


دوستی های قبل از ازدواج
سلام می خواستم درصد موفقیت دوستی های قبل از ازدواج رو بدونم….چون خواهرم به تازگی با یکی از همکلاسی هاش که از نظر فرهنگی و غیره …از خانواده ما پایین تره آشنا شده…و فکر می کنم که با اون ارتباط تلفنی هم داره….چطور راهنمایی اش کنم که کارش اشتباهه!؟ جدیدا هم متوجه شدم آقا با کس دیگری هم ارتباط داره و نمیدونم چطوری اون رو با خواهرم درمیون بذارم از اونجایی که خواهرم خود رای و لجبازه و اصلا حرفهای منو باور نمی کنه و در ضمن چون از نظر روحی خیلی حساس و شکننده است نمی دونم چطوری موضوع رو در میون بذارم که دچار شکست عاطفی نشه!
توسط eli5171 درازدواج · پاسخ 3511 روز 20 ساعت 50 دقیقه قبل
سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1
قال امیر المومنین(ع):علاقه ی شدید چشم را کور و گوش راکر می کند-
سلام علیکم.
بسیاری از دختر وپسر ها وقتی با فرد دیگر دوست میشوند –دیگر بسیار آسیب پذیر میشوند –البته دوستی داریم تا دوستی که در ادامه اشاه ره می کنم.-دراین دوستی ها اغلب یک علاقه ی کاذبی ایجاد میشود که کاستی ها نادیده گرفته میشود و خودش دیگر ضعف ها را نمی بیند و دیگران که اطاف او هستند می بینند که اطافیان در این مواقع باید او را راهنمایی کنند وگرنه به اوظلم کردند چون دارند می بینند طرف داره می رود توی چاه واگر به او نگوید خود اوهم فردا از آنها گلایه می کند که شما که می دانستید چرا نگفتید.لذا باید اورا تا آنجایی که می توان راهنمایی کرد واز هیچ چیرهم نترسید راهنمایی وحقیقت باعث شکسته شدن عاطفی نمیشود بلکه تنها باعث بیدا رشدن میشود-
دوستی
چند نوع دوستی قبل از ازدواج داریم –
1-دوستی که از همون اول قصد ازدواج است نه به قصد لذت با جنس مخالف و این هم باید از طریق خانواه پیگیری شود تا از لحاظ شرعی هم اشکال نداشته باشد .واز لحاظ شرایط وملاک ها سنجید اگر مناسب بود خوب بقیه کارها .واگر نه هم که نمیشود-واین افراد اگر واقعا قصد ازدواج دارنداز همون اول باید بیایند خواستگاری تا تکلیف هر دوطرف روشن شود قبل از اینکه این علاقه میان آنها تبدیل به فاجعه شود-
2-اما یک دوستی هم وجود دارد که هردوطرف اول به قصد دوستی باهم دوست میشوند که اکثر کسانی که با دیگری دوست میشوند امکان اینکه قبل از ایشون هم باکس دیگر دوست باشند وجود دارد –این افراد ممکن است بعدا باهم قرار ازدواج بزارند در مواردی آقا بد از یک مدت با عناوینی مثل اینکه ما به هم نمی خوریم از ایشون دوری می کنند و می روند پی کس دیگر –اما ممکن باهم ازدواج کنند یا قرار ازدواج بزارند –خوب اگر ازدواج صورت بگیرد با این چیزهایی که شما گفتید مشکلات تازه شروع میشود –چون ممکن است هردوطرف در زندگی به یک دیگر بدبینی پیدا کنند چون خودشون باهم دوست بودند ممکن پیش خود فکر کنند که شوهرش باکس دیگر ارتباط دارد بدبینی همانا واختلافات در زندگی تازه شروع میشود –زیرا اینها چون قبل از ازدواج کاستی ها را به خاطر اون علاقه ی کاذب نتوانستند ببینداما وقتی ازدواج می کنند بعد ازدواج تازه علاقه ی کاذب از بین می رود واز الان مشکلات آغاز میشود.
ببینید اگر دوستی از مورد اول باشد خوب خوب است وباز باید دید آیا این فرد از لحاظ فرهنگی واجتماعی واخلاقی به خانواده و خانم می خورد بعد اگر همه ملاک ها را سنجیدید بعد تصمیم گرفت .
خوب درمورد لجبازی استناد می کنم به حدیث امیر المومنین که می فرمایند :
علاقه شدید چشم را کورو گوش را کر می کند –خواهر شما علاقه شدید باعث میشود کاستی ها را در طرف مقابل رانبیند و وقتی شما به او بگویداو با فلان کس دوست است می گوید شما حسودی می کنید یا دوست ندارید من ازدواج کنم .
اما سعی کنید به هر طور که می توانید او را آگاه کنید ازطریق نشان دادن واقعیت یا به هر طور دیگر –
وشما به هیچ وجه نترسید که ایشون از لحاظ روحی بشکنن –با این گفتن ها فقط ممکن ایشون یک مدت درخود فرو برود و بعد حالش خوب شود –اما بدتر از آن زمانی است که شما چیزی نگوید و ایشون ازدواج کنند و طلاق بگیرند اون وقت است که شما باید شاهد شکسته شدن وآب شدن خواهرتون در زندگی باشید که اگر شما حقایق را به او نگوید بعد از شما گلایه خواهد کرد که چرا او را راهنمایی نکرید .
شما هم مطمئن باشید اگر او را راهنمایی نکنید و حقایق را به او نگوید بعدا از شما شکایت می کند که تو که می دانستی چرا نگفتی –
دوست اون است که رفیقش را راهنمایی کند دستش را بگیرد نه اینکه بگوید من به خاطر خودت چیزی نگفتم .
به شما توصیه می کنم حتما تا آنجایی که می توانید حقایق را از هر طریقی به ایشون نشان دهید وباایشون صحبت کنید از مضرات دوستی ها قبل از ازدواج بگید یک نمونه براتون می گم –بهش بگید ایشون که باشما دوست شده فکر نمی کنی با کس دیگر هم دوست بوده البته سعی کنید تهمت ودروغ نباشد و حقیقت را بگوید ).
اگر واقعا ایشون با کس دیگر ارتباط دارند بهشون بگید وراهنمایشون کنید –ازهر طریقی که حقیقت باشد-
اسلام در ازدواج تاکید فراوان دارد که با هم کفو (هم شان ) خودتون ازدواج کنید کسی که از لحاظ دینی –اخلاقی وفرهنگی واقتصادی و….با هم هم شان باشید تا از درصد موفقیت بالایی در زندگی بر خورددار باشید.-
تا آنجایی که می توان واز هر راهی باید آگاه کرد واز شکست روحی ایشون هم نترسید –ووظیفه ی خودتون را انجام دهید.
اگر واقعا مشکل دارند تاآنجایی که می توانید از دوستان ودیگران کمک بگیرید درجهت آگاهی –اما اگر مشکل ندارند بهشون بگید اگر قصد ازدواج دارید بیایند به خواستگاری –
متسفانه در این مواقع چون علاقه ی کاذب پدیدا ر میشود دیگر حرف کسی را قبول نمی کند-اگر هیچ راه فایده ندارد –تنها راه این است که ایشون بیایند خواستگاری، خانوادتون ایشون را رد کنند-تا هردوشون تکلیف را بدانند.-
موفق باشید-
اما در مورد موفقیقت دوستی قبل ازدواج-
خود ازدواج بسیاری از روانشناسان و متخصصین ازدواج –از ازدواج به یک هندوانه ی دربسته تشبیه کردند-که می توان با بررسی ملاک ها وانتخاب صحیح تاحدی موفقیت را رقم زد –اما بیشتر این دوستی ها خطر ناک است –که باید بررسی شود که آیا طرف مقابل از لحاظ جنبه های مختلف چگونه است –اگر شخص باتقوا و مناسب است یا نه ایشون از جنبه های مختلف دارد-وبعد تصمیم گرفت-
شکست عاطفی –
حقیقت را به ایشون گفتن نه باعث شکست عاطفی کوتاه مدت میشود و مشکلی هم ندارد –وشما حقیقت را به ایشون با محبت وآرام بگوید ونترسید شکست عاطفی نمی خورند-
اما زمانی که شما حقیقت را به ایشون نگوید و ایشون درزندگی به مشکل بر بخورند وخدای نکرده طلاق بگیرند اون وقت است که ایشون شکست عاطفی می خوردند در طول بلند مدت و زندگیشون تباه میشوند-
درصد موفقیت دوستی قبل ز ازدواج-
بستگی داره انتخاب آگاهانه باشد یا نه یا از روی یک علاقه ی کاذب باشد.
لذا توصیه میشود مثل خواهر محترم ایشون را راهنمایی کنید.
یاعلی…….
توسط میثم رشید · 3511 روز 14 ساعت 59 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
ELI5171
تنها راه برای شما اینه که با ایشون با قاعده خودش رفتار کنید و خودتونو طوری تغییر بدید که انگار شمامن در این مسیر پا گذاشتید اینطوری به شما اعتماد میکنه و شما میتونید بهش نزدیک بشید ..بعد استدلال خودتو در این مورد میتونی با گفتن به خودت به گوش ایشون برسونی تا به طور غیرمستقیم بهش کمک برسونی ..در غیر اینصورت هرکاری باعث میشه ایشون از شما و از هر کسی که میخواد نصیحتش کنه فرار کنه
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3095 روز 14 ساعت 21 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
سلام.من قبلا هم سوالمو پرسیده بودم.اما جواب ندادید.من دختری هستم21ساله.دانشجوی ترم آخر لیسانس.پسر همسایمون به مدت دو سال بهم ابراز علاقه کرد.ولی من توجه نکردم.بعد که باهاش صحبت کردم از همون روز اول بهم گفت که میخوام بیام خواستگاریت.خونواده خودش رو هم در جریان گذاشته بود.اما به دلایلی بهش گفتم دست نگه داره.در این مدت کم کم بهش علاقه پیدا کردم.تا این که کم کم خونواده ام از این موضوع اطلاع پیدا کردند.اما مخالفت شدید کردن بخاطر اینکه اون دیپلم داره.یا که گفتن که حتما باید کارش رسمی باشد.این در صورتی هست که هر دو خونواده شناخت کامل از هم دارن.اون واقعا پسر خوبیه.با ایمان و اهل نمازبه من وفاداره.خیلی دوستش دارم.احساس میکنم عشق بین ما پاکه.چون میخوایم با هم ازدواج کنیم.من زندگی رو ساده میگیرم.اما خونواده ام نه.چکار کنم که راضی بشن.نمیتونم ازش دل بکنم.راهنماییم کنید تا خونوادمو راضی کنم.
توسط talat · 3036 روز 9 ساعت 50 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2
talat,
https://moshavere.tribuneazad.ir/%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac-39/?replytocom=2685#respond
من به شما قبلا” جواب داده بودم …لینک بالا آدرس جواب سوالتونه
دوست عزیز داشتن حمایت خانواده در ازدواجی موفق بسیار مهمه …در غیر اینصورت مخالفتشون میتونه روی زندگی شما اثرگذار باشه … پس بهترین رفتاری که در این مواقع میتونید داشته باشید صبر کردنه …تا خانواده با شرایط آشنا بشه و بتونه اعتماد کنه … به هرحال هیچ خانواده ای بد فرزندانش رو نمیخواد و خانواده شما خیلی از مصالح رو براساس تجربه بیان میکنن …پس بهتره بهشون اعتماد کنید …چون اختلاف سطح فکری و اجتماعی در آینده بسیار تاثیرگذار خواهد بود ..از طرفی مشکلات مالی و استقلال مالی و درآمدی هم بسیار با اهمیته و دوست عزیز اینو به یاد داشته باشید که این مشکلات اگه تا به امروز حل نشده ..پس بعد از ازدواج هم ممکنه حل نشه و زندگی شما رو به چالش بکشه ..
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3036 روز 7 ساعت 56 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست