


به شوهرم شک دارم چیکار باید بکنم؟
باسلام وتشکر از راهنماییتون
شرمنده اگر من یکم غر زدم چون واقعا تحت فشار بودم
شوهرم 23سالشه .منظورم از رابطه جنسی قبل از ازدواج بود چون شوهرم دوست دخترهای زیادی داشتن و تقریبا باهمشون رابطه جنسی داشتن بعد از گذشت سه ماه ک هیچ درخواستی ازمن نداشتن وحتی دستم روهم نمیگرفتن کم کم نیازهاشون رو برام گفت و ازم خواست تا کمکمش کنم ک سمت هیچ کس نره و فقط هزطرف ودم تامین بشه ک البته من اول قبول نکردم ولی بعدازشش ماهکم کم باخودم کنار اومدم و کمکمش کردم ک البته اونم هیچ توقعی بالاتر از توان من ازم نداشت و هیچوقت مجبورم نکرد و خودم ب جایی رسیدم ک باعشق براش هرکاری میکردم و اینکه گفتین طبعمون…جفتمون گرمه.و سیکلی ک گفتین الان هفته ای سه یهچهار بار و اوایل هفته ای یکبار در زمان دوستی و سیگار ک پرسیدین چندبار به قوله خودش کشیده ولی من ندیدم ک دلیلشم میگه بخاطراعصاب خوردی از طرفه من بوده
حقیقت اینه ک خانواده من بااین ازدواج مخالف بودن چون من لیسانس حسابداری دارم و شاغلم و شوهرم دیپلم وان زمان فقط کارگر بودن و بالاخره بعد از یکسال با پافشاریهای خودم و خودش موافقت کردن وخدارو شکر الان خیلی دوسشدارن ولی چون من ازاین میترسم ک کارمون بجایی برسه ک خونوادم ب من بگن اینوخودت خواستی و…نمیذارم هز دعواهامون باخبربشن ولی ازاونجایی ک شوهرمباخبره ازاین موضوع همش تهدیدمیکنه ک ب خونوادم میگه و چندبارم تاحالا گفته
اینکه شما میگین نباید سرش غر بزنم من سعی میکنم همیشه باارامش باهاش حرف بزنم ک پرخاش نکنه مثلا اون همه حرفایی ک با اون زنها رومیزنه نمیهد برای من تعریف کنه و دریک مورد من خودم وقتی اتفاقی رفتم سرکیفش پول بردارم دیدم چندقطعه چک ازهمون خانم داره و وقتی دلیلش رو میپرسم میگه دوستانس و بهت نگفتم ک حساس نشی واین حرفا و بجای دلجویی از من طلبکارم میشه اینه ک منو اتیش میزنه ک یه معذرت خواهیم نمیکنه .
اینکه میگم سردشده منظورم اینه ک مثه قبل باهام گرم نمیگیره توروز ازم خبر نمیگیره و وقتی میبینم برا دیگران وقت میذاره ن برا زنش خب نراحت میشم خب درسته ک ک ب قول شما مشغله شایدداره چک داره دنباله پوله و مشکلات خونوادگی ک میگم الان بهتون و داره ولی چطور بااین تفاصیل برا اونا وقت داره و پای دردودلاششون میشینه ولی برامن ک زنشم نداره؟؟؟مشکلاتی ک گفتم مادرشه ک یکساله سکته کرده و فلج شده واون خیلی خیلی به خونوادش مخصوصا مادرش حساسه و ازمن توقع داره ک مادرش رو مای بیبی کنم خب من ک تاحالا مای بیبی بچه عوض نکردم چطور بتونم؟وسرهمین قضیه دوروز بامن قهربود ک توهمین دوروزم بااون خانم ک گفخم بهتون ارتباط داشت خب بعد ازاون دوروز من باشوهرم اشتی کردم و ازدلش دراوردم و بعداز دوهفته اینقدر باهم خوب شدیم ک حد نداشت و یه روزاتفاقی من یه گگوشی دیگه تواتاقش دیدم ووقتی رفتم سراغش دیدم پراز اس ام اس به همون زن هست وقتی بیدار شد خیلی منطقی توضیح خواستم ک چرا و مگه چی کمد
اشت ک گفت هیچی و اون ماله همون دوروزه و تاالان ادامه داشته چون اون زن تواون دوروز خیلی بهش کمک کرده ونتونسته بهش بگه نه و میخاسته کم کم ردش کنه و تواین دوهفته ک من و اون باهم خوبترمیشدیم اون ازاونطرف ازش دورتر میشده ولی من قانع نشدم و الانم هی فک میکنم باهاش هست و…
توسط reyhaneh درازدواج · پاسخ 3424 روز 22 ساعت 11 دقیقه قبل
سوال: 5 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2
سلام. خوبید؟ خوشحالم باز هم باهاتون صحبت می کنم. باز هم جدا عذرخواهی می کنیم بابت این همه تاخیری که در پاسخگویی به سوالات پیش اومده.اینجاست که من باید دوباره از اون جمله معروفهامو بکار ببرم. که امـــــــــــــــان از دست شما جوونا. امـــــــــــــــان.خیـــــــــــــــــــلی بد دوره و زمونه ای شده. خیـــــــــــــــلی. وقتی بهتون میگیم بابا جان قبل ازدواج باهم دوست نشید. رابطه با جنس مخالف نداشته باشید هزار و یک آفت داره براتون گوش نمیدید که. وقتی دیگه متاهل شدید حالا به یه کسی. یا دوستتون بوده یا خواستگار یا غیره. به همین مشکلات بر میخورید دیگه. الان همین مشکل شما میتونم بگم مشکل نیم بیشتری از زن و شوهر هاست. زن و شوهری که هر کدوم قبل ازدواجشون با جنس مخالف دوست بودن. وقتی میگیم چرا؟ میگن اینا دوست اجتماعی ان. چه می دونم دوست پسر یا دوست دخترن. الان دیگه هر کسی نداشته باشه از زندگی عقبه. میگیم به مشکل برمیخورید. میگن نه بابا این مسائل عادیه. یکم روشن فکرباشید. میگیم باشه. آینده تونو هم می بینیم. عزیزم. وقتی میدونی شوهرت قبل ازدواج با تو با زن های دیگه ای هم بوده پس ممکنه این قضیه براش یکم عادی باشه. و خوب کار تو سخت تر. چون ممکنه هر از چندگاهی از روی عادت و تنوع بخواد که با خانم های دیگه هم گپ و گفتگو و معاشرت داشته باشه. و این مسئله براش عادیه. خوب تو هم این قضیه رو میدونستی. تحملش یه کم سخته. درست کردنش از اون هم سخت تر. و خیلی درایت وصبر میخواد. این جور موقع ها ما به خانم میگیم اگه زندگیتو میخوای. اگه شوهرت رو میخوای باید خیلی صبوری کنی و به شدت چشمت رو روی اشتباهاتش ببندی تا یه دوره ی مشخصی خیلی درست طی بشه. معمولا علت این روابط در درجه اول مسائل جنسی بوده. پس شما اولین مسئله ای که یادت بمونه اینه که حتی اگه هم با هم حرفتون شد به قهر و جدایی نکشونش. با هم حرفتونو بزنید ولی آخرش آشتی باشید. مثل بازی کردن و یا قهر و اشتی بچه ها. زودی با همآشتی می کنن. از لحاظ ز ناشویی هم کم نذار. این از این. در مورد خانواده ات هم خوب کاری می کنی که نمیذاری از دعواهاتون با خبر بشن. ولی بیشتر
باید سعی کنی نذاری دعواتون بشه. اسمشو کوتاه اومدن نذار. اسمشو کنترل شرایط حاد بذار. اسمشو مدیریت بحران بذار. زن و شوهری در روابط شون موفق هستن که 1- صمیمیتشون بالا باشه. 2- روابط بین فردیشون. 3- مدیریت بحرانشون. . مثل رانندگی میمونه. وقتی شما سوار ماشین میشی نمی تونی پیش بینی کنی که جاده همیشه صاف و یک دست و هوا همیشه آفتابی. هر جاده ای بالاخره چاله و چوله داره. ممکنه تو جاده راننده ناشی و ناجور هم به پست آدم بخوره. اون راننده ای موفقه که خوب بلد باشه شرایط رو کنترل کنه. جروبحث ممنوع. یکی من بگم یکی تو نداریم. چرا باید سر مادرشوهر دعواتون بشه. چون بلد نیستید خواسته هاتونو طوری بهم بگید که با یه دل خوش همدیگه رو متقاعد کنید. حتما باید با هم یکی به دو کنید. این به اون ثابت کنه که حق بامنه. این به اون ثابت کنه که من درست می گم. چه جوری؟ هر کی که بیشتر زور بگه. موفق تره. این یعنی قانون (باعرض معذرت) خروس جنگی. هر وقت تونستید این قانون رو از بینتون بردارید. میبینی که سر هر چیزی دعواتون نمیشه.مثلا الان شما به من بگو دیالوگت سر مادرشوهرت چه طوری بود که من بگم چرا نتونستی شوهرت رو متقاعد کنی. اینا یه فن. یه مهارت. مهارت متقاعد کردن. مهارت کنترل موقعیت. مهارت مدیریت بحران. اونایی که تو زندگیشون آرامش دارن. این کارها رو بلدن. رانندگیشون بیسته بیسته.
موفق باشید
توسط خانم زهرا عباسی · 3420 روز 14 ساعت 38 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست