


دروغگویی يكي از بدترين كارهاست
دروغ گفتن شوهردروغ گفتن همسردروغ گویی شوهردروغ گویی همسردروغ های شوهردروغ های همسردلیل دروغ گویی شوهردلیل دروغ گویی همسردورغگویی بدترین کارشوهر دروغ گوشوهر دروغگوعلت دروغ گویی زنانعلت دروغ گویی شوهرعلت دروغ گویی مردانعلت دروغ گویی همسرهمسر دروغ گوهمسر دروغگو
دروغگو دروغ نمیگوید، مگر به سبب حقارتی که در نفس خود احساس می کند.حضرت محمد(ص)
دروغ در نزد خدای متعال ناپسند شمرده شده است و موجب دوری انسان از خدا میشود که این خود عذاب روحی بس بزرگی است و در کنارش عذاب دوزخ را نیز در برخواهد داشت.
وقتي ميتوان با كلام درست و حقيقت راه را هم براي خود و هم براي ديگران به راحتي باز كرد و بهره كامل را از حرف راست برد، چرا دروغ؟ اگر مدعي اين هستيم كه از هيچ كس و هيچ چيز بهجز خداوند سبحان نميترسيم، پس دروغ نميگوييم و راستي و صداقت را سرلوحه كار خود قرار ميدهيم.
دروغ، بیش از آنکه در جامعه ما بار قانونی داشته باشد، دارای بار اخلاقی است. دروغ چه با دلیل و قصد و نیت خوب و بد و چه از سر تفریح و تفنن و همینجوری، مادامی که وارد برخی مناسبات نشود، مسئولیت قانونی ندارد. تازه خیلی از موارد وقتی وارد مناسبات میشود هم، مسئولیت قانونی ندارد. چه آدم همینجوری توی کوچه و خیابان برای دوست و رفیق و شریک و همکارش یا هر کسی دیگر خالی ببندد و چه در مراتبی بالاتر واقعیات را خلاف آنچه هست نشان دهد، به جز در مواردی خاص، خیالمان تخت، بار قانونی ندارد که اگر داشت، چهبسا خیلیها پایشان گیر قانون بود و باید توی دادگاه حرف نامربوطی را که زدهاند، جواب میدادند. به هر حال توی قانون ما، دروغ به شرط آنکه «اشاعه اکاذیب»، «افترا»، «نسبت ناروا» و «شهادت دروغ» باشد، قابل پیگرد قانونی است و بقیه انواع دروغ عجالتا مجازاتی ندارند.
علاوه بر مواد زیادی که در قوانینی مثل قانون مطبوعات در مورد «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» و از این دست «دروغ»های دردسرساز در نظر گرفته شده، در مواد 649 و 650 قانون مجازات اسلامی، در باب مسئولیت سوگندها و شهادتهای دروغ آمده که «هر كس در دعوای حقوقی یا جزایی كه قسم متوجه او شده باشد، سوگند دروغ یاد نماید، به شش ماه تا دو سال حبس محكوم خواهد شد؛ هر كس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد، به سه ماه و یك روز تا دو سال حبس و یا به یك میلیون و 500 هزار تا 12 میلیون ریال جزای نقدی محكوم خواهد شد.»
از سوی دیگر در ماده 697 قانون تعزیرات هم چنین نوشته شده که: «هر كس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به كسی امری را صریحا نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید كه مطابق آن امر جرم محسوب میشود و نسبت دهنده مفتری خواهد بود، مشروط بر اینكه نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید، جز در مواردی كه موجب حد است، به یك ماه تا یك سال حبس و تا 74 ضربه شلاق یا یكی از آنها حسب مورد محكوم خواهد شد.»
به نظر میرسد ایراد قانونی به دروغ تا آنجا را در بر میگیرد که یا عدالت قضایی تحت تاثیر قرار بگیرد یا ضرر و زیانی عمومی جامعه را جریحهدار کند. اما انواع دیگری از دروغها هم وجود دارند که هم عدالت و هم وجدان جامعه را نشانه میگیرند، اما مشمول مجازاتها در قانون نمیشوند. دروغگوییهای پیشپاافتاده و ریز و درشت خلافواقعگوییها به کنار؛ چهبسیار مطالب خلاف واقعی که هرازگاهی به صورت موجی تبلیغاتی یا به صورت شایعاتی فراگیر میشوند و جامعه را تحت تاثیر نامطلوب خود میگذارند، اما ماده قانونی برای برخورد با آنها یافت نمیشود.
وصف امامان از پلیدی دروغ
70 هزار لعنت، نثار بیمروتترین
دروغ – چه با حساب و کتاب باشد چه نه – ضداخلاق است. نمیتوان مکتبی اخلاقی را یافت که بابی را به مذمت آن اختصاص نداده و مردم را از آن نهی نکرده باشد و بعضی تا آنجا پیش رفتهاند که حکم به حرمت آن دادهاند و آن را در ردیف غیراخلاقیترین امور بشری قرار دادهاند.
در کتابهای فقهی و روایی شیعی، حدیث منسوب به اولیای دینی، در مذمت و حرمت دروغ کم نیست. گاهی بزرگان دینی هشدارهای اخلاقی دادهاند، مثل این گفته حضرت علی(ع) که «دروغگویی عیبی رسواکننده است» و تبعات عقلانی این امر اخلاقی را برجسته کرده و گاهی دروغ را در ردیف حرامترین امور چنین نشاندهاند که «هیچ عاقلی دروغ نمیگوید و هیچ مومنی زنا نمیکند.» روایت است که مردی خدمت پیامبر(ص) رسید، گفت نماز نمیخوانم و کار منافی عفت میکنم، دروغ هم میگویم، کدام را اول ترک کنم؟ پیامبر(ص) فرمود: دروغ را. پس تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید. هنگامی که خارج شد، وسوسههای شیطانی برای کار منافی عفت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله فکر کرد که اگر فردا از او در اینباره سؤال کنند، اگر بگوید چنین عملی را مرتکب نشده دروغ است و اگر راست بگوید حد بر او جاری میشود و همین گونه در رابطه با سایر کارهای خلاف، این فکر و ترک دروغ، سرچشمه ترک همه گناهان او شد.
با این همه، بسیار در کوچه و بازار دیده میشوند مردان و زنانی که تظاهر به دینداری میکنند و با شدت و حدت حواسشان به روزه و نماز و زکات و خمس و حجاب و… خود و خانواده و منسوبان و حتی دیگران است، اما گاه و بیگاه بیتوجه به همه محذوراتی که بر خود واجب میدانند، مثل آب خوردن دروغ میگویند و تصور این را هم نمیکنند که «دروغ فسق و دروغگو فاسق است… دروغگو ایمان ندارد… دروغ از قمار بدتر است… دروغگو دشمن خداست… دروغ از شراب بدتر است… دروغگو بوی دهانش متعفن است… خدای تعالی دروغگو را لعنت میکند… بوی گند دهان دروغگو به عرش میرسد… دروغ مخرب ایمان است… دروغ مانع چشیدن طعم ایمان است… دروغگو تخم کینه در سینهها میکارد… دروغگو مروتش از همه خلق کمتر است… به جهت یک دروغ، 70 هزار فرشته دروغگو را لعنت میکنند… دروغ علامت نفاق است… دروغ بدترین ریاهاست… دروغ فراموشی میآورد… دروغ دری است از درهای نفاق… دروغگو به عذابی مخصوص در قبر گرفتار خواهد شد… دروغ، محروم کند دروغگو را از نماز شب و روز… دروغ سبب گرفتن صورت انسانی از دروغگوست… دروغ، بزرگترین خباثت است… دروغگو، بزرگترین گناهکاران است و…» (بخشهایی از احادیث و گفتهها منسوب به اولیای دینی در مذمت دروغ)
این میزان آموزه اخلاقی را – که خلاصهتر از این نمیشد به آن اشاره کرد – هیچ مکتب اخلاقی دیگری ندارد. کاش دروغهایی را که دیگران میگویند، ما نگوییم.
10 نکته بزرگان درباره دروغ
1- هیتلر در کتاب «نبرد من»، میگوید: مردم آلمان شکست در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودیهای دارای نفوذ در مطبوعات از تکنیک «دروغ بزرگ» استفاده کردند. این روش از نظر هیتلر این جوری است: «دروغ چنان عظیم باشد که هیچ کس باور نکند کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بیشرمانه حقیقت را تحریف کند. چون در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن وجود دارد.»
2- چرچیل یکی از معدود سیاستمدارانی است که به دروغگویی خودش اعتراف کرده. او در کتاب خاطرات خود میگوید: «در کودکی و نوجوانی به دروغ گفتن عادت کرده بودم و مادرم از اینکه پسرش دروغگو شده بود بسیار رنج میبرد! اما پدرم او را دلداری میداد و میگفت: این پسر با اخلاقی که پیدا کرده، در آینده سیاستمداری بزرگ خواهد شد!»
یک داستان معروف هم هست که راست و دروغش را نمیدانیم: چرچیل از کنار مقبرهای میگذشت که روی آن نوشته بود: اینجا، آرامگاه مردی راستگو و سیاستمداری بزرگ است. چرچیل با تعجب گفت: «اولین باری است که میبینم دو نفر را در یک قبر دفن کردهاند.»
3- مارک تواین گفته: «تا حقیقت کفشهای خود را به پا کند، دروغ نیمی از جهان را زیر پا گذاشته است.» یک مدل دیگر هم از تواین نقل کردهاند: «یک دروغ ممکن است دنیا را دور بزند و به سر جای اولش برگردد؛ ولی در همین مدت یک حقیقت هنوز دارد بند کفشهای خود را میبندد تا حرکت کند.» او چیزهای دیگری هم درباره دروغ گفته. مثلا این که «تفاوت اساسی بین یك گربه و یك دروغ در این است كه گربه 9 تا جان دارد.»
4- دروغگویی یک عیب بزرگش این است که آقای داستایوسکی گفته: «كسی كه به خودش دروغ میگوید و به دروغ خودش گوش میدهد، كارش به جایی خواهد رسید كه هیچ حقیقتی را نه از خودش و نه از دیگران تشخیص نخواهد داد.»
5- نیچه گفته: «با دهان دروغ میگوییم، اما با شكل و پوزه خویش هنگام بیان دروغ، حقیقت را بر زبان میآوریم.» فارسیاش میشود همان «رنگ رخساره خبر میدهد از سر ضمیر» خودمان. فقط نیچه از بس عصبانی بوده برای انسان پوزه قائل شده. ضمنا نیچه میگوید: «پریشانی من از این نیست كه به من دروغ گفتهای، از این آشفتهام كه دیگر نمیتوانم تو را باور كنم.» پریشانی فیلسوف هم که میدانید، یک جورهایی پریشانی بشریت است.
6- فردوسی: هرآنجا كه روشن بود راستیفروغ دروغ آورد كاستی.
متوجهاید که؟
7- مارتین لوتر: «دروغ مثل برف است كه هر چه آن را بغلتانند، بزرگتر میشود.» با این حساب حداقل اگر دروغ گفتیم، دیگر نغلتانیمش! یک جای مناسبی اعتراف کنیم برود پی کارش.
8-هاینریش بل، نویسنده معروف، معتقد است که در بین تمام داستانهای دنیا داستان «چوپان دروغگو» بیش از همه ماندگار شده و علتش این است که زشتی دروغگویی را به خوبی برملا کرده است.
9- نظامی: سخن گر چو گوهر برآرد فروغ / چو ناباور افتد نماید دروغ
كجا آب حیوان برآرد فروغ / كه رخشنده گوهر نگوید دروغ
بگذریم از اینکه به طرز عجیبی بیشتر شعرهایی که دروغ دارند، فروغ هم دارند… دهان قدیمیها را باید طلا گرفت. رخشنده گوهر نگوید دروغ!
10- نکته هشت از پایه و اساس دروغ بوده و هاینریش بل احتمال دارد در خواب هم داستان «چوپان دروغگو» را نشنیده باشد حتی!
توسط مدیریت سایت درمشاوره خانواده · پاسخ 3004 روز 13 ساعت 50 دقیقه قبل
سوال: 43 پذیرفته شده: 1 ( 2% ) | امتیاز: 867
پاسخ (0)