
0
امتیاز


حین انجام کارخیلی استرس دارم
بعداز یک سال پشت کنکوربودن ک واسش خیلی زحمت کشیدم دانشگاه آزاد پرستاری قبول شدم واسم شکست سنگینی بوداماچون رشته پرستاری روآوردم ثبت نام کردم درطول ترم ب دلیل مشغله زیاد وکمک ب خانواده نمی تونستم درس بخونم از افرادشب امتحانی بودم ومعدلم کم میشد هروقت خواستم درطول ترم بخونم ی اتفاقی مانع میشد 9ترمه هم شدم احساس میکنم ی علف هرزیم ،نسبت ب هم سن هام خیلی عقبم ،توکارآموزیام هم خیلی مشکل دارم چون خیلی استرس دارم نمیتونم درست کارکنم خیلی میترسم ازاین ک فارق التحصیل شم وهیچ کاری رونتونم درست انجام بدم خیلی این استرس واسم عذاب آوره همش شبا کابوس میبینم اعتمادب نفسم فوق العاده ضعیفه
سلام. خوبی؟ از اینکه این سایت رو برای مشاوره انتخاب کردی ممنونم. بابت تاخیر در پاسخگویی هم باید ببخشی.
اوا!!! چرا؟؟؟؟؟؟ چرا باید استرس داشته باشی؟؟؟؟؟؟؟ من که اینطوری نمیتونم بفهمم علت استرست رو باید یه کم اطلاعات بیشتری بدی. مثلا اینکه اول از همه از مامان و بابات بگو. چه جور آدمهایی هستن؟؟ کارشون چیه؟ تیپ شخصیتیشون؟ مثلا اینکه تند کار می کنن یا کند. سریع حرف میزنن یا کند. فرز هستن یا نه معمولی و یا کند. در مقایسه با خودت اینا رو بگو. الان چندسالته؟؟؟ قدت. وزنت. طبعت. ضایقه ات؟ روند تغذیه ی غذاییت. ترشی و سرکه و آبلیمو از این تیپ خوراکی ها مصرف می کنی؟ خوابت در 24 ساعت چقدره؟
ببین اعتماد به نفس نه به رشته ربط داره نه به دانشگاه نه به معدل نه به شغل در درجه اول اول به خودت بستگی داره. فقط فقط به خودت. همه ی 7 میلیارد آدم روی این کرده خاکی هم اگه نظرشون نسبت بهب آدم منفی باشه و قبولش نداشته باشن آه آدم نباید تکون بخوره. چه زمانی میگی اعتماد به نفس ندارم زمانی که خودت رو با دیگرون مقایسه کنی. حالا مثلا روزانه نخوندی که نخوندی چه اهمیتی داره؟؟؟
توسط خانم زهرا عباسی · 3321 روز 6 ساعت 54 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
سلام . ممنون
لطفا یکم سریعتر جواب بدید
من احساس میکنم چون تو این چند سال تحصیل تودانشگاه نتونستم درس بخونم و چون اطلاعات اندکی راجب بیماری ها و درمان بیماران و… دارم احساس میکنم کاری ک انجام میدم اشتباهه وقتی بیمارستان میرم چون تو کارآموزیام خیلی کم کارعملی انجام دادم همیشه حتی واسه تزریق یک آمپول IMهم خیلی استرس دارم چ یرسه ب کارای سخت ترحتی گاهی VSگرفتن واسم استرس زا شده
مامان بابام:
مامانم خونه داره سنش خیلی بالاست 60سالست و مث بقیه همسن وسالاش با فشارخون و قندو چربی دستو پنجه نرم میکنه چون جمعیتمون زیاده واسه همه افراد خانواده فصه میخوره ودلنازک شده اما با این همه خیلی از کارای خونمون رو مادرم انجام میده ک اگ ی روز من همه کارایی ک اون انجام میده تاظهر دیگه خسته میشم شبا هم مامان از انجام کارایی ک خستش کرده احساس درد میکنه هرچی بهش میگیم نکن مادرمن خودتو خسته نکن این وظیفه ماست اماتاکسی کاری رو دیرتر انجام بده زوددست ب کارمیشهاما کاراشوآهسته و کامل و ب دقت انجام میده من ب دلیل تحصیلم تو ی شهر دیگه ک با محل زندگیم 3 ساعت اختلاف مکانی داره خونه یکی از آبجی یام زندگی میکنم
پدرم وقتی من سوم راهنمایی بودم ب دلیل بیماری در63سالگی فوت شدچیز زیادی تو خاطرم نیست شغلش آزاد بود پارچه فروشی داشت الانم داداشم متاهله اون شغل بابامو ادامه میده
من فرزندآخرخوانوادم چون همیشه در مکان های بیرون یکی همراهیم میکرد زندگی تو شهردیگه ای ک کسی درمحیط بیرون حمایتم نمیکنه استرس داشتم الان یکم بهترشدم اماهنوز یکم خجالتیم واسم سخته تو ی جمع صحبت کنم از ترد شدن میترسم
من:23سالمه قدم156 وزنم 40 لاغرادامم سعی میکنم غای سالم استفاده کنم غذای بیرون نمی خورم حتی اگ گرسنه باشم ترشی کم استفاده میکنم فقط ترشی سیر و از تنقلات ترش مث لواشکخیلی دوست دارم اما کم استفاده میکنم سرکه رو دوست ندارم آبلیمو گاهی خیلی کم استفاده میکنم توشبانه روز ب طور متوسط 8 ساعت میخوابم
من احساس میکنم نسبت ب بقیه خیلی عقبم از همه لحاظ من از وقتی هم 9ترمه شدم فک میکنم شایدب درد این شغل نخورم
توسط tarlan · 3321 روز 53 دقیقه قبل
سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0
اگ امکانش هست میشه شماره تلفن بدید و وقت خاصی رو مشخص کنید تا بشه تلفنی مشکلات رو درمیون گذاشت تا زودتر ب نتیجه برسم اینجوی حجم سوالات زیاده و شاید شما سوالی داشته باشید تا من ب سوال شما پاسخ بدم و تا شما دوباره ب سایت مراجعه کنید تا جواب منو ببینید خیلی طول میکشه
من اضطرابم در حدیه ک طپش قلبم خیلی بالا میره و دستام میلرزه و پاهام سست میشه نمیتونم این وضع رو تحمل کنم فقط تو بیمارستان و محیط های تازه این طوری میشم
اگ میتونید شماره بدید خیلی ممنون میشم
باتشکر
توسط tarlan · 3320 روز 18 ساعت 42 دقیقه قبل
سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0
سلام عزیزم. آدرس ایمیلت رو برام بذار اینجا. ممنون
توسط خانم زهرا عباسی · 3320 روز 15 ساعت 38 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
tarlan22@chmail.ir
توسط tarlan · 3320 روز 4 ساعت 46 دقیقه قبل
سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0
سلام دوست عزیز
هرچند توان و مهارت کنترل استرس در افراد مختلف، متفاوت است اما در برخی شرایط ممکن است عامل استرس زا آنقدر جدی و قوی باشد که حتی مسلط ترین افراد نیز برای کنترل استرس خود در این شرایط با مشکل مواجه شوند. هرچند در چنین وضعیتی ممکن است نتوانید تمام تنش خود را برطرف کنید اما با چند راه کار ساده حداقل میتوانید سریعتر به کاهش سطح استرس خود کمک کنید و زودتر به آرامش مجدد دست یابید. این چند راه کار ساده عبارتند از:
اندکی مکث کنید. پنجره را بگشایید و یا به فضای باز بروید و چند نفس عمیق بکشید. چند نفس عمیق میتواند شما را آرام کند به شرط اینکه در هنگام انجام این کار به مشکلی که سبب بروز استرس در شما شده فکر نکنید.
گوش کردن به موسیقیهای آرامش بخش و مورد علاقه برای چند دقیقه برای کمک به کنترل استرس مفید است.
در این شرایط صحبت و درد و دل کردن با یک دوست قابل اطمینان میتواند به کاهش استرس کمک کند. حتی اگر راجع به موضوعی صحبت کنید که هیچ ارتباطی با مشکلتان نداشته باشد.
همیشه یک راه حل وجود دارد. هرگز در هنگام بروز مشکلی که باعث ایجاد استرس در شما شده تصور نکنید که به آخر خط رسیدهاید بلکه در عوض به یاد داشته باشید که همیشه برای هر مشکلی یک راه حلی وجود دارد این طرز تفکر نه تنها به شما آرامش میدهد بلکه کمک میکند انرژی خود را روی مشکل تان متمرکز کرده و در رفع آن موفقتر عمل کنید.
علاوه بر موارد فوق قدم زدن نیز راه حل مفید و موثری برای کاهش استرس در لحظه بروز مشکلتان است. برای چند دقیقه مثلا در ساعت صرف ناهار از محل کار خود خارج شوید، به خیابان بروید و چند لحظهای مردم را تماشا کنید یا به آسمان خیره شوید اما به مشکلتان فکر نکنید. پس از چند هفته ناگهان متوجه میشوید که دیدگاه متفاوتی نسبت به موضوعاتی که در ذهنتان است پیدا کردهاید.
اما در شرایط جدیتر که استرس مدت طولانی با شما باقی میماند و زندگی عادی روزانه را مختل میکند، میتوانید با مراجعه به یک متخصص راه حلهای موثرتری مثل آموزش مراقبه و یاحتی درمانهای دارویی و مشاورهای بیابید.
توسط آقای ص - غفاری · 3283 روز 45 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست