


قیافه ایده ال ، هم سن بودن
سلام
من با دختری آشنا شندم که خیلی از ویژگی و ملاک های منو داره!
این دید ها رو زمانی بدست اوردم که با او به عنوان یک همکلاسی رفت و آمد داشتم و رابطه ی دوستیی نداشتیم که بخواهیم عشق بازی کنیم و … فقط یک همکلاسی که باهاش خیلی راحت بودم
اون وقتی فهمید من قصد ازدواج دارم ملاک هام رو خوب فهمید و منم ملاک های اون رو فهمیدم
اون همیشه میگه من خیلی پسر خوبی محسوب میشم و خوش به حال همسرم و … (البته نه با این نیست که بیا منو بگیر واقعا صادقه داره میگه)
منتها من دو تا مشکل دارم
1-قیافه ی خوب داره اما اصلا اون ایده آل من نیست!!
من وفا داریم زیاده و زیبا رو ترین زن جهان هم جلوی همسرم ارزشی برام نداره
اما نمیدونم این حسم برای این اوایله یا تا اخر زندگی باهام هست
من ترسم ای ان نیست که قیافه اش جذابیت جنسی برام نداشته باشه
ترسم این هست که وقتی توی خیابون قیافه های ایده آلم رو میبینم آیا ممکنه حسرت بخورم؟؟ الان میگم نه! اما نمیدونم این نه به خاطر داغ بودن ابتدای عشقه یا تا اخر هست
خودم فکر میکنم هرچقدر سن بگزره ارزش قیافه میاد پایین ، چون مردایی میشناسم که زنان فوق العاده زیبایی دارن اما دیگه براشون اهمیت نداره زنشون زیبا باشه یا زشت!
شاید برای اون ها عادی شده چون زیباییش رو مصرف کردن 🙂
2-هم سن هستیم
اما اون همیشه از من مشورت میگیره و میگه تو برخلاف سنت به حرفات ایمان دارم و …
معمولا هم از بچگی رفیقام به من میگفتن تو چرا مثل بزرگا همش به ما گیر میدی و مثل ما جوونی نمی کنی…
و نیمی از رفقای من که توی کار باهاشون اشنا شدم از من حداقل 5 سال بزرگترن
و من 22 سالمه
بسمه تعالی
پرسشگر محترم از اینکه این سایت را برای مشاوره انتخاب کرده اید سپاسگذاریم
در مورد قیافه، باید بگویم توضیحی که خودتان می دهید درست است… شاید مقداری از دو دلی شما به خاطر سنتان باشد. و کمی با صبر و تامل درست می شود. منظور بنده از تامل کردن؛ ادامه رابطه ی دوستی نیست. بلکه تامل برای بررسی معیارهای انتخاب همسرتان می باشد.
می فرمایید قیافه ی ایشان اصلا آن ایده آل شما نیست. من به شما پیشنهاد می کنم اول از همه یک سنجشی بر روی خلقیات، ظواهر و به قولی معیارهای ظاهری و باطنی خود داشته باشید. پیشنهاد می کنم به این سوالات در نزد خود پاسخ دهید. اصولا تیپ شخصیتی شما در مورد خرید کردن و یا انتخاب کردن چگونه است؟ یعنی:
خیلی اهل جستجو هستید؟ یعنی برای خرید باید خیلی بگردید؟
آیا تا به حال اتفاق افتاده که پس از خرید بلافاصله و یا بعد از مدتی از خریدتان پشیمان شوید؟ چندبار این قضیه اتفاق افتاده است؟
برای انتخاب کردن همیشه به تنهایی به خرید می روید؟ یا حتما و به شدت به کمک دیگری هم نیاز دارید؟
آیا تا به حال شده لباسی را با ذوق و اطمینان کامل بخرید ولی در اثر نظر دیگری و یا دیدن لباسی بهتر، خریدی که کرده اید از چشمتان بیفتد؟
تصور کنید برای خرید لباس به بازار می روید. من از شما سوال می پرسم…
می دانی چه میخواهی بخری؟
رنگش، اندازه اش، هزینه اش، مارکش، جنسش، بلندی و کوتاهی اش را می دانی؟
تصمیمت برای خرید جدی است؟
آیا با آن معیارهایی که در ذهن داری لباسی را هم دیده ای؟ نشانش کرده ای؟ و یا نه فقط تصورش کرده ای؟
آیا در خرید کردن آن معیاری را که متصور می شوی خیلی دست نایافتنی است؟ به قولی اصلا وجود خارجی دارد؟
آیا در خرید کردن تا به حال خانواده و یا دوستانتان این نکته را به شما متذکر شده اند که آن چیزهایی را که همیشه میخری خیلی بالاتر از سطح و موقعیت اجتماعی توست. مثلا خیلی خیلی گران است. و یا خیلی خیلی از حد تو بالا است. و یا خیلی خیلی پایین تر است؟
آیا تا به حال این نکته را به شما متذکر شده اند که در انتخاب بیش از حد وسواس به خرج می دهی؟
به این سوالات در ذهنتان به دقت پاسخ بدهید…. اگر می بینید در انتخاب کردن بیش از حد ایده آل گرا هستید، اگر می بینید در انتخاب کردن بیش از حد دو دل هستید. بیش از حد وسواس به خرج می دهید و… پس بدانید باید معیارها و نحوه انتخاب کردنتان را اصلاح کنید. این مقدمات را گفتم که در مورد بلوغ انتخاب کردن به شما پرسشگر گرامی این نکته را بگویم که یکی از معیارهای مهم ازدواج رسیدن به بلوغ انتخاب کردن است. باید بدانید که دقیقا چه میخواهید. البته شما را تشویق به سخت گیر بودن در این زمینه نمی کنم ولی میخواهم بگویم باید بدانید در انتخاب همسر باید به بلوغ انتخاب برسید. چرا؟ چون وقتی این بلوغ در زوجین شکل گرفته باشد دیگر دچار تردید در انتخاب نمی شوند. دیگر اگر لباسی متفاوت را دیدند از لباس خود زده نمی شوند. چون مطمئنا آنچه که انتخاب کرده اند همانی است که می خواهند.
حرف شما هم درست است چهره ی همسر پس از مدتی برای فرد عادی می شود و این قضیه فقط در مردان نیست. خوب پس از مدتی چهره ی شما هم برای همسرتان عادی می شود. هر یک از طرفین هم ممکن است خدایی ناکرده به مقایسه در ظواهر و امکانات خود با دیگران بیفتند. پس چه می ماند؟ چه چیز در دوام و استمرار زندگی زناشویی مهم است؟ ان چیزی که می ماند اخلاق و متعهد بودن به زندگی مشترک است.
درمورد تفاوت سنی هم باید بگویم در کل به افراد توصیه می شود حداقل فاصله سنی 3 تا 5 سال را در انتخاب همسر خود رعایت کنند. اما این قضیه امری کلی است و بستگی به تیپ شخصیتی دو طرف هم دارد. که با رسیدن به توافق و البته دو سه جلسه مشاوره قبل از ازدواج میزان همخوانی شخصیت شما با ایشان به راحتی مشخص می شود.
و اما در اخر و برای جمع بندی خدمتتان باید بگویم بهترین راه برای غلبه بر این مشکل دو دلی تان این است که چهره و ظاهر دختری را که انتخاب کرده اید با دیگر دختران مقایسه نکنید. زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که بهتر از چهره همسر شما وجود نداشته باشد. هیچ تضمینی وجود ندارد…همان طور که به دختران هم توصیه می شود موقعیت ظاهری و مادی و … همسرشان را با دیگر مردان مقایسه نکنند. چون ممکن است صدها مرد از لحاظ همین موقعیت ها از شما بهتر باشند.
به قول خودتان شاید دیگری در خیابان چهره اش بیشتر به دلتان نشست. به نظر خودتان چه باید کرد؟ قرآن کریم پاسخ شما را داده است. و به مردان توصیه کرده است نگاه خود را از نامحرمان فرو بنشانند. به نظرتان چرا قران کریم چنین توصیه ای کرده است. آیا برای آسایش ذهن و روان خود شما نیست. مادامی که بخواهید چهره ی دختران و زنان را با همسرتان مقایسه کنید آرامش را از خود دور کرده اید. پس بیایید در ابتدا معیارهای انتخاب را برای خود کاملا مشخص کنید. سپس ملاکتان را فقط بر ظواهر نگذارید چون عمر ظواهر در زندگی زناشویی حداکثر 2 تا 4 سال است و سپس همسری را که انتخاب کرده اید با تمام وجود بپذیرید و نگذارید هیچ چیزی نظر شما را نسبت به ایشان دلسرد کند.
با آرزوی بهروزی و خوشبختی…
توسط خانم دکتر زهرا عباسی · 3487 روز 18 ساعت 10 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
TVTVTV
خب داشتن این حس که دو نفر به دل هم بشینن خیلی مهمه و در واقع پله اول به حساب میاد … ولی در کل باید با خودتون کنار بیایت و بتونید با دل خودتون همراه بشید و بدونید که واقعا” در این مورد چه حسی میتونید به این خانم داشته باشید .. ایشون اگه تمام نمره ها و امتیازها رو گفته باشن ولی نتونسته باشن که روی قلب و دل شما اثری ایجاد کنن و معشوقه واقعی برای شما بشن هیچ توفیقی رو بدست نیاوردید ..پس وقتی حسی ندارید نباید وارد یک رابطه احساسی و عاطفی بشید
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3171 روز 21 ساعت 30 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
سلام
من چند ماه پیش با یه دختر در اینترنت آشنا شدم همه ی خصوصیات اخلاقی که من دوس دارم واقعا داره قصد ازدواج گرفتم باهاش اونم واقعا راضی بود فقط متاسفانه من از شهر تبریزم ایشون از شیرازن من پیشش رفتم متاسفانه 10 یازده ساعت راه تا اونجاس من دیدمش چطوری بگم از قیافه ایشون خوشم نیومد خوشگل هس وجدانن ولی بدبختی من ازش خوشم نیومد اینم بگم که قیافه من خوبه تعریف نباشه به خدا فقط واسه مشاوره می گم راستش قبلش قرار گذاشتیم هر که بدش اومد از قیافه طرف بگه اون خوشش اومد ولی من که نمی تونم به یه دختر بگم خوشم نمیاد از صورتت مخصوصا اینکه واقعا مهربونه دلش می شکنه اصلا هر دختری باشه دلش می شکنه بعد از یه بیس روز می خواستم بهم بزنم خیلی ناراحت شد دلم سوخت به خدا دختریه که از هرجهت مهربون و خوبه بعد از یه مدت باهاش ادامه دادم متاسفانه خونواده منم با راه دور موافقت ندارن باید کلنجار برم تا راضیشون کنم اونم شاید راضی شن این یه مشکل منه دومیش اینه که همش این تو فکرمه اون خوشگل تراز بقیه نیس من بهش سرد بشم بعد همش بقیه را نگاه می کنم می بینم بقیه بهترن فردا می ترسم تو زندگیم واسه خودم که سرد بشم مشکل پیش بیاد تازه ممکنه خونوادمم خوششون نیاد راهم دوره نمیشه واقعا چند بار رفت و اومد. اومدم باهاش بهم بزنم راه دور که واقعا ممکنه به احتمال خیلی هم مخالفت کنن خونوادم بهونه کردم باز خیلی ناراحت شد نفرینم کرد منم باز دلم سوخت گفتم سه روز بهم فرصت بده با خونوادم صحبت کنم .اینم بگم که دو تا خاستگار داشت به خاطر من رد کردتاحدودی هم خودش راضی نبود یعنی این طور بگم راضی نبود که شرایطی که اون می خواست اونا نداشتن ولی می شه گفت یه دلیل منم بودم که ردشون کرد
فقط مشاور محترم من دو سه بار بهش گفتم با خونوادم می خوام مطرح کنم این موضوعا می ترسم قبول نکنن واقعانم همین طوره خودشم قبول کرد گفت به وقتش شیش ماه بعد که میای خاستگاریم مطرح کن من بنا به دلایلی شیش ماه دیگه می تونم برم خاستگاریش یعنی میخوام انتقالی بگیرم به دانشگاشون شیش ماه طول می کشه ولی تو این شیش ماه می ترسم پا سوز من بشه خونوادمم قبول نکنن الانم داره واسش خاستگار میاد تو اوج جوونیه به خاطر همین تصمیم گرفتم الان موضوعا پیش بکشم
من الان تو این سه روز به نظر شما چی کار کنم من بهش بگم نه نفرینم می کنه می ترسم نفرینش منا بگیره چون دختر پاک و مهربونه از یه طرف همش این تو فکرمه اون خوشگل تراز بقیه نیس بعد من بهش سرد بشم بعد فردا می ترسم تو زندگیم واسه خودم که سرد بشم مشکل پیش بیاد تازه خونوادمم گیر بدن از ایشون خوششون نیاد اگر من بتونم راضیشون کنم تازه بیان خاستگاری
به نظر شما من ادامه بدم واسه ازدواجم یا نه
اونجا که مشاور گفته می تونم بعدا چشمانم را از نامحرم بپوشانم بعد از ازدواج واقعا ممکنه یا نه حسرت بشه تو زندگیم دختر مردمم بدبخت کنم
خواهش می کنم سریع جواب بدید
توسط h111111 · 3149 روز 10 ساعت 52 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1
h111111,
دوست عزیز خوشبختانه شما تونستید به این سطح اگاهی رسیدید که این تصمیم رو بگیرید … چون طبعا” با دیدی که از ایشون دارید نتونسته به دل شما بشینه و این نکته مهمی در علم روانشناسی به حساب میاد … پس خیلی قاطعانه مسئله رو تموم کنید … به هرحال در زندگی واقعیت هایی وجود داره که باید اونارو همونطور قبول کرد … پس قبل از ایجاد دلبستگی بیشتر از این رابطه خارج بشید و با احساسات همدیگه بازی نکنید
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3148 روز 10 ساعت 55 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست