سلام
من پدرم 2ماه فوت کرده افسردگیم بشترشده میل به زنگی ندارم .چیکار بایدبکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توسط sabi درمتفرقه · پاسخ 3266 روز 6 ساعت 57 دقیقه قبل
سوال: 1 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1
پاسخ (10)
1vote
سلام دوست عزیز
تسلیت عرض میکنم
در طول زندگي، هر كدام از ما روابطي را با ديگران برقرار ميكنيم كه آن روابط معنايي خاص براي ما دارد آنها ميتوانند والدين، ساير اعضاي خانواده، دوستان، معلمان و افراد ديگري باشند. اينها كساني هستند كه به شيوههاي مختلف از ما مراقبت و حمايت ميكنند. در طي زندگيمان، هر كدام از ما مرگ كسي كه مورد علاقهمان است را نيز تجربه ميكنيم. صرفنظر از اينكه مرگ آنها ناشي از بيماري، تصادف يا حادثهاي ديگر باشد، ما با تركيبي از افكار و احساسات باقي ميمانيم. ما عميقاً فقدان آنها را احساس ميكنيم. پيشنهادهاي زير به ما در فهم سازنده سوگ و اهميت يادآوري شخص مورد علاقهمان كمك ميكند.
بيرون ريزي غم:
بروز غم و غوطهور شدن در اندوه فراوان بعد از مرگ هر يك از نزديكان طبيعي است. دائماً او را با شنيدن يك آهنگ، ديدن عكس ها و يادآوري زمانهاي
با هم بودن، به ياد ميآوريد و نگران هستيد كه
با واقعيت از دست دادن كسي كه براي شما ارزش فراواني داشته چگونه كنار بياييد.
درمانهاي گوناگون و روشهاي غلبه بر اين وضعيت ميتوانند شما را به حالت قبل بازگردانند.
شناخت اندوه:
اندوهگين بودن مرحلهاي سخت از زندگي است كه انواع گوناگون دارد. مرگ كسي كه مدت مديدي از بيماري رنج برده است، قابل انتظار است. در چنين وضعيتي مراسم ترحيم فرصت مناسبي براي اقوام و دوستان است تا به اندوه هم توجه كرده و از هم حمايت كنند و با اين روش سنتي است كه عاقبت غم و اندوه به پايان خواهد رسيد.
مواجهه ناگهاني با اندوه:
مرگ ناگهاني و غير منتظره ميتواند بسيار بيشتر باعث بروز مشكلات رواني شود. . غلبه بر اندوه ناشي از اين وقايع زمان زيادي نياز دارد زيرا شخصي كه به طور ناگهاني در برابر غم فقدان عزيزي قرار مي گيرد دچار به هم ريختگي شديد احساسات ميشود.
نوع ديگر، اندوه از دست دادن نزديكان به دليل خودكشي آنهاست. دلايل زيادي وجود دارد كه درك مرگ ناشي از خودكشي را بسيار سخت ميكند. چون نتوانستهايد متوفي را براي آخرين بار ببينيد و با او خداحافظي كنيد، دچار نااميدي و اندوه شديد ميشويد.
برخي مواقع دلايل بروز غم و اندوه چيزي غير از مرگ ديگران است. مانند قطع يك رابطه صميمانه و يا تغييرات اساسي در زندگي.
5 مرحله بروز اندوه:
1- افكار و انزوا: در اين حالت منزوي ميشويد ولي سعي ميكنيد منكر شويد كه اين اتفاق بر فعاليتهاي روزانه و روابط با دوستانتان تأثير گذاشته است. مدت زمان اين مرحله بسته به شرايط متفاوت است.
2- خشم: در اين حالت، نسبت به كسي كه باعث ناراحتي شما شده احساس عصبانيت پيدا ميكنيد. ( هر چند آن شخص از دنيا رفته باشد.)
3- متوسل شدن: در اين مرحله احساس عدم توانايي در روبهرو شدن با واقعيت خود را نشان ميدهد. ممكن است به خدا متوسل شويد.
4- افسردگي: در اين مرحله حالت سستي و كرختي بروز ميكند البته عصبانيت و اندوه خود باعث بروز افسردگي هستند. اين مرحله از چند روز تا 2 ماه طول ميكشد.
5- پذيرفتن: آخرين مرحله غمگين بودن است. از اين پس شما توانايي پذيرفتن واقعيت را داريد.
روشهاي غلبه بر غم:
تقسيم غم از دست دادن عزيزان با ديگران بسيار مفيد است. ميتوانيد براي يك دوست صميمي نامه بنويسيد. همچنين حضور بر سر مزار او حتي اگر براي اولين بار مشكل باشد بسيار لازم و مفيد است. نكته قابل توجه اين است كه نبايد با درد و غم خود تنها بمانيد.
گفتگو:
يكي از بهترين روشها، صحبت راجع به غم فقدان
است. صحبت با كساني همچون دوستان، مشاوران،… ميتواند جهت كسب احساس بهتر مفيد باشد. اگر براي صحبت كردن آمادگي نداريد، ميتوانيد در گروههاي مشاورهاي شركت كنيد.
احساس خود را بروز دهيد:
تشريح احساسات ميتواند در كنار آمدن با موضوع به شما كمك كند. گريستن، نوشتن و يا شركت در فعاليتهاي آفرينشي مثل هنرهاي دستي و موسيقي از اين جملهاند. آيا احساس آرامش پس از گريه را تجربه كردهايد؟ گريه باعث تخفيف احساس اندوه ميشود.
اگر سازي مينوازيد، خلق يا نواختن يك تصنيف آرامبخش است. درست مانند گوش دادن به آهنگ مورد علاقه. از اينكه با گوش دادن به راديو به ياد شخص از دست رفته ميافتيد، نهراسيد زيرا اين قوس عادي است و به مرور از بين ميرود.
مطالعات نشان ميدهند كه درمان با استفاده از هنر به حل افسردگي و انده كمك ميكند. اين نوع معالجه ( با استفاده از نقاشي، كوزهگري، نويسندگي و غيره) باعث تشريح بصري افكار و احساسات ميشود. درمان هنري ميتواند به صورت فردي انجام گيرد ولي موفقيت آن در صورت انجام گروهيتضمين شده است.
كمك گرفتن:
يكي از مشكلترين كارها در صورت بروز مشكلات روحي، درخواست كمك است. اگر چه اين كار مشكل است ولي ميتوانيد از صحبت با مشاوران متخصص و روان شناسان به نتايج خوبي برسيد. مشاوران ميتوانند به وسيله صحبت كردن با شما، ياريتان كنند.
حركت را شروع كنيد:
سخت ترين كار دنيا كنار آمدن با مرگ عزيزان است. ممكن است طولاني شدن زمان درمان شما را نگران كند ولي بايد بدانيد تمام اين عكسالعملها عادي است.
پيشنهادات فوق به شما كمك ميكند كه خود را به وضعيت عادي گذشته باز گردانيد و به خاطر داشته باشيد كه نبايد تنها بمانيد.///////////// سوالی بود درخدمت شما خواهم بود//////////
توسط آقای ص - غفاری · 3266 روز 5 ساعت 58 دقیقه قبل
salam man moshkele do ghotbi daram bekhatere avareze ghors va inke daroo hichvaght moshkelamo be tore kamel hal nemikone daroo masraf nemikonam va say kardam khodam bimarimo hal konam… harayi ke anjam dadam shenakhte khodam va neveshtane roozaneye halatame,ketabe ghalabe bar navasanate kholghiam mikhoonam ta hududi tasir dashte shoma che raveshio gheyr az daroo darmani baraye darman pishnahad mikonin?
//////روان درمانی
روان درمانی یکی دیگر از روش های مهم درمان اختلال دو قطبی است. روان درمانی شامل انواع مختلفی است. این روش ها عبارتند از :
درمان شناختی رفتاری : این روش یکی از شایعترین نوع درمان فردی برای اختلال دوقطبی است. این روش مبنی بر تمرکز بروی رفتارهای منفی و جایگزینی آنها را با رفتارهای سالم و مثبت است و می تواند به شناسایی کامل نوع بیماری اختلال دو قطبی که دچار آن هستید کمک نموده و همچنین استراتژی های موثر برای مدیریت استرس و مقابله با شرایط روانی ناراحت کننده ناشی از آن را به شما آموزش می دهد.
درمان از طریق خانواده : این روش نیز شامل تشکیل جلسات مشاوره با روانشناس بهمراه اعضای خانواده است و به شناسایی و کاهش استرس در خانواده کمک کند. این روش می تواند به برقراری ارتباط بهتر توسط خانواده کمک کرده و در حل مشکلات نقش موثری را ایفا می کند.//////
گروه درمانی : در گروه درمانی می توانید با بیمارانی که وضعیت مشابه شما را دارند ارتباط برقرار کرده و توانایی برقراری ارتباطات اجتماعی را در شما افزایش می دهد.//////
روش های درمانی دیگر : سایر روش های درمانی که مورد مطالعه قرار گرفته است عبارتند از: شناسایی زود هنگام بیماری جهت جلوگیری از شدت یافتن علائم (تشخیص پیش درآمد) و درمان به موقع بیماری که به منظور شناسایی و حل و فصل مشکلات روزمره افراد و روابط میان فردی آنها صورت می گیرد.//////
تحریک مغناطیسی : این درمان از طریق انتقال یک پالس سریع از میدان مغناطیسی به سر صورت می گیرد. روشن نیست که این روش دقیقاً چگونه کمک می کند، اما به نظر می رسد در درمان دوره های شدید افسردگی موثر بوده است. با این حال، این روش درمانی برای تمامی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی بکار نمی رود و تحقیقات بیشتری در این مورد نیاز است. جدی ترین عارضه جانبی بالقوه این روش تشنج است.
//////درمان با الکتروشوک(ECT) : الکتروشوک می تواند برای افرادی که حملات افسردگی شدید دارند و یا دچار افکار خودکشی هستند و یا افرادی که بهبودی در علائم بیماریشان دیده نمی شود موثر است. در این روش جریان الکتریکی از طریق مغز به بدن شما منتقل می شود. این تصور وجود دارد که شوک الکتریکی باعث تغییرات شیمیایی در مغز می گردد و می تواند در بهبود خلق و خوی و رفتار افراد موثر باشد. چنانچه دچار جنون یا افسردگی شدید هستید الکتروشوک می تواند گزینه درمانی مناسبی باشد. از جمله عوارضی که این روش درمانی دارد اینست که ممکن است باعث از دست دادن موقت حافظه شود.//////
//////بستری شدن : در برخی موارد، بستری شدن در بیمارستان برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی می تواند مفید باشد. زمانیکه دوره افسردگی و یا مانیا را سپری می کنید ارائه درمان روانپزشکی در بیمارستان شما را آرام و ایمن نگه داشته و در ایجاد ثبات رفتاری شما بسیار موثر است. همچنین با ارائه کمک و مشاوره در بیمارستان علایم و نشانه های بیماریتان تحت کنترل است.//////
طب سوزنی : این طب باستانی چینی ها که با قرار دادن سوزن های کوچک بروی پوست صورت می گیرد می تواند در رهایی از علائم افسردگی به شما کمک کند. اما جهت اثبات مزایا و بررسی فواید آن بروی این بیماری به مطالعات بیشتری مورد نیاز است. طب سوزنی روش بسیار ایمنی است و می تواند در کنار دیگر روش های درمانی انجام شود.//////
//////یوگا : یوگا نیز نقش پررنگی در کاهش افسردگی و نوسانات خلقی مرتبط با بیماری اختلال دوقطبی داشته و از خواص درمانی بیشماری برخوردار است.//////
//////ماساژ درمانی : این روش نیز به تسکین اضطراب و استرس و هر آنچه که علائم این بیماری را شدت می بخشد کمک کند.//////
درمان در کودکان و نوجوانان : درکودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی نیز همان نوع دارویی استفاده می شود که برای افراد بزرگسال تجویز می شود. با این حال، تحقیقات اندکی در خصوص ایمنی و اثربخشی داروهای دو قطبی در کودکان وجود دارد. درمان ها عموماً بصورت موردی و با توجه به نشانه های دقیق، اثرات جانبی داروها و دیگر عوامل صورت می گیرد. اما در نوجوانان مبتلا به علایم شدید دو قطبی نوع ۱ و کسانیکه که دارو بر آنها اثر ندارد، اغلب روشECT بکار می رود.//////
بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی به عنوان بخشی از درمان اولیه و جهت جلوگیری از بازگشت علائم به مشاوره نیاز دارند. روان درمانی از طریق کار با معلمان و مشاوران مدرسه نیز می تواند در توسعه مهارت های کودکان، مقابله با استرس، مشکلات یادگیری و حل و فصل مشکلات اجتماعی موثر باشد و می تواند به تقویت ارتباطات خانوادگی کمک کند. همچنین در کودکان بزرگتر مبتلا به اختلال دوقطبی، روان درمانی یکی از روش های تاثیرگذار جهت حل و فصل مشکلات سوء مصرف مواد مخدر است.//////
//////تغییر شیوه زندگی//////
افراد مبتلا به بیماری اختلال دوقطبی برای متوقف کردن چرخه رفتارهای ناهنجار و مواردی که علائم بیماری آنها را شدت می بخشد، می بایست تغییرات اساسی در شیوه زندگی خود ایجاد کنند و مطمئن شوند که از پشتیبانی های لازم در این زمینه برخوراردارند. در اینجا برخی از مواردی که می تواند مفید باشد معرفی شده اند://////
ترک نوشیدن و یا استفاده از مواد مخدر : یکی از بزرگترین نگرانی ها در خصوص بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی عواقب منفی سوء مصرف الکل و یا مواد مخدر است.//////
رهایی یافتن از روابط ناسالم : در برقراری روابط اجتماعی خود دقت نموده و سعی کنید همواره با افرادی که تاثیر مثبت بر زندگیتان دارند و شما را از رفتارهای ناسالم دور می کنند در ارتباط باشید.//////
ورزش منظم : ورزش منظم می تواند در تعدیل و ایجاد ثبات در نوسانات رفتاری شما بسیار موثر باشد. فعالیت بدنی منجر به انتشار برخی مواد شیمیایی مغز(اندورفین) در بدن شما شده و به شما احساس خوبی می دهد. لطفاً قبل از شروع هر برنامه ورزشی موضوع را با پزشک خود در میان گذارید، به خصوص اگر در حال مصرف لیتیوم هستید، مطمئن شوید که انجام ورزش با داروهای شما تداخل نداشته باشد.
خواب کافی : داشتن خواب به اندازه کافی بخش مهمی از مدیریت خلق و خوی و رفتار شما را تشکیل می دهد.چنانچه دچار کمبود خواب هستید ،از پزشک خود در این مورد کمک بگیرید.//////
//////نکات تغذیه ای//////
برخی از درمان های جایگزین موجود ممکن است به تعدیل این بیماری کمک کند، اما تحقیقات زیادی بر روی آنها صورت نگرفته است. در زیر به تعدادی از این روش ها اشاره شده است://////
اسیدهای چرب امگا ۳ : این روغن می تواند به بهبود عملکرد مغز و افسردگی مرتبط با اختلال دوقطبی کمک کند. اختلال دو قطبی در مناطقی از جهان که در آن مردم به طور منظم عادت به خوردن ماهی سرشار از امگا ۳ دارند کمتر رخ می دهد. امگا ۳ از خواص درمانی فراوانی برخوردار است و می تواند تا حدودی در درمان این بیماری موثر باشد.//////
منیزیم : تحقیقات اخیر نشان داده اند که مکمل منیزیم نیز ممکن است در کاهش علائم مانیا و سیکل بیماری اختلال دو قطبی نقش داشته باشد.//////
مخمر سنت جان : این گیاه می تواند در کاهش علائم افسردگی در این بیماری مفید باشد و تاثیری مشابه داروهای ضد افسردگی و سایر داروها در این زمینه داشته باشد و گاهی اوقات نیز بالعکس باعث شدت یافتن علائم مانیا در برخی افراد می گردد..//////
آدنوزیل-L- متیونین : این مکمل اسید آمینه به بهبود عملکرد مغز در دوران افسردگی کمک می کند. با این حال، هنوز روشن نیست که آیا بطور کامل می تواند در درمان بیماری اختلال دوقطبی مفید باشد یا خیر.//////
ترکیبات گیاهی : داروهای گیاهی که از ترکیب تعدادی از گیاهان مختلف، مانند گیاهانی که در طب سنتی چینی استفاده می شوند تشکیل می شود و می توانند در بهبود بیماری اختلال دوقطبی نقش داشته باشند. اما تاکنون در خصوص خطرات و مزایای آن تحقیقات دقیقی صورت نگرفته است.//////
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3163 روز 20 ساعت 34 دقیقه قبل
دوست عزیز تغییر در زندگیت میتونه بهت کمک کنه … بیشتر در جمع باش و ورزش و یوگارو انجام بده … به جای افسردگی که کاری از پیش نمیبره بهتره براش خیرات کنی و قران و نماز خونی … اینکارا میتونه براش خوب باشه وگرنه دیر یا زود همه به اونا ملحق خواهیم شد …
پس بهتره در این مورد هم به مشاور مراجعه کنی تا بتونه بهت کمک کنه …
با سلام !!! خسته نباشید !!!
من حدود یک سال هست با پسری آشنا شدم که رابطه ما تقریبا شکل جدی داشت می گرفت . او آدمی بسیار خوب ، مهربان هست اما بین ما همیشه یک مشکل وجود داشته که به دلیل نا آگاه بودن من نتوانستم بهش کمک کنم هیچ حتی باعث شدم تا او بدتر از قبل شود . او در زمان گذشته دچاره بیماری افسردگی بوده و گاهی حملات پانیک به او دست میداد .
من و او همدیگر را خیلی دوست داشتیم و سعی می کردم به او کمک کنم اما حالا با خواندن مقالات متوجه شدم درست برعکس انجام میدادم .نه تنها کمک نکردم بلکه باعث شدم تا او دوباره به حالت چند سال قبل بازگردد .
من از او خواستم دارو مصرف نکند .همین اشتباه من او را بدتر کرد . یک روز دچار حملات پانیک و ترس شد و گفت دیگر مرا نمیخواهد و دوستم نداشته و خواست تا جدا شویم .
حالا من میدانم این صحبت های او دروغه اما نمی دانم چیکار کنم و چطوری با او رفتار کنم ؟ میخواهم با او تماس بگیرم اما نمیدانم چه به او بگویم تا متوجه شود تنها نگذاشتم او را و همیشه کنارش خواهم ماند .زیرا واقعا دوسش دارم میخواهم کمک کنم . بنظر شما من چگونه باید با او صحبت کنم تا دوباره برگردد و بداند این حس ترس و گناهکار بودن درونش بیخود و بی جهت است .من چگونه باید رفتار کنم ؟ ممنونم !!!
دوست عزیز گاهی تغییرات سریع در زندگی میتونه عامل بروز بشه که با حل اون مشکل کاملا” علایم برطرف میشه …
به هرحال در مورد دوستتون هم باید از ای تغییر و ایجاد هیجان ناگهانی خودداری کنی …
حمله پانیک (Panic Attack یا حمله وحشت) به وضعیتی گفته میشود که بدون هیچ مقدمه سازی و هشدار قبلی فرد در آن یک احساس قوی و غیر قابل توضیح از ترس و هراس را تجربه میکند. این احساس در طول 10 دقیقه به اوج خود میرسد و حداقل با چهار علامت از نشانههای زیر همراه است:
* ضربان قلب….
* لرز…
* احساس خفگی…
* سرگیجه…
* تعریق شدید…
* کوتاهی تنفسی…
* تهوع…
* کرختی یا بی حسی…
***علاوه بر این نشانهها احساسهایی نیز بیمار را همراهی میکنند. احساس دیوانگی، از دست دادن کنترل و یا نزدیکی مرگ از جمله احساسهای شایع بیماران است. در کنار اینها احساس غیر واقعی بودن محیط اطراف و یا جدا شدن از جسم هم میتواند در طول یک حمله پانیک اتفاق بیفتد. خود من حداقل نیمی از این نشانهها را تجربه کردهام وقتی که بدون هیچ هراسی آماده بودم تا علایم و نشانههایی را که در طول یک حمله برایم اتفاق میافتد بررسی کنم.***
*خروج از ترس*
***حملات پانیک آن قدرها هم که شما فکر میکنید نادر نیستید. متخصصین میگویند که بیشتر از یک چهارم مردم در تمام طول زندگیشان حداقل یک حمله پانیک را تجربه میکنند. اغلب این حملات ناگهانی و بدون اعلام قلبی به سراغ ما میآیند اما در بعضی مواقع ثابت شده است که وقوع این حملات میتواند با وقایع پر استرس و نگرانی همراهی داشته باشد.***
به هرحال باید با ایشون خیلی آروم و راحت رابطه برقرار کنید و در این مورد مصرف دارو میتونه خیلی موثر باشه چون در بدن ایشون هورمون هایی ترشح میشه که باید با مصرف دارو درمان شه و شما میتونید برای درمان ایشون درمان خوبی باشید وگرنه اگه به ایشون علاقه ای برای ادامه ندارید بهتره عامل ایجاد شوک دیگه ای برای زندگیش نباشید …
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3132 روز 19 ساعت 5 دقیقه قبل
خیلی ممنونم از پاسختون !!! راستش من خیلی دوسش دارم و دوست دارم بهش کمک کنم . الان سه هفته و نیم از این حملات میگذره . در اون لحظه بهم یک دفعه گفت دوستم نداره و … میدونم درست نیست . حالا میخوام سوال کنم من چطوری میتونم دوباره باهاش صحبت کنم ؟ چه چیزهایی باید بهش بگم که بدونه واقعا دوسش دارم .همچنین اگر میشه در مورد رفتارهای آن شخص هنگام این حملات و افسردگی بنویسید !! من و او تا آن روز قصدمون ازدواج بود ، اما در آن لحظه بهم گفت دوستم نداره . حالا من چطوری میتوانم باهاش صحبت کنم تا بدونه میخوام کنارش باشم و مریضی او برای من اهمیتی نداره و میخوام کمک کنم .
ممنونم
سلام ببخشيد اينجا سوالمو ميگم حس ميكنم نزديكترين بحث به سوال منه
من ١٧ سالمه سوم دبيرستانم شديا نگران دوست صميميم هستم
ناراحت و نااميده افكار خودكشي هم داره تا پاشم رفته ولي واسه اين كه ضعف نشون نده و كسايي كه دوسش دارن ناراحت نشن اين كارو نكرده ايشون دختر دايي داشتن كه ٥ سال پيش فوت كردن دوستم بدون اين كه حتي خودش بدونه تمام افكار و رفتارش از روي اتفاقايي هست كه براي دختر داييش افتاده
من خيلي سعي كردم كه بهش بفهمونم كه تو زنده اي و اون مرده تو بايد زندگي كني و موفقم شدم تا حدي اما باز فهميدم كه فكر ميكنه اگه بهش فكر نكنه بي معرفته يا كار اشتباهي انجام داده
خودش ميگه از خيلي نظرات شبيه دخترداييشم به همين خاطر حس ميكنم بهتر ميتونم بخش كمك كنم
واقا دوسش دارم و واقا نگرانشم دوست ندارم ناراحت ببنمش
خواهش مي كمك كمك كنيد چي كار كنم كه بهترشه؟؟؟؟؟
خب دوست عزیز شما میتونید با مشاروی مشورت کنید و براساس نوع رفتارو شخصیت ایشون ازش راهنمایی بخوایت … اینطوری میتونید نتیجه مطلبوبی رو دریافت کنید … چون در این وقت کم نمیشه همه موارد رو بررسی کرد … پس بهتره در این مورد با مشاوره حضوری ایشون رو همراهی کنید …
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3056 روز 11 ساعت 25 دقیقه قبل
خب شما اونقدر بهش نزدیک نیستید که بتونید همیشه مواظبش باشید … ولی خب شباهت شما به دخترداییش تونسته یه خورده آرومش کنه .. ولی تا خودش نخواد از این فکر و خیال بیرون بیاد بهترین روانشناسان هم نمیتونن به شما و دوستتون کمکی بکنن … بهتره ایشون رو راضی کنید تا حضورا” با مشاوری متعهد مشورت کنه و بتونه با استفاده از توصیه های ایشون خودش رو از این همه وابستگی به خاطرات گذشته رها کنه
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3056 روز 11 ساعت 22 دقیقه قبل
سلام دوست عزیز
تسلیت عرض میکنم
در طول زندگي، هر كدام از ما روابطي را با ديگران برقرار ميكنيم كه آن روابط معنايي خاص براي ما دارد آنها ميتوانند والدين، ساير اعضاي خانواده، دوستان، معلمان و افراد ديگري باشند. اينها كساني هستند كه به شيوههاي مختلف از ما مراقبت و حمايت ميكنند. در طي زندگيمان، هر كدام از ما مرگ كسي كه مورد علاقهمان است را نيز تجربه ميكنيم. صرفنظر از اينكه مرگ آنها ناشي از بيماري، تصادف يا حادثهاي ديگر باشد، ما با تركيبي از افكار و احساسات باقي ميمانيم. ما عميقاً فقدان آنها را احساس ميكنيم. پيشنهادهاي زير به ما در فهم سازنده سوگ و اهميت يادآوري شخص مورد علاقهمان كمك ميكند.
بيرون ريزي غم:
بروز غم و غوطهور شدن در اندوه فراوان بعد از مرگ هر يك از نزديكان طبيعي است. دائماً او را با شنيدن يك آهنگ، ديدن عكس ها و يادآوري زمانهاي
با هم بودن، به ياد ميآوريد و نگران هستيد كه
با واقعيت از دست دادن كسي كه براي شما ارزش فراواني داشته چگونه كنار بياييد.
درمانهاي گوناگون و روشهاي غلبه بر اين وضعيت ميتوانند شما را به حالت قبل بازگردانند.
شناخت اندوه:
اندوهگين بودن مرحلهاي سخت از زندگي است كه انواع گوناگون دارد. مرگ كسي كه مدت مديدي از بيماري رنج برده است، قابل انتظار است. در چنين وضعيتي مراسم ترحيم فرصت مناسبي براي اقوام و دوستان است تا به اندوه هم توجه كرده و از هم حمايت كنند و با اين روش سنتي است كه عاقبت غم و اندوه به پايان خواهد رسيد.
مواجهه ناگهاني با اندوه:
مرگ ناگهاني و غير منتظره ميتواند بسيار بيشتر باعث بروز مشكلات رواني شود. . غلبه بر اندوه ناشي از اين وقايع زمان زيادي نياز دارد زيرا شخصي كه به طور ناگهاني در برابر غم فقدان عزيزي قرار مي گيرد دچار به هم ريختگي شديد احساسات ميشود.
نوع ديگر، اندوه از دست دادن نزديكان به دليل خودكشي آنهاست. دلايل زيادي وجود دارد كه درك مرگ ناشي از خودكشي را بسيار سخت ميكند. چون نتوانستهايد متوفي را براي آخرين بار ببينيد و با او خداحافظي كنيد، دچار نااميدي و اندوه شديد ميشويد.
برخي مواقع دلايل بروز غم و اندوه چيزي غير از مرگ ديگران است. مانند قطع يك رابطه صميمانه و يا تغييرات اساسي در زندگي.
5 مرحله بروز اندوه:
1- افكار و انزوا: در اين حالت منزوي ميشويد ولي سعي ميكنيد منكر شويد كه اين اتفاق بر فعاليتهاي روزانه و روابط با دوستانتان تأثير گذاشته است. مدت زمان اين مرحله بسته به شرايط متفاوت است.
2- خشم: در اين حالت، نسبت به كسي كه باعث ناراحتي شما شده احساس عصبانيت پيدا ميكنيد. ( هر چند آن شخص از دنيا رفته باشد.)
3- متوسل شدن: در اين مرحله احساس عدم توانايي در روبهرو شدن با واقعيت خود را نشان ميدهد. ممكن است به خدا متوسل شويد.
4- افسردگي: در اين مرحله حالت سستي و كرختي بروز ميكند البته عصبانيت و اندوه خود باعث بروز افسردگي هستند. اين مرحله از چند روز تا 2 ماه طول ميكشد.
5- پذيرفتن: آخرين مرحله غمگين بودن است. از اين پس شما توانايي پذيرفتن واقعيت را داريد.
روشهاي غلبه بر غم:
تقسيم غم از دست دادن عزيزان با ديگران بسيار مفيد است. ميتوانيد براي يك دوست صميمي نامه بنويسيد. همچنين حضور بر سر مزار او حتي اگر براي اولين بار مشكل باشد بسيار لازم و مفيد است. نكته قابل توجه اين است كه نبايد با درد و غم خود تنها بمانيد.
گفتگو:
يكي از بهترين روشها، صحبت راجع به غم فقدان
است. صحبت با كساني همچون دوستان، مشاوران،… ميتواند جهت كسب احساس بهتر مفيد باشد. اگر براي صحبت كردن آمادگي نداريد، ميتوانيد در گروههاي مشاورهاي شركت كنيد.
احساس خود را بروز دهيد:
تشريح احساسات ميتواند در كنار آمدن با موضوع به شما كمك كند. گريستن، نوشتن و يا شركت در فعاليتهاي آفرينشي مثل هنرهاي دستي و موسيقي از اين جملهاند. آيا احساس آرامش پس از گريه را تجربه كردهايد؟ گريه باعث تخفيف احساس اندوه ميشود.
اگر سازي مينوازيد، خلق يا نواختن يك تصنيف آرامبخش است. درست مانند گوش دادن به آهنگ مورد علاقه. از اينكه با گوش دادن به راديو به ياد شخص از دست رفته ميافتيد، نهراسيد زيرا اين قوس عادي است و به مرور از بين ميرود.
مطالعات نشان ميدهند كه درمان با استفاده از هنر به حل افسردگي و انده كمك ميكند. اين نوع معالجه ( با استفاده از نقاشي، كوزهگري، نويسندگي و غيره) باعث تشريح بصري افكار و احساسات ميشود. درمان هنري ميتواند به صورت فردي انجام گيرد ولي موفقيت آن در صورت انجام گروهيتضمين شده است.
كمك گرفتن:
يكي از مشكلترين كارها در صورت بروز مشكلات روحي، درخواست كمك است. اگر چه اين كار مشكل است ولي ميتوانيد از صحبت با مشاوران متخصص و روان شناسان به نتايج خوبي برسيد. مشاوران ميتوانند به وسيله صحبت كردن با شما، ياريتان كنند.
حركت را شروع كنيد:
سخت ترين كار دنيا كنار آمدن با مرگ عزيزان است. ممكن است طولاني شدن زمان درمان شما را نگران كند ولي بايد بدانيد تمام اين عكسالعملها عادي است.
پيشنهادات فوق به شما كمك ميكند كه خود را به وضعيت عادي گذشته باز گردانيد و به خاطر داشته باشيد كه نبايد تنها بمانيد.///////////// سوالی بود درخدمت شما خواهم بود//////////
توسط آقای ص - غفاری · 3266 روز 5 ساعت 58 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
salam man moshkele do ghotbi daram bekhatere avareze ghors va inke daroo hichvaght moshkelamo be tore kamel hal nemikone daroo masraf nemikonam va say kardam khodam bimarimo hal konam… harayi ke anjam dadam shenakhte khodam va neveshtane roozaneye halatame,ketabe ghalabe bar navasanate kholghiam mikhoonam ta hududi tasir dashte shoma che raveshio gheyr az daroo darmani baraye darman pishnahad mikonin?
توسط pishi · 3165 روز 7 ساعت قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1
pishi,
//////روان درمانی
روان درمانی یکی دیگر از روش های مهم درمان اختلال دو قطبی است. روان درمانی شامل انواع مختلفی است. این روش ها عبارتند از :
درمان شناختی رفتاری : این روش یکی از شایعترین نوع درمان فردی برای اختلال دوقطبی است. این روش مبنی بر تمرکز بروی رفتارهای منفی و جایگزینی آنها را با رفتارهای سالم و مثبت است و می تواند به شناسایی کامل نوع بیماری اختلال دو قطبی که دچار آن هستید کمک نموده و همچنین استراتژی های موثر برای مدیریت استرس و مقابله با شرایط روانی ناراحت کننده ناشی از آن را به شما آموزش می دهد.
درمان از طریق خانواده : این روش نیز شامل تشکیل جلسات مشاوره با روانشناس بهمراه اعضای خانواده است و به شناسایی و کاهش استرس در خانواده کمک کند. این روش می تواند به برقراری ارتباط بهتر توسط خانواده کمک کرده و در حل مشکلات نقش موثری را ایفا می کند.//////
گروه درمانی : در گروه درمانی می توانید با بیمارانی که وضعیت مشابه شما را دارند ارتباط برقرار کرده و توانایی برقراری ارتباطات اجتماعی را در شما افزایش می دهد.//////
روش های درمانی دیگر : سایر روش های درمانی که مورد مطالعه قرار گرفته است عبارتند از: شناسایی زود هنگام بیماری جهت جلوگیری از شدت یافتن علائم (تشخیص پیش درآمد) و درمان به موقع بیماری که به منظور شناسایی و حل و فصل مشکلات روزمره افراد و روابط میان فردی آنها صورت می گیرد.//////
تحریک مغناطیسی : این درمان از طریق انتقال یک پالس سریع از میدان مغناطیسی به سر صورت می گیرد. روشن نیست که این روش دقیقاً چگونه کمک می کند، اما به نظر می رسد در درمان دوره های شدید افسردگی موثر بوده است. با این حال، این روش درمانی برای تمامی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی بکار نمی رود و تحقیقات بیشتری در این مورد نیاز است. جدی ترین عارضه جانبی بالقوه این روش تشنج است.
//////درمان با الکتروشوک(ECT) : الکتروشوک می تواند برای افرادی که حملات افسردگی شدید دارند و یا دچار افکار خودکشی هستند و یا افرادی که بهبودی در علائم بیماریشان دیده نمی شود موثر است. در این روش جریان الکتریکی از طریق مغز به بدن شما منتقل می شود. این تصور وجود دارد که شوک الکتریکی باعث تغییرات شیمیایی در مغز می گردد و می تواند در بهبود خلق و خوی و رفتار افراد موثر باشد. چنانچه دچار جنون یا افسردگی شدید هستید الکتروشوک می تواند گزینه درمانی مناسبی باشد. از جمله عوارضی که این روش درمانی دارد اینست که ممکن است باعث از دست دادن موقت حافظه شود.//////
//////بستری شدن : در برخی موارد، بستری شدن در بیمارستان برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی می تواند مفید باشد. زمانیکه دوره افسردگی و یا مانیا را سپری می کنید ارائه درمان روانپزشکی در بیمارستان شما را آرام و ایمن نگه داشته و در ایجاد ثبات رفتاری شما بسیار موثر است. همچنین با ارائه کمک و مشاوره در بیمارستان علایم و نشانه های بیماریتان تحت کنترل است.//////
طب سوزنی : این طب باستانی چینی ها که با قرار دادن سوزن های کوچک بروی پوست صورت می گیرد می تواند در رهایی از علائم افسردگی به شما کمک کند. اما جهت اثبات مزایا و بررسی فواید آن بروی این بیماری به مطالعات بیشتری مورد نیاز است. طب سوزنی روش بسیار ایمنی است و می تواند در کنار دیگر روش های درمانی انجام شود.//////
//////یوگا : یوگا نیز نقش پررنگی در کاهش افسردگی و نوسانات خلقی مرتبط با بیماری اختلال دوقطبی داشته و از خواص درمانی بیشماری برخوردار است.//////
//////ماساژ درمانی : این روش نیز به تسکین اضطراب و استرس و هر آنچه که علائم این بیماری را شدت می بخشد کمک کند.//////
درمان در کودکان و نوجوانان : درکودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی نیز همان نوع دارویی استفاده می شود که برای افراد بزرگسال تجویز می شود. با این حال، تحقیقات اندکی در خصوص ایمنی و اثربخشی داروهای دو قطبی در کودکان وجود دارد. درمان ها عموماً بصورت موردی و با توجه به نشانه های دقیق، اثرات جانبی داروها و دیگر عوامل صورت می گیرد. اما در نوجوانان مبتلا به علایم شدید دو قطبی نوع ۱ و کسانیکه که دارو بر آنها اثر ندارد، اغلب روشECT بکار می رود.//////
بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی به عنوان بخشی از درمان اولیه و جهت جلوگیری از بازگشت علائم به مشاوره نیاز دارند. روان درمانی از طریق کار با معلمان و مشاوران مدرسه نیز می تواند در توسعه مهارت های کودکان، مقابله با استرس، مشکلات یادگیری و حل و فصل مشکلات اجتماعی موثر باشد و می تواند به تقویت ارتباطات خانوادگی کمک کند. همچنین در کودکان بزرگتر مبتلا به اختلال دوقطبی، روان درمانی یکی از روش های تاثیرگذار جهت حل و فصل مشکلات سوء مصرف مواد مخدر است.//////
//////تغییر شیوه زندگی//////
افراد مبتلا به بیماری اختلال دوقطبی برای متوقف کردن چرخه رفتارهای ناهنجار و مواردی که علائم بیماری آنها را شدت می بخشد، می بایست تغییرات اساسی در شیوه زندگی خود ایجاد کنند و مطمئن شوند که از پشتیبانی های لازم در این زمینه برخوراردارند. در اینجا برخی از مواردی که می تواند مفید باشد معرفی شده اند://////
ترک نوشیدن و یا استفاده از مواد مخدر : یکی از بزرگترین نگرانی ها در خصوص بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی عواقب منفی سوء مصرف الکل و یا مواد مخدر است.//////
رهایی یافتن از روابط ناسالم : در برقراری روابط اجتماعی خود دقت نموده و سعی کنید همواره با افرادی که تاثیر مثبت بر زندگیتان دارند و شما را از رفتارهای ناسالم دور می کنند در ارتباط باشید.//////
ورزش منظم : ورزش منظم می تواند در تعدیل و ایجاد ثبات در نوسانات رفتاری شما بسیار موثر باشد. فعالیت بدنی منجر به انتشار برخی مواد شیمیایی مغز(اندورفین) در بدن شما شده و به شما احساس خوبی می دهد. لطفاً قبل از شروع هر برنامه ورزشی موضوع را با پزشک خود در میان گذارید، به خصوص اگر در حال مصرف لیتیوم هستید، مطمئن شوید که انجام ورزش با داروهای شما تداخل نداشته باشد.
خواب کافی : داشتن خواب به اندازه کافی بخش مهمی از مدیریت خلق و خوی و رفتار شما را تشکیل می دهد.چنانچه دچار کمبود خواب هستید ،از پزشک خود در این مورد کمک بگیرید.//////
//////نکات تغذیه ای//////
برخی از درمان های جایگزین موجود ممکن است به تعدیل این بیماری کمک کند، اما تحقیقات زیادی بر روی آنها صورت نگرفته است. در زیر به تعدادی از این روش ها اشاره شده است://////
اسیدهای چرب امگا ۳ : این روغن می تواند به بهبود عملکرد مغز و افسردگی مرتبط با اختلال دوقطبی کمک کند. اختلال دو قطبی در مناطقی از جهان که در آن مردم به طور منظم عادت به خوردن ماهی سرشار از امگا ۳ دارند کمتر رخ می دهد. امگا ۳ از خواص درمانی فراوانی برخوردار است و می تواند تا حدودی در درمان این بیماری موثر باشد.//////
منیزیم : تحقیقات اخیر نشان داده اند که مکمل منیزیم نیز ممکن است در کاهش علائم مانیا و سیکل بیماری اختلال دو قطبی نقش داشته باشد.//////
مخمر سنت جان : این گیاه می تواند در کاهش علائم افسردگی در این بیماری مفید باشد و تاثیری مشابه داروهای ضد افسردگی و سایر داروها در این زمینه داشته باشد و گاهی اوقات نیز بالعکس باعث شدت یافتن علائم مانیا در برخی افراد می گردد..//////
آدنوزیل-L- متیونین : این مکمل اسید آمینه به بهبود عملکرد مغز در دوران افسردگی کمک می کند. با این حال، هنوز روشن نیست که آیا بطور کامل می تواند در درمان بیماری اختلال دوقطبی مفید باشد یا خیر.//////
ترکیبات گیاهی : داروهای گیاهی که از ترکیب تعدادی از گیاهان مختلف، مانند گیاهانی که در طب سنتی چینی استفاده می شوند تشکیل می شود و می توانند در بهبود بیماری اختلال دوقطبی نقش داشته باشند. اما تاکنون در خصوص خطرات و مزایای آن تحقیقات دقیقی صورت نگرفته است.//////
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3163 روز 20 ساعت 34 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
SABI,
دوست عزیز تغییر در زندگیت میتونه بهت کمک کنه … بیشتر در جمع باش و ورزش و یوگارو انجام بده … به جای افسردگی که کاری از پیش نمیبره بهتره براش خیرات کنی و قران و نماز خونی … اینکارا میتونه براش خوب باشه وگرنه دیر یا زود همه به اونا ملحق خواهیم شد …
پس بهتره در این مورد هم به مشاور مراجعه کنی تا بتونه بهت کمک کنه …
درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
http://www.moshaver.co
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3154 روز 10 ساعت 6 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
با سلام !!! خسته نباشید !!!
من حدود یک سال هست با پسری آشنا شدم که رابطه ما تقریبا شکل جدی داشت می گرفت . او آدمی بسیار خوب ، مهربان هست اما بین ما همیشه یک مشکل وجود داشته که به دلیل نا آگاه بودن من نتوانستم بهش کمک کنم هیچ حتی باعث شدم تا او بدتر از قبل شود . او در زمان گذشته دچاره بیماری افسردگی بوده و گاهی حملات پانیک به او دست میداد .
من و او همدیگر را خیلی دوست داشتیم و سعی می کردم به او کمک کنم اما حالا با خواندن مقالات متوجه شدم درست برعکس انجام میدادم .نه تنها کمک نکردم بلکه باعث شدم تا او دوباره به حالت چند سال قبل بازگردد .
من از او خواستم دارو مصرف نکند .همین اشتباه من او را بدتر کرد . یک روز دچار حملات پانیک و ترس شد و گفت دیگر مرا نمیخواهد و دوستم نداشته و خواست تا جدا شویم .
حالا من میدانم این صحبت های او دروغه اما نمی دانم چیکار کنم و چطوری با او رفتار کنم ؟ میخواهم با او تماس بگیرم اما نمیدانم چه به او بگویم تا متوجه شود تنها نگذاشتم او را و همیشه کنارش خواهم ماند .زیرا واقعا دوسش دارم میخواهم کمک کنم . بنظر شما من چگونه باید با او صحبت کنم تا دوباره برگردد و بداند این حس ترس و گناهکار بودن درونش بیخود و بی جهت است .من چگونه باید رفتار کنم ؟ ممنونم !!!
توسط saras · 3133 روز 8 ساعت 33 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2
saras,
دوست عزیز گاهی تغییرات سریع در زندگی میتونه عامل بروز بشه که با حل اون مشکل کاملا” علایم برطرف میشه …
به هرحال در مورد دوستتون هم باید از ای تغییر و ایجاد هیجان ناگهانی خودداری کنی …
حمله پانیک (Panic Attack یا حمله وحشت) به وضعیتی گفته میشود که بدون هیچ مقدمه سازی و هشدار قبلی فرد در آن یک احساس قوی و غیر قابل توضیح از ترس و هراس را تجربه میکند. این احساس در طول 10 دقیقه به اوج خود میرسد و حداقل با چهار علامت از نشانههای زیر همراه است:
* ضربان قلب….
* لرز…
* احساس خفگی…
* سرگیجه…
* تعریق شدید…
* کوتاهی تنفسی…
* تهوع…
* کرختی یا بی حسی…
***علاوه بر این نشانهها احساسهایی نیز بیمار را همراهی میکنند. احساس دیوانگی، از دست دادن کنترل و یا نزدیکی مرگ از جمله احساسهای شایع بیماران است. در کنار اینها احساس غیر واقعی بودن محیط اطراف و یا جدا شدن از جسم هم میتواند در طول یک حمله پانیک اتفاق بیفتد. خود من حداقل نیمی از این نشانهها را تجربه کردهام وقتی که بدون هیچ هراسی آماده بودم تا علایم و نشانههایی را که در طول یک حمله برایم اتفاق میافتد بررسی کنم.***
*خروج از ترس*
***حملات پانیک آن قدرها هم که شما فکر میکنید نادر نیستید. متخصصین میگویند که بیشتر از یک چهارم مردم در تمام طول زندگیشان حداقل یک حمله پانیک را تجربه میکنند. اغلب این حملات ناگهانی و بدون اعلام قلبی به سراغ ما میآیند اما در بعضی مواقع ثابت شده است که وقوع این حملات میتواند با وقایع پر استرس و نگرانی همراهی داشته باشد.***
به هرحال باید با ایشون خیلی آروم و راحت رابطه برقرار کنید و در این مورد مصرف دارو میتونه خیلی موثر باشه چون در بدن ایشون هورمون هایی ترشح میشه که باید با مصرف دارو درمان شه و شما میتونید برای درمان ایشون درمان خوبی باشید وگرنه اگه به ایشون علاقه ای برای ادامه ندارید بهتره عامل ایجاد شوک دیگه ای برای زندگیش نباشید …
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3132 روز 19 ساعت 5 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
خیلی ممنونم از پاسختون !!! راستش من خیلی دوسش دارم و دوست دارم بهش کمک کنم . الان سه هفته و نیم از این حملات میگذره . در اون لحظه بهم یک دفعه گفت دوستم نداره و … میدونم درست نیست . حالا میخوام سوال کنم من چطوری میتونم دوباره باهاش صحبت کنم ؟ چه چیزهایی باید بهش بگم که بدونه واقعا دوسش دارم .همچنین اگر میشه در مورد رفتارهای آن شخص هنگام این حملات و افسردگی بنویسید !! من و او تا آن روز قصدمون ازدواج بود ، اما در آن لحظه بهم گفت دوستم نداره . حالا من چطوری میتوانم باهاش صحبت کنم تا بدونه میخوام کنارش باشم و مریضی او برای من اهمیتی نداره و میخوام کمک کنم .
ممنونم
توسط saras · 3132 روز 5 ساعت 1 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2
سلام ببخشيد اينجا سوالمو ميگم حس ميكنم نزديكترين بحث به سوال منه
من ١٧ سالمه سوم دبيرستانم شديا نگران دوست صميميم هستم
ناراحت و نااميده افكار خودكشي هم داره تا پاشم رفته ولي واسه اين كه ضعف نشون نده و كسايي كه دوسش دارن ناراحت نشن اين كارو نكرده ايشون دختر دايي داشتن كه ٥ سال پيش فوت كردن دوستم بدون اين كه حتي خودش بدونه تمام افكار و رفتارش از روي اتفاقايي هست كه براي دختر داييش افتاده
من خيلي سعي كردم كه بهش بفهمونم كه تو زنده اي و اون مرده تو بايد زندگي كني و موفقم شدم تا حدي اما باز فهميدم كه فكر ميكنه اگه بهش فكر نكنه بي معرفته يا كار اشتباهي انجام داده
خودش ميگه از خيلي نظرات شبيه دخترداييشم به همين خاطر حس ميكنم بهتر ميتونم بخش كمك كنم
واقا دوسش دارم و واقا نگرانشم دوست ندارم ناراحت ببنمش
خواهش مي كمك كمك كنيد چي كار كنم كه بهترشه؟؟؟؟؟
توسط yk doost · 3057 روز 6 ساعت 14 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1
saras,
خب دوست عزیز شما میتونید با مشاروی مشورت کنید و براساس نوع رفتارو شخصیت ایشون ازش راهنمایی بخوایت … اینطوری میتونید نتیجه مطلبوبی رو دریافت کنید … چون در این وقت کم نمیشه همه موارد رو بررسی کرد … پس بهتره در این مورد با مشاوره حضوری ایشون رو همراهی کنید …
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3056 روز 11 ساعت 25 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
yk doost,
خب شما اونقدر بهش نزدیک نیستید که بتونید همیشه مواظبش باشید … ولی خب شباهت شما به دخترداییش تونسته یه خورده آرومش کنه .. ولی تا خودش نخواد از این فکر و خیال بیرون بیاد بهترین روانشناسان هم نمیتونن به شما و دوستتون کمکی بکنن … بهتره ایشون رو راضی کنید تا حضورا” با مشاوری متعهد مشورت کنه و بتونه با استفاده از توصیه های ایشون خودش رو از این همه وابستگی به خاطرات گذشته رها کنه
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3056 روز 11 ساعت 22 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست