دوست عزیز بهتره بدونید تا تمایلی در شخص برای تغییر نباشه چنین تصوری اشتباهه .
بهرغم تمام این مسائل، هنوز هم کسانی هستند که با هزاران امید و آرزو تصمیم میگیرند.
برخی رفتارهای شریک زندگی خود را تغییر دهند. کلی نقشه میکشند و دست به کار میشوند.
اما دست آخر یا نتیجه نمیگیرند یا نتیجه عکس میگیرند و یا مجبور میشوند خود را تغییر دهند.
در این نوشته تصمیم داریم روشهای اشتباهی را که معمولاً زوجهای جوان برای تغییر دادن رفتار.
همسرشان به کار میبندند، به شما معرفی کنیم.
گاهی میخواهیم به هر قیمتی که شده رفتار همسرمان را تغییر دهیم، بنابراین به اهرم زور متوسل شده و از قدرتمان استفاده میکنیم.
این قدرتنمایی از اخم و تخم شروع میشود و تا کتککاری و تهدید به جدایی پیش میرود.
باید دانست که جنگ قدرت اگر تغییری هم ایجاد کند، تغییری ظاهری و از روی ترس است .
و تا زمانی ادامه پیدا میکند که قدرت دست شماست! در هر جنگ قدرتی، یک برنده هست.
و یک بازنده و شخص بازنده (ترسیده) هر زمان فرصتی پیدا کند به رفتار خود برمیگردد.
و درصدد تلافی برمیآید تا مرهمی بر احساسات جریحهدار خود بگذارد.
باید به دنبال راهحلهای برد- برد بود که در آن هر دو طرف برنده باشند و بازندهای وجود نداشته باشد.
در بعضی مواقع برای تغییر رفتار همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل میشویم یعنی سوزنمان گیر میکند.
و مرتب رفتار فرد را به رویش میآوریم و از او میخواهیم آن را تغییر دهد.
وقتی مسئلهای بیش از حد تکرار شود، جایگاه و اهمیت خود را از دست میدهد و به مسئلهای پیش پاافتاده تبدیل میشود.
ضمن اینکه ما با پیادهروی روی اعصاب طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست میدهیم.
همسرمان یا برای خلاصی از غرغرهای دائمی، در پیش روی ما رفتار دیگری نشان میدهد .
یا اینکه مقابله بهمثل کرده و کاری میکند ما احساس کنیم چقدر رفتار پیشین او دوستداشتنی بود!
بله، روش محبوب بسیاری از افراد، استفاده از نیش و کنایههای گدازنده است.
برای مثالا، میخواهیم با این روش فرد را متوجه رفتار اشتباهش کنیم، اما غافل از آنیم که با این کار تنها او را میرنجانیم.
جا دارد دوباره یادآوری کنیم که فرد رنجیده و ناراحت، انگیزهای برای بهبود رفتارش ندارد.
واقعیت این است که مشخص نیست ما این تفکر عجیب را از کجا آوردهایم.
که برای بهتر کردن رفتار دیگران، باید در آنها احساس بدی ایجاد کنیم (باور نهفتة پشت سرزنش و تنبیه).
ضمن اینکه با این برخورد ما، احساس او نیز نسبت به ما تغییر میکند و محبتش رو به سردی میگذارد.
این روش هم دست کمی از روش قبلی ندارد.
به خیال خودمان با زبان طنز مشغول گوشزد کردن اشتباه طرف مقابلیم، اما در همان زمان بهشدت همسرمان را میآزاریم و تحقیر میکنیم.
چه بسا اعتماد بهنفس همسرمان را خدشهدار کنیم، به رابطهمان آسیب بزنیم و دست آخر نتیجهای هم عایدمان نشود.
بهتر است همسران تلاش کنند به همدیگر قدرت و اعتبار ببخشند و عزت نفس همدیگر را بهبود دهند تا بتوانند باعث پیشرفت و رشد یکدیگر شوند.
ما احساس میکنیم برای موفقیت در تغییر دادن رفتار همسرمان، نیاز داریم در او انگیزه ایجاد کنیم.
و یکی از اشتباهترین روش هایی که به این منظور انتخاب میکنیم، مقایسهة همسرمان با دیگران است.
نتیجه مقایسه نیز شبیه به دو روش پیشین است و جز برانگیختن ناراحتی و حتی شاید احساس حسادت نتیجه بهتری دربر نخواهد داشت.
گاهی اوقات احساس کارْدرستی بیش از حد به ما دست میدهد.
فکر میکنیم خودمان بیعیب و نقصیایم، پس وظیفه خود میدانیم در راه رفع عیوب دیگران بکوشیم.
اما در این میان فراموش میکنیم همسرمان شاگرد ما و از آن مهمتر کودک نیست که ما بخواهیم نقش بزرگتر او را بازی کنیم.
همسرمان این روش را نمیپسندد، ناراحت شده و ما هم به مقصود خود نمیرسیم.
میگویند دعوا نمک زندگی است! خب، این نمک معمولاً مشکلساز است نه مشکلگشا.
درست است که در هنگام دعوا مسئله مطرح میشود و طرفین متوجه موضوع میگردند.
اما در یک فضای متشنج نمیتوان انتظار دستیابی به نتیجهای مطلوب داشت.
بلکه باید منتظر پیامدهای ناخواسته و نامطلوب بود (از قدیم هم گفتهاند که هنگام دعوا حلوا خیر نمیکنند).
در دعوا کسی به حرف دیگری گوش نمیدهد، بلکه هرکس میکوشد حرفهای خود را بلندتر از دیگری بگوید.
تا حرفش به کرسی بنشیند. وقتی گوشی برای شنیدن وجود ندارد، بلندترین صدای دنیا هم به جایی نمیرسد.
در این روش سعی میکنیم برآوردن خواستههای همسرمان را منوط به تغییر رفتار او قرار دهیم.
یعنی استفاده از جمله معروف «اگر تو فلان کار را انجام دهی، آن وقت من هم بهمان کار را انجام خواهم داد».
اگر به دنبال وارد شدن به سیکل معیوب لج و لجبازی هستید، این روش را امتحان کنید.
روشی تضمینی است و ردخور ندارد! به سرعت دعوا و لجبازی بالا میگیرد و رابطه تلخ میشود.
چون به هر حال هر دو نفر خواستههایی از دیگری دارند و بنابراین میتوانند از آن به عنوان سلاح استفاده کنند.
این شیوه نهتنها جواب نمیدهد بلکه به هیچ عنوان شایستهة روابط میان همسران نیست .
و در تضاد کامل با عشق بیقید و شرط است که یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده یک زندگی موفق است.
آخرین روش، تلاش برای تغییر همسر بهوسیلة اعمال فشار احساسی است.
مطمئناً جملههایی مانند «اگر من را دوست داری پس …» یا «با این کارت نشان دادی که مرا دوست نداری»، به گوش شما هم آشناست.
در این شیوه، همسران سعی میکنند با به غلیان درآوردن دیگ احساسات یکدیگر بر روی هم تأثیر بگذارند.
ممکن است این روش برای مدت کوتاهی جواب دهد اما موارد ضمنی ناراحت کنندهای به دنبال دارد:
اگر یکبار دیگر آن رفتار تکرار شود، آیا به این معناست که همسرتان دوستتان ندارد؟
آیا همسرتان با طیبخاطر رفتارش را تغییر میدهد یا فشاری ناخوشایند را بر روی خود احساس میکند؟
آیا دور از انصاف نیست که عشق زیبای همسری را منوط به مواردی اینچنین و گاه پیش پاافتاده بنماییم؟
این تغییر رفتار چقدر دوام خواهد داشت؟ پاسخ این پرسشها را به عهده خودتان میگذاریم.
همیشه پیش از هر اقدامی بهتر است بیندیشید که آیا این کار به هزینههایش میارزد.
مثلاً آیا لازم است این رفتار همسرم به هر قیمتی تغییر کند یا اینکه میتوانم آن را بپذیرم و مدیریت کنم.
تا از پیامدهای ناخوشایندش آسیب کمتری ببینم؟ آیا علاقه ما میتواند بسیاری از این مسائل را تحتالشعاع قرار دهد؟
و بسیاری پرسشهای دیگر که میتوانیم پیش از شروع هر کاری از خود بپرسیم.
نکته پایانی این که به یاد داشته باشیم هر فردی برای اینکه بهتر رفتار کند، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد.
هر روشی که موجب گردد احساسات منفیدر فرد برانگیخته شود، یقیناً او را برنمیانگیزد تا رفتار بهتری داشته باشد.
بیایید به دنبال راههایی باشیم که با ایجاد هیجانات مثبت فرد را برمیانگیزد تا برای پیشرفت و شادکامی خود و همسرش بکوشد.
با سلام
دوست عزیز
ببینید شما می خواهید اخلاق همسرتون خوب باشه بهتره بدونید در ابتدا این شما هستید که باید تغییر کنید بهتره هر دو نفر در مورد شرایط زندگی که دارید و مسائل مختلف بادهم به توافق برسید شما باید بدونید ایشون چه موقع هایی راحت تر هستند برا یاینکه تعامل مناسبی داشته باشید و در مورد مواردی که ناراختشون می کنه بپرسید و خودتون هم در مورد شرایط دلخواهی که می خواهید و مورد نظر است با ایشون صحبت کنید نقش مشاوره روانشناختی هم نقش بسیار پر اهمیتی است اینکه بتوانید به هر حال براساس ایفای این نقش شرایط را درست مدیریت و حل کنید ….نگان نباشید وقتی هر دو نفر به درک مشترک برسند و متوجه شوند گاهی برخی مساویل فی مابین صرفا سو تفاهم است می توانند در جهت حل مسائل به هم کمک کنند ..
گاهی هم فکر می کنیم برخوردها مناسب نیست و در جهات تغییر او گام برمی داریم ولی با کمی دقت کتوجه می شویم اگر گاهی توقعات کاهش پیدا کند خودش کمک بسیار بزرگی برای حل مساول است و بسیار کمک کننده است .به هر حال بهتره در زندگی حواستون بخ موقعیت های مختلف باشد و یک فرد با سیاست در زندگی کاملا زمان های ناراحتی و شادی طرف مقابل را شناسایی می کند و به او در جها حل مشکلات کمک خواهد کرد .
امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و بدانید مردها خیلی زود تخت تاثیر زنی قرار می گیرتد که در موقعیت های مختلف حواسش به شرایط هست و همه جوانب را در نظر می گیرد
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
تغییر اخلاق همسر
دوست عزیز بهتره بدونید تا تمایلی در شخص برای تغییر نباشه چنین تصوری اشتباهه .
بهرغم تمام این مسائل، هنوز هم کسانی هستند که با هزاران امید و آرزو تصمیم میگیرند.
برخی رفتارهای شریک زندگی خود را تغییر دهند. کلی نقشه میکشند و دست به کار میشوند.
اما دست آخر یا نتیجه نمیگیرند یا نتیجه عکس میگیرند و یا مجبور میشوند خود را تغییر دهند.
در این نوشته تصمیم داریم روشهای اشتباهی را که معمولاً زوجهای جوان برای تغییر دادن رفتار.
همسرشان به کار میبندند، به شما معرفی کنیم.
گاهی میخواهیم به هر قیمتی که شده رفتار همسرمان را تغییر دهیم، بنابراین به اهرم زور متوسل شده و از قدرتمان استفاده میکنیم.
این قدرتنمایی از اخم و تخم شروع میشود و تا کتککاری و تهدید به جدایی پیش میرود.
باید دانست که جنگ قدرت اگر تغییری هم ایجاد کند، تغییری ظاهری و از روی ترس است .
و تا زمانی ادامه پیدا میکند که قدرت دست شماست! در هر جنگ قدرتی، یک برنده هست.
و یک بازنده و شخص بازنده (ترسیده) هر زمان فرصتی پیدا کند به رفتار خود برمیگردد.
و درصدد تلافی برمیآید تا مرهمی بر احساسات جریحهدار خود بگذارد.
باید به دنبال راهحلهای برد- برد بود که در آن هر دو طرف برنده باشند و بازندهای وجود نداشته باشد.
در بعضی مواقع برای تغییر رفتار همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل میشویم یعنی سوزنمان گیر میکند.
و مرتب رفتار فرد را به رویش میآوریم و از او میخواهیم آن را تغییر دهد.
وقتی مسئلهای بیش از حد تکرار شود، جایگاه و اهمیت خود را از دست میدهد و به مسئلهای پیش پاافتاده تبدیل میشود.
ضمن اینکه ما با پیادهروی روی اعصاب طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست میدهیم.
همسرمان یا برای خلاصی از غرغرهای دائمی، در پیش روی ما رفتار دیگری نشان میدهد .
یا اینکه مقابله بهمثل کرده و کاری میکند ما احساس کنیم چقدر رفتار پیشین او دوستداشتنی بود!
بله، روش محبوب بسیاری از افراد، استفاده از نیش و کنایههای گدازنده است.
برای مثالا، میخواهیم با این روش فرد را متوجه رفتار اشتباهش کنیم، اما غافل از آنیم که با این کار تنها او را میرنجانیم.
جا دارد دوباره یادآوری کنیم که فرد رنجیده و ناراحت، انگیزهای برای بهبود رفتارش ندارد.
واقعیت این است که مشخص نیست ما این تفکر عجیب را از کجا آوردهایم.
که برای بهتر کردن رفتار دیگران، باید در آنها احساس بدی ایجاد کنیم (باور نهفتة پشت سرزنش و تنبیه).
ضمن اینکه با این برخورد ما، احساس او نیز نسبت به ما تغییر میکند و محبتش رو به سردی میگذارد.
این روش هم دست کمی از روش قبلی ندارد.
به خیال خودمان با زبان طنز مشغول گوشزد کردن اشتباه طرف مقابلیم، اما در همان زمان بهشدت همسرمان را میآزاریم و تحقیر میکنیم.
چه بسا اعتماد بهنفس همسرمان را خدشهدار کنیم، به رابطهمان آسیب بزنیم و دست آخر نتیجهای هم عایدمان نشود.
بهتر است همسران تلاش کنند به همدیگر قدرت و اعتبار ببخشند و عزت نفس همدیگر را بهبود دهند تا بتوانند باعث پیشرفت و رشد یکدیگر شوند.
ما احساس میکنیم برای موفقیت در تغییر دادن رفتار همسرمان، نیاز داریم در او انگیزه ایجاد کنیم.
و یکی از اشتباهترین روش هایی که به این منظور انتخاب میکنیم، مقایسهة همسرمان با دیگران است.
نتیجه مقایسه نیز شبیه به دو روش پیشین است و جز برانگیختن ناراحتی و حتی شاید احساس حسادت نتیجه بهتری دربر نخواهد داشت.
گاهی اوقات احساس کارْدرستی بیش از حد به ما دست میدهد.
فکر میکنیم خودمان بیعیب و نقصیایم، پس وظیفه خود میدانیم در راه رفع عیوب دیگران بکوشیم.
اما در این میان فراموش میکنیم همسرمان شاگرد ما و از آن مهمتر کودک نیست که ما بخواهیم نقش بزرگتر او را بازی کنیم.
همسرمان این روش را نمیپسندد، ناراحت شده و ما هم به مقصود خود نمیرسیم.
میگویند دعوا نمک زندگی است! خب، این نمک معمولاً مشکلساز است نه مشکلگشا.
درست است که در هنگام دعوا مسئله مطرح میشود و طرفین متوجه موضوع میگردند.
اما در یک فضای متشنج نمیتوان انتظار دستیابی به نتیجهای مطلوب داشت.
بلکه باید منتظر پیامدهای ناخواسته و نامطلوب بود (از قدیم هم گفتهاند که هنگام دعوا حلوا خیر نمیکنند).
در دعوا کسی به حرف دیگری گوش نمیدهد، بلکه هرکس میکوشد حرفهای خود را بلندتر از دیگری بگوید.
تا حرفش به کرسی بنشیند. وقتی گوشی برای شنیدن وجود ندارد، بلندترین صدای دنیا هم به جایی نمیرسد.
در این روش سعی میکنیم برآوردن خواستههای همسرمان را منوط به تغییر رفتار او قرار دهیم.
یعنی استفاده از جمله معروف «اگر تو فلان کار را انجام دهی، آن وقت من هم بهمان کار را انجام خواهم داد».
اگر به دنبال وارد شدن به سیکل معیوب لج و لجبازی هستید، این روش را امتحان کنید.
روشی تضمینی است و ردخور ندارد! به سرعت دعوا و لجبازی بالا میگیرد و رابطه تلخ میشود.
چون به هر حال هر دو نفر خواستههایی از دیگری دارند و بنابراین میتوانند از آن به عنوان سلاح استفاده کنند.
این شیوه نهتنها جواب نمیدهد بلکه به هیچ عنوان شایستهة روابط میان همسران نیست .
و در تضاد کامل با عشق بیقید و شرط است که یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده یک زندگی موفق است.
آخرین روش، تلاش برای تغییر همسر بهوسیلة اعمال فشار احساسی است.
مطمئناً جملههایی مانند «اگر من را دوست داری پس …» یا «با این کارت نشان دادی که مرا دوست نداری»، به گوش شما هم آشناست.
در این شیوه، همسران سعی میکنند با به غلیان درآوردن دیگ احساسات یکدیگر بر روی هم تأثیر بگذارند.
ممکن است این روش برای مدت کوتاهی جواب دهد اما موارد ضمنی ناراحت کنندهای به دنبال دارد:
اگر یکبار دیگر آن رفتار تکرار شود، آیا به این معناست که همسرتان دوستتان ندارد؟
آیا همسرتان با طیبخاطر رفتارش را تغییر میدهد یا فشاری ناخوشایند را بر روی خود احساس میکند؟
آیا دور از انصاف نیست که عشق زیبای همسری را منوط به مواردی اینچنین و گاه پیش پاافتاده بنماییم؟
این تغییر رفتار چقدر دوام خواهد داشت؟ پاسخ این پرسشها را به عهده خودتان میگذاریم.
همیشه پیش از هر اقدامی بهتر است بیندیشید که آیا این کار به هزینههایش میارزد.
مثلاً آیا لازم است این رفتار همسرم به هر قیمتی تغییر کند یا اینکه میتوانم آن را بپذیرم و مدیریت کنم.
تا از پیامدهای ناخوشایندش آسیب کمتری ببینم؟ آیا علاقه ما میتواند بسیاری از این مسائل را تحتالشعاع قرار دهد؟
و بسیاری پرسشهای دیگر که میتوانیم پیش از شروع هر کاری از خود بپرسیم.
نکته پایانی این که به یاد داشته باشیم هر فردی برای اینکه بهتر رفتار کند، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد.
هر روشی که موجب گردد احساسات منفی در فرد برانگیخته شود، یقیناً او را برنمیانگیزد تا رفتار بهتری داشته باشد.
بیایید به دنبال راههایی باشیم که با ایجاد هیجانات مثبت فرد را برمیانگیزد تا برای پیشرفت و شادکامی خود و همسرش بکوشد.
توسط مدیریت سایت · 1788 روز 22 ساعت 47 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
با سلام
دوست عزیز
ببینید شما می خواهید اخلاق همسرتون خوب باشه بهتره بدونید در ابتدا این شما هستید که باید تغییر کنید بهتره هر دو نفر در مورد شرایط زندگی که دارید و مسائل مختلف بادهم به توافق برسید شما باید بدونید ایشون چه موقع هایی راحت تر هستند برا یاینکه تعامل مناسبی داشته باشید و در مورد مواردی که ناراختشون می کنه بپرسید و خودتون هم در مورد شرایط دلخواهی که می خواهید و مورد نظر است با ایشون صحبت کنید نقش مشاوره روانشناختی هم نقش بسیار پر اهمیتی است اینکه بتوانید به هر حال براساس ایفای این نقش شرایط را درست مدیریت و حل کنید ….نگان نباشید وقتی هر دو نفر به درک مشترک برسند و متوجه شوند گاهی برخی مساویل فی مابین صرفا سو تفاهم است می توانند در جهت حل مسائل به هم کمک کنند ..
گاهی هم فکر می کنیم برخوردها مناسب نیست و در جهات تغییر او گام برمی داریم ولی با کمی دقت کتوجه می شویم اگر گاهی توقعات کاهش پیدا کند خودش کمک بسیار بزرگی برای حل مساول است و بسیار کمک کننده است .به هر حال بهتره در زندگی حواستون بخ موقعیت های مختلف باشد و یک فرد با سیاست در زندگی کاملا زمان های ناراحتی و شادی طرف مقابل را شناسایی می کند و به او در جها حل مشکلات کمک خواهد کرد .
امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و بدانید مردها خیلی زود تخت تاثیر زنی قرار می گیرتد که در موقعیت های مختلف حواسش به شرایط هست و همه جوانب را در نظر می گیرد
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
02188422495
موفق باشید
توسط مشاور · 1787 روز 15 ساعت 48 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست