


مشاوره
سلام با آشنایی یکی از دستانم با آقایی آشنا شدم و خانواده من هم در جریان این آ شنایی هستند.
به نظر فرد مناسبی به نظر می رسید ولی مخالفت های مادرم باعث شد که من هم دچار تردید شده و هر بار عکس العمل متفاوتی نسبت به ایشان داشته باشم . یک روز موافق و یک روز مخالف. و به اصطلاح ایشان دچار بلا تکلیفی شده بود. در جریان این مساله به مدت یک روز به تماس ها و پیامک های من جوابی ندادند و بعد از یک روز وقتی که دلیل این امر رو پرسیدم گفتن که از کار های شما خسته شده ام و شما مرا سردرگم کرده اید و در نهایت هم ایشان پیشنهاد قطع رابطه به خاطر عدم رضایت مادرم را دادند. بعد از اینکه این مساله مطرح شد، من علاقه خودم را نسبت ایشان اعلام کردم و به مادرم هم به خاطر دخالت های مکرر اعتراض کردم همین باعث شد که مادرم به ایشان تماس گرفته و از ایشان تقاضای ادامه رابطه را بدهند. . از ان زمان به بعد نوع رفتار ایشان به نوعی است که انگار من اظهار علاقه نشان داده ام و ایشان هیچ علاقه ای ندارند در صورتی که قبل از این کاجرا کاملا برعکس بود.
حالا من دچار یک نوع دلسردی نسبت به رفتارشون شدم . چون مثلا به من می گن که به من زنگ بزن . و یا اینکه اگر زنگ نزنی خود دانی و همین ! و یا اینکه خودت پیام دادی که من نمی توانم شما رو فراموش کنم و … احساس می کنم که با رفتارشون دارم تحقیر می شم و خیلی احساس حقارت می کنم .
می دارم که کار یکه در مورد ایشان انجام دارم کار درستی نبوده و ایشان هم دقیقا دارن مثل من با من برخورد می کنم و وقتی که ازشن پرسیدم که چرا این طوری رفتار می کنی گفتند که می خواهم به شما نشان دهم که اذیت کردن دیگران چگونه است . ولی
برای من تحمل کردن این وضع خیلی سخت است.
خواهش می کنم کمک کنید و راهنمایی کنید که آیا ایشان را ترک کنم ؟ و یا به رابطه با ایشان ادامه دهم
ایشان تا قبل از این مساله خیلی صبور و منطقی بودن و من هیچ عکس العمل نا مناسبی از ایشان ندیدم . حالا من چه کار باید بکنم ؟
با تشکر خواهش می کنم جواب را به ایمیل اینجانب ارسال کنید
سلام. از اینکه این سایت را برای پاسخ به سوالتون اتنخاب کردید ممنونیم. جدا عذرخواهی می کنیم که در پاسخگویی به سوالات تاخیر بوجود آمده. شما در قسمت سوالات عمومی پرسش خود را مطرح کردید، منم به ایمیل شما دسترسی ندارم. پس با عرض معذرت پاسخ شما را در همین بخش به نمایش می گذاریم.
باید بگم در روابط شما دو نفر یک سری مسائل و رفتارهای متاسفانه غلط، در ابتدا از طرف شما صورت گرفته، که اسباب همین برخوردها و دلسردی های اخیر را فراهم کرده. بیایید با هم راحت باشیم. و اگر میخواید مشکلتون حل بشه مسئلتون رو ریشه یابی کنید. من نمی دونم جوونای این دوره تا یه مشکلی تو زندگیشون بوجود میاد میگن قضیه ی رو تمومش کنیم؟! نه، به جای قطع رابطه، بیایید قضیه و مشکلات را ریشه یابی و بررسی کنید، سعی کنید روابط تان را اصلاح کنید، رفتارتان را بسازید، اگر دیدید پس از سپری شدن مدت زمانی هیچ تغییری و هیچ تغییری ایجاد نشد، اون وقت تصمیم دیگری بگیرید.(البته باید بگم چون گفتید خانوادتون در جریان آشناییت شما هستن دارم چنین پیشنهادی میدم)
پس با هم یه کم مسئلتون رو بررسی می کنیم. اول از همه یه کم بیا دعوات کنم و بهت بگم آخه دختر حسابی، سرکار خانم به چه حقی دم به دقیقه با شخصیت این آقا اینطوری رفتار کردی؟ ها…!!! به چه حقی؟ اصلا مادرت مخالف، اصلا کل عالم مخالف، این ملاک میشه بزنی شخصیت و غرور مردانه این آقا رو له کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میخوای به ریشه مسئله نگاه کنی؟ پس فقط نباید ظاهر قضیه رو ببینی. باید خودت رو بزاری جای اون پسر. وقتی یه زن با یه مرد این طوری رفتار میکنه، که اگه به خلقیات، منش، نیازها، علایق، عواطف، شخصیت و غرور یه مرد آشناییت داشتی، این رفتارهارو انجام نمیدادی، چون باید الان بدونی که سرکار خانم زدی برجک شخصیت و غرور این مرد رو پایین آوردی. این آقا هم به قول خودت داره تلافی می کنه. دومین اشتباه این بود که مادرت بعد از اینکه این آقا گفته همه چی تمومه، زنگ زده و گفته بیا ارتباط رو با دخترم ادامه بده. و خوب این کار باعث شده ایشون یه کم مغرور بشن. و اصلا کار خوبی نبوده. ضعف و یا اشتباه سوم هم این بوده که احتمالا شما سعی نکردی که رفتار اشتباه گذشته رو جبران کنی، منظور جبران اشتباهی که با اون برجک شخصیت و غرور این آقا دوباره از اول ساخته بشه و سر جاش قرار بگیره. حتما بین شما دو نفر یه سری رفتارهای نادرست هنوز هست که ایشون هنوز فکر می کنه باید با شما این مدلی برخورد کنه تا تلافی بشه و البته دلشون خنک بشه، و یا با عرض معذرت روی شما رو کم کنه. و برجک جنابعالی رو بیاره پایین. خوب این از آسیب شناسی مسئلتون که یه جورایی ریشه یابی هم هست. اما بخش دوم ریشه یابی برمیگرده به تغییر و اصلاح رفتاری که باید در پیش بگیرید که روابطتون بهبود پیدا کنه.
اول از همه بگرد و مرور کن رفتارهایی رو که انجام دادی و واقعا باعث اذیت و آزارش شدی، همون رفتارهایی که برجکشو اورده پایین. من که نمیدونم دقیقا و مصداقی چه رفتاری انجام دادی که باعث اون مسائل شده. ولی باید خودت یادآور بشی اون رفتارها رو و براشون جایگزینی تعریف کنی. جایگزینی رو که باعث تقویت رفتارهای مثبت این آقا بشه و سبب کاهش رفتارهای آزاردهنده. اگه بخوام برات بیشتر توضیح بدم، من الان دارم برات شیوه هایی از تغییر و اصلاح رفتار رو به روش تقویت افتراقی توضیح میدم. البته این روش مدلهای مختلفی داره. اگه بخوام خیلی خلاصه و مفید برات توضیح بدم. اینو باید بگم که اگه میخواهی تغییر در رفتار کسی ایجاد کنی که 1- اون فرد رفتارهای مطلوبش رو افزایش بده. 2- حداقل اون فرد چندین بار اون رفتارهای مطلوب رو انجام داده باشه. 3- با شناختی که از رفتارهای اون فرد داری بتونی تقویت کننده های مثبت و منفی تاثیر گذار در رفتار اون فرد رو خوب بشناسی تا بتونی در موردش استفاده کنی. بهتره که از تقویت افتراقی استفاده کنی. این یه توضیح کامل و مختصری بود.
مثلا میخوای این آقا رفتارهای خوب گذشته شو باز هم انجام بده، و رفتارهای بد فعلیشو ترک کنه. خوب اول باید شناسایی کنی که چه زمانهایی این آقا در حال حاضر یک سری از اون رفتارهای مطلوب رو داره انجام میده و تو از اینکه او این رفتار رو انجام داده خوشت اومد. باید بگردی ببینی، چی شد که این رفتار رو انجام داد؛ یعنی به قول ما تقویت کنندش چی بود که این رفتار رو انجام داد، اون تقویت کننده رو بیشتر تقویتش کنی. این از این. دوم اینکه ببینی زمانی که دوباره داره یک سری رفتارهای نامطلوب انجام میده، مثل اون مثالهایی که زدی، ببینی علت فعلی انجام این رفتارها چی بوده؛ یعنی به قول ما تقویت کننده منفی که باعث شده این رفتار رو از خودش بروز بده، چی بوده. مثلا شاید بی محلی مجدد تو و یا انجام یه رفتار نامطلوب از طرف مادرت و یا هر رفتار دیگری وسعی کنی این تقویت کننده منفی رو دیگه مرتکب نشید و یا خیلی کمش کنید و در ازای اون تقوت کننده های مثبت رو افزایش بدید. سوم هم اینکه باید بگردی تقویت کننده های مثبت جدیدی رو شناسایی کنی. تقویت کننده هایی که باعث میشه رفتارهای مطلوب ایشون بیشتر بشه و یا رفتارهای مطلوب جدیدی رو از خودشون نشون بدم. حالا مثلا ممکنه این تقوت کننده های جدید گرفتن یه مهمونی کوچیک دو نفره باشه، و یه عذرخواهی چهره به چهره، به خاطر اشتباهات گذشته و اینکه تو کاملا متوجه شدی که رفتار گذشته ات با ایشون خیلی بد بوده و دوست داری جبران کنی.
ببین توجه کن این سه تا رو باید با هم انجام بدی. تو هر چی هم تقویت کننده مثبت اضافه کنی ولی تو رفتارت هنوز تقویت کننده منفی داری هیچ فایده ای نداره. نسبت این دو تا در این شرایط باید 10 به 1 باشه. این رو هم بهت بگم، وقتی یه مردی این مدلی داره رفتار می کنه، پس بدون اون طور باید و شاید از لحاظ شخصیتی از طرف شریک زندگیش مورد اهمیت قرار نگرفته. اون اهمیت و حمایتی که به مرد بودن خودش افتخار کنه. به این افتخار کنه که شریکش مایه آرامش و آسایشش هست. اون حس اعتماد و اطمینان هنوز در درونش از طرف شما شکل نگرفته. حتما یک سری رفتارها هست که هنوز داره آزارش میده. من اصلا این نوع رفتارش رو تایید نمی کنم و داره اشتباه می کنه. ولی خوب چون شما خودت شروع کننده این مسئله بودی خودت چند قدم بیا جلو، صبور هم باش. مثلا اگه یه بار از این رفتارهای نامطلوب انجام داد سعی کن به جای بروز ناراحتی و احتمالا اشک تو چشم جمع شدن و یا بعضا جواب دادن و جر و بحث کردن، فقط و فقط سکوت کنی. بعضی وقت ها فقط و فقط سکوت کردن خیلی از خشم ها و ناراحتی ها و رفتارهای نادرست رو حلش میکنه. سعی کن تو رفتارت طوری نشون بدی، که کاملا اول تغییر رفتار رو در تو ببینه، تا بتونه خودش رو تغییر بده. اول تغییر رفتار خودت، بعد تقویت رفتار مطلوب. و مطمئن باش میشه همون مرد گذشته. خودش میاد طرفت.
بهت پیشنهاد می کنم، اگه واقعا دوسش داری و دلت میخواد همسرت باشه، سعی کنی این روال رو تا جایی ادامه بدی که دیگه مشکل رفتاری بینتون نباشه. و برای یه بازه زمانی نسبتا طولانی و مشخص باید وقت بذاری. مثلا 3 الی 6 ماه، شایدم تا 1 سال. وقتی اون آقا تو رو همون زنی ببینه که آرامشش در کنار تو معنا پیدا میکنه اون وقت خودش میاد طرفت. حالاوقتشه که دوباره تو یه مهمونی کوچیک دونفره صادقانه بهش بگی که من دلم نمیخواد خودم رو بهت تحمیل کنم. و خودم رو برای هر پیشامدی آماده کردم و در این زمینه تو باید انتخاب کننده باشی. حالا اگه واقعا فکر می کنی دلت با من نیست تصمیم با توی. اگه من رو میخوای قدم جلو بزار و اگر نه … .
این رو هم به خاطر این بهت گفتم که باید به سمتی بری که اون طالب بشه و قضیه تماس تلفنی مادرت اصلاح بشه. و واقعا خودت رو برای هر پیشامدی اماده کن. یه چیز دیگه بهتره اگه روابطتون اصلاح شد نذاری این مدت آشنایی طولانی بشه. خیلی خوب نیست. شاید این خلقیات ریشه در نیازهاشون هم داشته باشه. که فقط با ازدواج درست میشه. موفق باشید.
اگر پاسخ رضایت بخش بود لطفا گزینه حل شده را انتخاب کنید و در نظرسنجی ما هم شرکت فرمایید. باتشکر
توسط خانم زهرا عباسی · 3457 روز 10 ساعت 27 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
S.O267
خب دوست عزیز کار شما الان که واقعا” این خواستگاری رو گدایی کردید سخت شده و ممکنه فردا برای شما مشکاساز بشه … به هر ترتیب کار شما سخته به این خاطر که هم باید در مورد رضایت مادرتون و هم در مورد رضایت ایشون به بطور کامل آگاهی پیدا کنید … چون هر کدام میتونن روی تصمیم نهایی شما تاثیر بذارن … به هرحال در این مورد باید مدیریت کنید .. از طرفی با ایشون در وقتی مناسب صحبتی قاطع انجام بدید و همین مورد رو با مادرتون هم داشته باشید … تا خیالتون از مخالفتشون راحت بشه
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3180 روز 19 ساعت 26 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست