


بد دلی همسرم
باسلام.حدود6ماه هست که ازدواج کردم.شوهرم را خیلی دوست دارم.ولی تازگیا ازش خسته شدم.دوست دارم برم یکجا تنهاباشم.اذیت میشم با حرفاش.من یه پسرخاله ای دارم از خودم یک سال کوچیکتره..تقصیر من این بود که شمارشو داشتم تو گوشیم.دیگه از اون موقع شروع شد حرفاش.تیکه هاش.تعنه هاش.خداشاهده من هرز گاهی با خالم کار داشتم پیام میدادم.میگه من به شما شکی ندارم.اما تو حرفاش خیلی اذیتم میکنه.از این طرف خونمون رو اوردیم تو اپارتمانی که خالم هست.امشب بهم گفت اگه کاری چیزی داری به پسر خالت بگو برات انجام بده..یکدفعه دیگه بهم میگه ببخشید من مثل پسرخالت خوشتیب نیستم.تویکی رو میخاستی مثل پسرخالت.معیار تو برا ازدواج یکی بوده مثل پسرخالت.از این تعنه هاش خسته شدم.هرشب کارم شده گریه.خودشو کم میبینه..همش میگه ببخشید من کمم براتون.تورو خدا بگین من چیکار کنم.روم نمیشه به کسی بگم.
سلام ازاینکه سایت ما را برای پاسخگویی کردید تشکر می کنم.
انشاءالله پرسش کامل وراه کار مفید موثر را برای شما بیان می کنیم .
پس از تکمیل پاسخ شما ,گذاشته می شود.
توسط میثم رشید · 3394 روز 14 ساعت 49 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
((((((((((((((((((برخورد صحیح بارفتارهای ناشایست )))))))))))))))))))))))
ما گمان می کنیم ،اگر زندگی بی دردسر وبدون درگیری باشد، یک زندگی مناسب است ،ولی آنچه به انسان ها کمال می بخشدوبه آنان ، رشد وتعالی می دهد،این است که در هر برخوردی ،چگونگی موضع گیری را بیاموزند.
ما ،در هر موقعیتی ،چگونه بامسائل روبه رو شویم ؟می دانیم ،تا این درگیری ها را نداشته باشیم،ضعف های خود را نمی شناسیم .باید ،دریابیم که با بغض ،خستگی ونامهربانی چگونه برخورد کنیم.ما خیال می کنیم ،اگر همسری خوب گرفتیم ،باید تا آخر مراحل زندگی ،همین راه را طی کند.نوسان ها وفراز ونشیب های روحی آنان را در نظر نمی گیریم .البته این مهم نیست وشاید مقدور ما نباشد که بدانیم ،در زندگی چه پیش خواهد آمد.مهم آن است که بدانیم ،با پیش آمدها ،چگونه برخورد نماییم ،بایددانست افراد همیشه یک جور نیستند!همیشه مهربان ،سرحال وبا محبت نیستند ،گاه ممکن است ، در شرایط دیگری باشند.باید برای همه شرایط خود را آماده کنیم.اگر خود را برای شرایط گوناگون آماده کنیم ،غافلگیر نمی شویم.باید،درهرشرایطی ،بهترین گزینه را انتخاب کنیم ودرباره تنش های خانوادگی ،اختلافا فامیلی ،سوءتفاهم ها ورفت وآمد ها خریدها ومیهمانی ها ،….بهترین تصمیم را بگیریم!
خانمی می گفت بعد از گذشتن اندکی از ازدواجمون متوجه شدم،شوهرم ،آدمی بهانه جو،بی بند بار وبی علاقه به زندگی است،ولی ، چون بچه دار بودم ،از خدا کمک خواستم که بتونم ،همسرم را اصلاح کنم،سال ها باصبر وحوصله تلخی ها ی زندگی را تحمل کردم ولی ،امروز که سیزده سال از ازدواجمان میگذرد ،نمی دانم چگونه شکر خدا را به جای آورم که زندگی شیرنی دارم .))
آری خلق خوش،خلق را شکار کند
صفتی بیش از این ،چه کار کند.
(((((((((((((((چگونه رنجش های خود را بایکدیگر درمیان بگذاریم؟)))))))))))
درزندگی زناشویی ،گاهی دلخوری ورنجش به وجود می آید ،که قبل ا زبیان شکوه وگلایه لازم است ،نکاتی را درنظر آورید:
1-به دنبال حل مشکلات باشید.سعی نکنید در بحث پیروز شوید.
2-قبل از صحبت سعی کنید ،خود را به جای همسر خود بگذارید،به این ترتیب به مشکلات او بهتر پی می برید.
3-درابتدای صحبت ،تاکید کنید،قصد شما از مطرح کردن رنجش ها ،رفع سوءتفاهم است.
4-سعی کنید ،نکات مثبت وکارهای پسندیده همسرتان را یادآوری کنید.
5-همسرتان را واردا نکنید ،به گناهش اعتراف وعذر خواهی کند.
نکته پایانی :اگر همسرتون خودش را کم می بیند شما باید سعی کنید با بیان نکات مثبت و ویژگی ها، او را تشویق کنید .اگر شوهرتون گفت من مثل پسرخالتون نیستم ،در ادامه اش از خوبی های او بگوید.نکات مثبت او را بگوید .زندگی زناشویی مهارت است –لذا سعی کنید در زندگی زناشویی به جای گریه مهارت پیدا کنید ، مثلا در روابط زناشویتون دائما به او اظهار محبت کنید ،هرچند ممکن است به خاطر سوءتفاهمی که ایجاد شده ،همسرتون رغبت نشون نده اما شما دائما به او اظهار محبت کنید ونکات مثبت او را بیان کنید –
شما با جملات عاشقانه دلش را به دست بیارید ،مثلا به او بگوید :تو بهترین شوهر دنیا هستی . من نمی دونم تو اگر نبودی چیکار می کردم. وووووووو شما اگر بتونید ارتباط با همسرتون برقرار کنید به تدریج این مفهوم به او فهمانده میشود که او همسری شایسته برای شماست ودیگر خودش را کم نمی بیند.اینکه شما دائما نکات مثبت همسرتون را بازگو کنید براش این امر باعث میشود بدتریج در ذهن ناخودآگاه او تاثیر بزار که دیگر خودش را کم نبیند.
انشاءالله با توکل برخدا وتوسل بر امام زمان (ع) زندگی خدا پسندانه ای داشته باشید.
اگر سوال دیگری ندارید پاسخ نهایی را بزنید.
هزنیه مشاوره شما10 تا صلواة برای سلامتی وفرج امام زمان(ع) است .
موفق باشید.
یاعلی……….
توسط میثم رشید · 3390 روز 6 ساعت 29 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
چند نکته ی بسیار مهم
ما می توانیم بهترین ولذت بخش ترین زندگی دنیا را داشته باشیم به شرطی که:
1-لحظه به لحظه از خداوند کمک بگیریم.
2-کمی صبر وحوصله داشته باشیم.
3-ازکاه کوه نسازیم(مشکلات کوچک را دامن نزنیم.)
4-همیشه نیمه پر لیوان را ببینیم (به جای فکر کردن به بدی ها،خوبی را ببینیم).
چند توصیه مهم به خانم ها
1-وقتی شوهرت وارد خانه میشود به پیشوازش برو ،دستش را بگیر وبزار رو صورتت!
2-لجبازی نکن که از چشم شوهرت می افتی !
3-تمکین کن تا تاج سر باشی!
4-اگه شوهرت گفت :دوستت ندارم بهش بگو :عوضش من به تو افتخار می کنم.
5-اگر گفت:حوصله ندارم ! بهش بگو من غیر از تو کسی را ندارم.
6-اگر شگفت از خانوادت خوشم نمیاد !بگو:عوضش من از خانوادت را دوست دارن!
7-اگر شوهرت گفت کسی غیر ازمن با تو ازدواج مکی گرد! بهش بگو :پس خیلی باید از تو ممنون باشم!
8-اگه عصبانی شد ،بگو منو ببخش !
9-در خواست هاتو با ناز ودلبری بر آورده کن!
10-زورگو نباش
11-پناهگاه شوهرت باش تا فقط به تو پناهنده بشه!
12-هیچگاه بدون آرایش مقابل شوهرت نشین!
13-هیچ وقت بهش نگو تو بی عرضه ای !
14-قناعت پیشه باش.
15-وقتی غذا سر سفره می ذاری به او بگو:نمی دونم خوشت میاد یانه؟!
(کتاب –راه کار وپیشگیری گناهان جنسی-ص84-85-86)
توسط میثم رشید · 3385 روز 17 ساعت قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
سلام.نمیدونم شاید واقعا این راهکار ها جواب بده.اما من دیگه من گذشته نیستم که صبور باشم برا حرفاش.با کوچیکترین حرفاشون بهم میریزم.البته ایشون هم گذشته رو ول نمیکنن.همش تو گذشته هستن.من ادم بدی نیستم اما چرا از سرزنش بدم میاد…به نظرم بدترین دوران عقدیه که دیدم.اس ام اسهایی که میزنه بهم توش مینویسه به برادراتون سلام برسونین.(من فقط یک برادر دارم.)یا اینکه حال پسرخالتون چطوره؟خواستی باهش بری بیرون برو راحت باش من میدونم پسر با ایمانیه……………..این جملاتش منو ازار میده از ته قلبم ارزوی مرگو میکنم.من باهر مرد دیگه ای بودم خوشبخت میشدم چون هیچی کم ندارمو نمیذارم.خودشم میدونو وتو این مساله بی انصاف نیست اما شده تا حالا که حسرت خواستگاری های قبلمو بخورمو میگفتم ای کاش……….
اما خب بی انصاف نشیم باهم دعوایی نیستیم اما تو شوخی هاشون هم هرز گاهی میگن که بدتر منو اذیت میکنه.حتی تو رابطه های زناشویی.خلوتای دونفره که باهمیم همش حرفای دیگران…بهش میگم ماشاالله شما که مذهبی هستی بی غیرت نباش چرا حرف نامحرمو برامن میگید…..میگه خودت میخای.پسر ارزوهای شما یکی بوده مثل پسرخالتون.میگم بابا این از من چندسال کوچیکتره..خانواده های ما متدین هستن.این حرفا صدق نمیکنه.یا حتی یکبار داشتم پیام میدادم به همسرم گفتش بهم پیام نده کار دارم.شماره پسرخالمو فرستاد گفت بیا به این اس ام اس بده سرت گرم بشه…….این حرفامو به کی بگم.خانوادم هیچی نمیدونن.نمیدونم باخواهرای خودشون در میان بزارم یانه؟شما راهنماییم کنید…
خسته نباشیدوتشکر
توسط monireh · 3384 روز 6 ساعت 55 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0
خوب راهکارهای دیگری هم است –
فقط چند سوال را پاسخ بدید تا بدونم.
رابطه شما با خواهر ایشون چطور است ؟
خواهر ایشون چه جور آدمی هستند اگر شما این مشکل را با ایشون در میان بزارید کمک تون می کنندیا نه ؟
همسرتون آدم بدبینی بوده یا بعد ازاین اتفاق بد بین شده ؟
خوب شما تا به حال باهاش صحبت کردید وگفتید که اینطور که فکر می کنند نبوده ؟عکسا لعمل ایشون چه بوده؟
توسط میثم رشید · 3382 روز 8 ساعت 17 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
شما سکستون با پسر خالت در چه حد ؟؟؟
توسط aji hamid · 3351 روز 10 ساعت 26 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 11
monireh,
خب ایشون حسابی حساس شده و شما باید یه مدتی برای کم شدن حساسیت ایشون باهاش همراه باشی …
در این مورد باهاش حرف بزن و به طور غیر مستقیم در مورد بدبین بودنش حرف بزن … میتونی مشاوره هم بری و ازش راهنمایی بخوای
سعی نکن کارتو براش توجیه کنی ، چون قبول نخواهد کرد پس سعی کن تعادل رو برقرار کنی …
متاسفانه اگر کسی شکاک و بدبین باشه نمیشه براش کاری کرد .. و باید تحمل کنید و در رفتارتون احتیاط تا از حساسیت هاش کاسته بشه ..
باهاش حرف بزن اگه خواست برید مشاوره رفتاری ..
درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
http://www.moshaver.co
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3229 روز 13 ساعت 54 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست