


دلم شکسته نمیتونم فراموشش کنم
دختری 27 ساله هستم تقریبا 3 سال پیش با پسری دوس شدم که 5 سال از خودم کوچیکتر بود من اوایل دوستی یهش سنمو کمتر گفتم بهم پیشنهاد ازدواج داد ولی بعدش سن واقعمیو گفتم اون هم گفت براش سنم مهم نبست خیلی وقتا قهر میکردیم … بعده چند ماه دوستی خونه هم میرفتیم من چون دوسش داشتم و بدجور وابستش شده بودم بعضی وقتا قبول میکردم …یه بار دو ماه جدا شدیم یعنی اون قهر کرد من التماس نمیشد فراموشش کنم دیوانه میشدم روانشناس هم رفتم اما خوب نشدم تا باش بطریقی آشتی کردم .از همه کسایی که قبلا آشنا شده بودم بیشتر دوسش داشتم اوایل دوستی بشدت مهربون بودو همیشه خودش خرج میکرد منم شرایط مالی خوبی داشتم پدرم فوت شده بود قبل این قضیه … تو این زمان دوستی مادرم سرطان گرفته بود خیلی سختی کشیدم تو زمان بیماریش که دو سال طول کشید … مادرم فوت کرد خیلی تنها شدم خواهر و یکی از برادرا در حقم نامردی زیاد کردن و حقمو بالا کشیدن …تو این زمان رفتاره دوست پسرم بد شده بود و کارش به جایی رسیده بود که از کیفم حتی پول برمیداشت چندبار که ب روش آوردم زد زیرش بعد هم طلبکار شد گفت تهمت زدی خیلی سعی میکردم فراموشش کنم اما وحشتناک دوسش داشتمو دارم یه بار هم از کارت بانکیم بدون اجازه پول برداشت …بعد یه مدت من برای ارثیه پدریم وکیل گرفتم و دوست پسرم هم در جریان همه چی بود من بهش گفتم که چندوقت دیگه به حقم میرسم … چند ماه قبل داداشام متوجه شدن با کسی دوستم و یکیشون عصبانی شد گفت یا میگی بیاد خواستگاری یا دیگه نمیزارم قلم پاشو خورد میکنم تا اینکه دوس پسرمو راضی کردم که با داداشم تلفنل حرف بزنه و بگه که عید میاد خواستگاری البته قبلش دوست پسرم چون دانشجو بود و شغلی نداشت اینارو بهونه میکرد و میگفت کار ندارم و مادرم اینجوری وقتی بیکارم اجازه نمیده بیام خواستگاری و چندبار ازم پول میخواس که کار کنه که یه باز یه مقدار پول بهش دارم اما بهونه آورد که کمه باهاش نمیشه کاری کرد وقتی عید شد هم باز بهونه آورد که کار نداره فعلا نمیشه بیاد وقتی اعتراض کردم گفت که 15 اردیبهشت میاد ولی الان هم این بهونه رو آورد که نمیتونه اون موقع بیاد باید بهش فرصت بیشتری بدم تا بره سر کار بهش گفتم تموم دیگه نمیتونم وقتی منو نمیخوای باهات باشم اما هی میگفت که منو میخواد ام من درکش نمیکنم و فقط به فکر خودمم نمیتونم ببینم که اون مرده غرور داره … من بهش گفتم تو بیا خواستگاری وقتی حقمو بگیرم کمکت میکنم که کار کنی واسه خودت اما بازم بهونه میاره … اون روز دعوا کردیم و جدا شدیم یعنی چنروز پیش …اما من اینقد حالم بده که حتی از خواب و غذا خوردن و همه چی افتادم من بدون اون دارم میمیرم دیگه تحمل ندارم هرکاری میکنم که سرگرم باشم که فراموشش کنم یادش بیشتر میاد تو ذهنم … اون یوفتایی خیلی مهربون بود غیرتی بود هوامو داشت همینا باعث شد گیج شم و نتونم فراموشش کنم من به بودنش نیاز دارم اما انگار اون دیگه منو نمیخواد توروخدا کمکم کنیدکه بهش برسم
توسط naghme918171 درازدواج · پاسخ 3330 روز 20 ساعت 7 دقیقه قبل
سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1
سلام دوست عزیز
عشق چیزی بسیار خاص است زیرا وقتی شکست میخورد قدرت آسیب زدن به ما را دارد. نباید این شکست را به خودتان بگیرید. هر روز روابط بسیاری با شکست مواجه میشوند و این به آن معنی نیست که دیگر عشقی وجود نخواهد داشت. دلیل آن هر چه که باشد، اینکه یاد بگیرید چطور کسی که خیلی دوست داشتهاید را فراموش کنید کار بسیار سختی است و نیازمند گذشت زمان است. خوشبختانه، خیلیها این کار را انجام داده و با موفقیت روبهرو شدهاند. ما روش آن را به شما آموزش میدهیم.
مراحل
بخش اول: تغییر دیدگاهتان
1 – بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید
اگر تصور میکنید نمیتوانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوقالعادهای را با هم گذراندهاید و بخش مهمی از قلبتان را به او دادهاید. حالا که تصمیم گرفتهاید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعیاش را ببینید.
_ اگر به شما دروغ میگوید یا فریبتان میدهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمیآید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگیتان را پیش ببرید.
_ همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز میتوانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیدهاش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.
_ به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشقهای بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست میآورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدیتان چطور میتواند باورتان کند؟
2 – درک کنید که آدمهای دیگری هم هستند، فقط شما نمیبینید
احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشتهاید که شما را به نقطهای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمیبینید. فراموش کردن سختترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.
_ همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامهمان پیش میرود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگیشان با آدمهای زیادی رابطه عاشقانه برقرار میکنند.
_ سعی کنید خوشبین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود میشناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودم کمکتان میکند زودتر فراموش کنید.
3 – بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرفمقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشتهاید
این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمیدانسته است که شما چقدر عاشقش بودهاید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوستداشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.
_ اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشتهاید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح میدهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟
_ درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمیخورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که میخواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
4 – اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفتهاید و هیچ جوابی دریافت نکردهاید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است.
_با یک فرد بیطرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بیطرف سبکترتان میکند و کمک میکند زودتر فراموش کنید.
_ با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصهای ندارید. راههای فرار خلاقانهای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقتها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش میکند.
5 – تصمیم بگیرید میخواهید همچنان دوست بمانید یا نه
به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازهتان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور میکنند آسانتر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.
بخش دوم : برگرداندن استقلال شخصی
1 – به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث میشود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید.
_ با محلیها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایدهای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلیها معاشرت کنید، به داستانهایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.
_ زمانهایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونیتان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگیتان بیاید میتواند با شما شاد شود؟
2 – به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانوادهتان در هر شرایطی در دسترس شما هستند – از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی میکنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانوادهتان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت.
_ برای اتفاقاتی که میافتد به نزدیکترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را میبیند که خودتان نمیتوانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرفهای دلتان در اختیار شما قرار میدهد و باعث میشود فکر کنید ارزشمندید.
3 – همه یادگاریهای رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکسها، یادداشتها، فیلمها، هدیهها و هر چیز دیگری که به او مربوط میشود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحتکنندهای است اما روحیهتان را بهتر خواهد کرد.
_ به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاریهایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاریها بیندازید.
4 – همانطور که غصه میخورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلیها تصمیم میگیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصلهاش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشتهها خواهید فهمید که چقدر قوی بودهاید که توانستید آن را فراموش کنید.
_ چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی میبودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.
_ فقط از طریق نوشتن نیست که میتوانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راههای عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوقالعاده خواهد بود.
5 – از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه میخورید که تصور میکنید به جسمتان آسیب میزند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
6 – وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماهها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدمهای زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.
_ خیلیها تصور میکنند که اگر وارد رابطههای سرسری شوند کمک میکند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدمهای جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطههایی نشوید چون ارزشش را ندارد.
_ از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.
_ خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعیتان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول میکند.
نکات :
_ کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگیتان تبدیل نکنید.
_ وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمیگذراند تلف نکنید.
_ اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.
_ یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او میاندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا میتوانید از آن استفاده کنید.
_ اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهیاوقات احساس ناراحتی و گریه باعث میشود حالتان بهتر شود.
_ زمان بهترین دارو است.
_ به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگیتان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.
_ تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیامهای قبلیتان را چک نکنید.
_ فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترینها هستید!
توسط آقای ص - غفاری · 3329 روز 23 ساعت 39 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
NAGHME918171,
خب باز همون مشکل اصلی که خانوما عاشق فردی میشن و حتی با دیدن بی علاقگی فرد تلاش میکنن که اونو به خودشون علاقه مند بکنن …
درموردشمام همینه چون ایشون تا الان از خودش واکنشی برای دوست داشتن شما بروز نداده …
البته میتونیم موضوع بیکاری ایشون رو بهانه رفتارش قرار بدیم ولی خب میتونه دلایل زیادی داشته باشه …
برازنده شما بود که در این مدت ایشون رو کامل میشناختید و اینجور بی مهابا تمام زندگی خودتون رو برای ایشون حراج نمیکردید …
اینکه به شماره بانکی شما دسترسی داشه باشه و یا اینکه شما بخوایت با دادن ” به اصطلاح باج ” که همون ارثیه است اونو برای خودتون داشته باشید کارهای بسیار اشتباهیه … خب مسلما” وقتی پول شما تموم شد ایشونم کارش تموم شده و به مسیر دیگه ای میره …
پس امیدوارم الان تونسته باشید در این مورد تصمیم خودتون رو گرفته باشید …
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3226 روز 18 ساعت 30 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
با سلام دختري٢٨ ساله هستم مدت ٨ سال با بسري رابطه داشتم ٣ سال بعد از اشنايي بهم بيشنهاد ازدواج داد اما بخاطر اينكه در بعضي موارد بهش اطمينان نداشتم و از برخي لحاظ كاستي هايي داشت بهش نه نكفتم فقط ازدواج رو موكول كردم به سال بعد تا هر دو تا حدي اماده تر شويم مثلا اينكه مان دانشكاه ازاد درس ميخواندم تا درسم تموم بشه و اون كه ٥سال از من بزركتر بود حداقل شغلي جور كند خانواده هر دويمان كارمند هستند و تقريبا در يك حد بهر حال اون از طرف خانواده اش تحت فشار براي ازدواج بود با دختر ديكر براي ادامه تحصيل رفت تركيه ولي رابطمون حفظ شد حتي دورى بيشتر مارو عاشق تر كرد بهر نحوي در تماس بوديم تا اينكه درسم تموم شد و من احساس كردم براي ازدواج اماده ام اما اينبار اون نخواست رابطمونو كمرنكتر كرد و ٨ ماه قبل كاملا از من جدا شد احساس كردم با يكي ديكه دوست شده و ٣،٤ روز قبل شنيدم ازدواج كرده ما تو يه شهر كوجك هستيم همه مارو ميدونستن خيلي دوسش داشتم من فقط ميخواستم براي ازدواج قويتر بشم اما يه بار هم فكر جدايي نبودم اما اون درست موقعي كه ميتونستيم باهم شيم تركم كرد اين مدت اميد داشتم ميكفتم برميكرده اونم بدون من نميتونه سر كنه مثل همه دفعات اينبار هم اشتي ميكنيم اخه كششي عميق بينمون بود حالا تو غم عجيبي هستم وقتي تركم كرد كفت نميتونه ازدواج كنه واسه سالها بخاطر دوري هزينه حالا ميفهمم بهونه بوده كمكم كنيد جكونه از عهده اين غم بر بيام حس ميكنم نميتونم خيانت و دوريشو تحمل كنم دارم خفه ميشم راهنماييم كنين خواهش ميكنم
توسط ada · 3211 روز 23 ساعت 25 دقیقه قبل
خب دوست عزیز این رابطه های ساده و قرارو مدارهای بدون هیچ تعهدی میتونه چنین پایان غم انگیزی داشته باشه ...به هرحال اینو به یاد داشته باش که ایشون از اولم چنین علاقه ای به شما نداشته و این رفتارو میتونست در هر مرحله ای از زندگی انجام بده ..پس بهتره به آینده فکر کنی و بدونی که اگه روزی قصد ازدواج داشتی موقعی باشه که بتونی تصمیم گیری کنی و با کسی باشه که برای شما و وجودتون ارزش قائل باشه ...در حال حاضر دوای شما فراموشیه و درمانش زمان که به مرور این مشکل رو کمرنگ کنه مشاوره تلفنی با شماره : 021 - 22354282 http://www.moshaver.co
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3210 روز 18 ساعت 28 دقیقه قبل