برند، هیچ کمکی در رفع این مشکل نمی توانند بکنند، چرا که خود والدین همواره تحت ناملایمات زندگی، دارای فشار روحی هستند! در واقع این کودکان، به دلیل نتیجه ی یک باروری، تحت فشارهای عاطفی بوده اند، به مرور زمان سعی می کنند با رفتاری مهربانانه پدر و مادر خود را خوشحال کنند و یا آنها را آشتی دهند و حالت عصبی آنها را کاهش دهند، تصور این فرزندان این است که در این حالت، خود نیز به آرامش و امنیت خاطر می رسند، ولی دریغ از این که تمامی این فشارات احساسی موجود در محیط خانه و خانواده در خود این فرزندان رفته رفته جمع می شود و نهایتا" در آینده به یک فرد حساس تبدیل می شوند. و در این حال است که آنها همواره مثل یک "رادار" مراقب امواج اطراف خود هستند تا مبادا امنیت خاطر آنها در خانواده تحت خطر قرار گیرد. این افراد حساس در بزرگسالی نیز خیلی زود متوجه موقعیت های ناخوشایندی همچون، عصبانیت، خشم و ... می شوند و متأسفانه تا زمانی که بزرگ شوند این رادار آنها برای تشخیص سریع این حالات در محیط و خانواده به فعالیت خود ادامه می دهد! بنابراین آنها یک عمر به جای اینکه زندگی کنند در حالت نجات دادن اطرافیان خود هستند. اگر فکر می کنید که شما هم حساس هستید بهتر است به این علائم توجه کنید: * شما همیشه فکر می کنید که مسئول خوشحال بودن دیگران هستید، مخصوصا" در مورد کسانی که دوستشان دارید. * بعد از اینکه در یک جمع قرار می گیرد، همیشه احساس رنجش و ناراحتی می کنید. * وقتی که کسی از دوستان یا خانواده شما مشکل عاطفی دارد، ساعتها وقت خود را صرف صحبت با او می کنید تا آنها را آرام کنید، این در حالی است که بعد از آن خود دچار افسردگی می شوید. * حتی در مواقع دردهای جسمی آنها، مثل سردرد، کمر درد و... ناخودآگاه شاید خود نیز این دردها را در خود احساس کنید! در تحقیقاتی که به روی کودکان حساس و بسیار عاطفی انجام شده است، به این نتیجه رسیده اند که این کودکان در گذشته و آینده همواره سعی می کنند خود را در احساسات دیگران و ناراحتی هایشان شریک بدانند و با این حس رشد کرده اند. بیشتر مشاورین وقتی این مطلب را به مراجعین می گویند، آنها اظهار می کنند که "تا حالا به این موضوع فکر نکرده اند! " اما آیا براستی می دانید که چطور باید با این مشکل کنار بیایید ؟ خیلی پیچیده نیست، تنها بدانید که : به دلیل اینکه می توانید مشکلات عاطفی دیگران را درک کنید، مجبور نیستید که بار فکری آنها را نیز با خود به دوش بکشید و مسئول این مشکلات شما نیستید! با تکرار این جمله و تمرکز بر آن دقیقا" به عمق آن پی می برید . مادامی که احساس دیگران را درک می کنید و به دردهای آنها گوش فرا می دهید و متعاقبا" در مورد ناراحتی هایشان نگران می شوید، با خود این جمله را تکرار کنید:" این که من آنها را درک می کنم درست است، ولی مجبور نیستم که همراه با مشکلات آنها خود نیز غرق شوم. نفسی عمیق بکشید ، با این نفس است که مشکلات آنها را نیز با نفستان بیرون داده اید و در ادامه ،حل این مشکل را به دست خدا بسپارید و دنبال این قضیه را در مغز خود نگیرید. شما در جایگاهی مناسب نیستید که بتوانید اساسا" مشکلات آنها را رفع کنید. در حقیقت باید این طور به قضیه نگاه کنید که هر کس در زندگی درگیر این مشکلات می شود و با تلاش و غلبه کردن بر این موانع می تواند به تکامل روحی برسد. حال می دانید که با حساس بودن بیش از حد خود خیلی کمکی به دیگران نخواهید کرد، به یاد فرزندی باشید که برای ایجاد امنیت خاطر برای خود، همواره برای ایجاد صلح بین پدر و مادرش در تکاپو است.

      توسط مدیریت سایت · 2820 روز 3 ساعت 22 دقیقه قبل

پاسخ شما

حساسیت یا بی اعتمادی | مشاوره جنسی رایگان

یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.