
1
امتیاز


به نامزدم دروغ گفتم
دختری به من معرفی شد رفتیم منزلشان و آشنا شدیم.بعد از سه هفته تحقیق گفتند بیایید دوباره رفتیم با دختر صحبت کردم و به نتیجه رسیدم ادامه بدیم.کار به نامزدی کشید و نامزد شدیم.چون در دانشگاه درس داده بودم و حالا دانشجو بودم همه فکر میکردند دکترا میخوانم اما واقعیت این بود که ارشد می خوانم.دوباره کنکور دادم و رشته مورد علاقه ام قبول شدم.اول به نامزدم نگفته بودم دکترا نمی خوانم اما اینبار گفتم.نامزدم وقتی فهمید من ارشد ندارم به عنوان اینکه من با اون صداقت نداشتم همه چیز را به هم زده.عذر خواهی منهم بی نتیجه بود.حاضر نیست حتی به پیام هايم هم جواب دهد.مانده ام چکار کنم.با مادرش صحبت کردم ایشان هم پیگیری کردند گفتند بی نتیجه است.مانده ام بلات مشکل چه کنم…لطفا راهنمایی کنید
سلام دوست عزیز
بازسازی اعتماد در رابطه کار بسیار دشواری است. همه روابط قابل اصلاح نیستند اما خیلی از آنها درست میشوند. ساختن دوباره اعتماد نیازمند زمان، صداقت و ثباتقدم است.
وقتی دروغی به همسرتان گفته باشید، دیگر باور کردن حرفهایتان برای او سخت خواهد شد. بازسازی اعتماد در رابطه کار بسیار دشواری است. همه روابط قابل اصلاح نیستند اما خیلی از آنها درست میشوند. ساختن دوباره اعتماد نیازمند زمان، صداقت و ثباتقدم است
دست از دروغ گفتن بردارید. دلیل اینکه الان گرفتار این وضعیت شدهاید دروغی است که در گذشته گفتهاید. وقتی از همسرتان خواستهاید که شما را ببخشد، بدترین کاری که میتوانید بکنید این است که به دروغ گفتنتان ادامه دهید. دروغ گفتن، پنهان کردن حقیقت یا پیچاندن آن کمکی به اصلاح رابطه نمیکند، حتی ممکن است اوضاع را از اینی که هست بدتر کند. تنها راهی که میتوانید به همسرتان نشان دهید واقعاً پشیمان هستید و میخواهید رابطهتان درست شود این است که از این به بعد صداقت کامل داشته باشیدبه تمام سوالات همسرتان پاسخ دهید. وقتی درمورد دروغتان چند سوال از شما میپرسد، برای این است که خود را با سرعت آن موقعیت هماهنگ کند. اگر واقعاً میخواهید همه چیز درست شود باید خودتان را در اختیار او بگذارید. باید آسیبی که به او زدهاید را درک کرده و با این اطلاعات اضافی که در اختیار او میگذارید، کمی از دغدغههای او را کم کنید.حالت تدافعی نداشته باشید. هیچوقت سعی نکنید تقصیر را از گردنتان باز کرده و گناهتان را گردن نگیرید. بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که مسئولیت اشتباهتان را به طور کامل بپذیرید. در این زمان باید پشیمان، مهربان و فروتن باشید.زمان بدهید. التیام یافتن قلب شکسته زمان میبرد، درست مثل زخمهای جسمی…
توسط آقای ص - غفاری · 3330 روز 11 ساعت 18 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
احساس میکنم اگر فرصت بدهد و امکان بحث میتوانم اعتمادش را تا حدی جلب کنم اما دو هفته است که حتی حاضر به دیدن یا صحبت کردن با من نیست.ما همدیگر را به اندازه ای دوست داشته این که به اینجا رسیده ایم.به نظر خیلی جدی است.در بلا تکلیفی مانده ام.در این شرایط چکار کنم.هفته اول اندک ارتباطی بود اما هفته دوم کاملا قطع شده
توسط sepid · 3329 روز 22 ساعت 30 دقیقه قبل
سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2
سلام دوست عزیز
همیشه برای شروع دوباره امید هست. ارتباطات بین دو نفر که یکدیگر را بسیار دوست دارند، ممکن است ناگهانی و بعضا بدون دلیلی چندان جدی، از بین برود و چیزی جز نفرت باقی نمانداین قطعی ارتباط، فرقی نمیکند یک طرفه باشد یا دو طرفه. هر یک از طرفین باید برای از بین بردن کدورت ایجاد شده و برقراری مجدد ارتباط وقت بگذارند. باید تمام خشمهایی که از هم دارند را آزاد کنند و تمام صدماتی را که از یکدیگر دیدهاند، فراموش کنند تا بتوانند به آرامش برسند و بتوانند تصمیم گیری درستی داشته باشند.
برای برخی مردم گذر از این مرحله، فقط چند روز یا چند هفته طول میکشد. برای برخی هم ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد. زمان رسیدن به این مرحله اهمیتی ندارد و مستقیما به ویژگیهای شخصیتی هر کس بستگی دارد آغازگر این جدایی شما بهستید قاعدتا زمان رسیدن به مرحلهی جبران، برای شما کوتاهتر خواهد بود. اگر طرف مقابل شمامایل باشد همه اشکال ارتباطیاش با شما را قطع کند، هرگز سعی نکنید او را متقاعد کنید زیرا نمی توانید و نباید کسی را وادار به انجام کاری کنید.با اقدامات کوچک سعی کنید طرف مقابل خود را از لحاظ ذهنی آماده کنید. مثلا یک ایمیل یا یک پیامک میتواند آغازگر خوبی باشد. از گفت و گوی طولانی بپرهیزید زیرا به لحاظ طبیعت انسانی صحبت کردن در باره گذشته، در این مرحله نمیتواند ایده خوبی باشدسعی کنید در کلام و در عمل مثبت باشید. حتی در جایی که طرف مقابل شما هم حضور ندارد، از مسیر مثبت خارج نشوید، زیرا ممکن است حرفهای احیانا منفی که شما جاهای دیگر و در غیبت دوست خود مطرح کنید هم به طریقی به گوش دوستتان برسد و رغبت او را برای ترمیم این ارتباط از بین ببرد.زمانی که موقعیت مناسب شد و خواستید در باره علت کارهایی که کردید که باعث شد به ارتباطتان آسیب برسد،صحبت کنید در مورد اشتباهاتی که مرتکب شدید صادق باشید. دروغگویی نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه اگر حقیقت ماجرا از جایی دیگر کشف شود، کار بدتر خواهد شد.
توسط آقای ص - غفاری · 3329 روز 21 ساعت 25 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
sepid,
خب دیگه وقتی این اتفاق میفته دیگه نمیشه اعتماد از دست رفته رو به این سادگی بدست اورد …
اعتماد مثل یک کاغذ سفیده که وقتی مچاله شد نمیشه ازش انتظار شفافیت روزهای اول رو داشت …
بهتره صبور باشی و از مادرش بخوای تا در این مورد کمکت کنه … تا شرایطی رو براتون به وجود بیاره که لااقل بتونید با هم حرفی بزنید
و شما بتونید توجیه خودتو بهش بگی …
درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
http://www.moshaver.co
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3225 روز 15 ساعت 50 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست