


ازدواج
سلام عرض میکنم خدمت شما مشاور گرامی.واقعا ممنونم که جواب پرسش منو دادید. این نشونه هایی که شما میگید در ایشون ندیدم حقیقتش رو بخواید فقط حس میکنم موقعیکه منو میبینه خوشحال میشه،بعضی وقتا دلش برام تنگ میشه ،بین همکارا فقط با من اینجور شوخی میکنه که خودش نمیدونه کم کم چه تاثیری داره روی من میذاره. مثلا میگه خوشم ازت نمیاد هرچه زودتر برو تا کمتر ببینمت بعدش میخنده یا مرتب بهمین طریق سربسرم میذاره…تازگیا شماره همو هم گرفتیم البته به مناسبات کاری پیام میدیم ولی تو اس ام اساش خیلی رسمی برخورد میکنه و البته منم صبورم.و دوست ندارم ابدا پیشقدم بشم چون میدونم مردا اینجور زنا رو نمیپسندن هرچند از صمیم دل بهشون علاقه داشته باشن.مشکلم اینه که ازوقتی فهمیدم دنبال یه مورد ازدواجه و میخوان با خونواده صحبت کنن فهمیدم که دوست ندارم از دستش بدم…متاسفانه جز اینا که گفتم علایمی ندیدم و دارم اذیت میشم.آیا بشینم نگاه کنم چجوری از دستم میره؟چکاری از دست من ساخته ست با این رییس جدی و درعین حال شوخ که دیگه تحمل شوخی هاشم ندارم.
لطفا با توجه به حرفام و شرایط من به سوالم پاسخ بدید ممنون میشم نه یک پاسخ کلی.بازم ممنونم
فرینش زن و مرد در نظام زیبا و باشکوه خلقت به گونه ای طراحی شده که “مردان، مظهر طلب، عشق و تقاضا و زنان مظهر مطلوب و معشوق بودن آفریده شده اند
خلاف حیثیّت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود، برای مرد قابل تحمّل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رّد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رّد بشنود تا بالآخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند.
اما برای زن که میخواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمّل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند واحیاناً جواب رّد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا، در طول تاریخ دریافتند که عزّت و احترامشان به این است که دنبال مردان نروند و خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند، زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند..پس دوست گرامی اگه این مرد به شما علاقه مند بود به شما پیشنهادد ازدواج خواهد داد سعی کنید در محیط اداره سنگین رفتار نموده اگه هم پیشنهاد ازدواج مطرح شد از طر ف مرد تحقیقات خود را کامل نموده وملاک و معیارهای یک ازدواج موفق را هم فراموش نکنید
توسط آقای ص - غفاری · 3255 روز 12 ساعت 56 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
با سلام
پسری 24 هستم که در شرف ازدواجم و دختری رو برام انتخاب گردن و پیش خودم فک میکنم اگه با هاش ازدواج ممکنه بعد ازدواج مورد بهتری گیرم بیاد خیلی دو دلم چیکار کنم کمکم کنیییییییییییییییییید؟؟؟؟؟؟؟/
توسط farzadn73 · 3159 روز 8 ساعت 42 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1
farzadn73,
خب دوست عزیز وقتی دلتون 100درصد با این ازدواج نیست پس بهتره واردش نشید چون مطمئن باشید به مشکل برمیخورید … در این مورد میتونید مشاوره هم برید …
مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
۸۸۴۲۲۴۹۵
۸۸۴۷۲۸۶۴
سایت تخصصی مشاوره
http://www.moshaver.co
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3158 روز 23 ساعت 33 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
ZAHRAA,
خب این بستگی به خود شما داره که در محیط کار چه رفتاری داشتید ؟ اینکه ایشون اینطوری با شما رفتار میکنه یا مشکل روحی داره و یا اینکه واقعا” میخواد با شما رابطه برقرار کنه … ولی صرفا” این ارتباط ممکنه به ازدواج ختم نشه …. پس بهتره بیشتر تحقیق کنید شاید فقط و فقط قصدش داشتن یک رابطه ساده دوستانه است …
به هرحال اگه قصد ندارید که در این مورد باهاش صحبت کنید ، پس بهتره برای خودتون هم پیشگویی نکنید چون ممکنه ایشون قصد ازدواج با شخص دیگه ای رو داشته باشه … و شما باید در این مورد خیلی قوی و محکم برخورد کنید
درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
http://www.moshaver.co
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3157 روز 14 ساعت 15 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
با عرض سلام و خسته نباشید من یک دختر خاله دارم که خانوادشون خیلی مذهبی هستند و خود دختر خالم سر کار میرفته و مهجبه هست یک سال پیش با اصرار مکرر یه پسر به قصد ازدواج دوست میشه و بعد هم طبق فتوای یکی از مراجع بدون اذن پدر صیغه میخونند و به هم محرم میشن و بعدش بکارت دختر رو از بین میبره و دیگه کم کم پسره سرد میشه بعدش دختر خالم افسردگی شدید گرفت و وبه مریضی روحی و روانی دچار شد بعد این موضوع رو با من درمیان گذاشت و من همیشه راهنماییش میکردم و حالش تقریبا خوب شد والان هم ما عشق هم شدیم ولی همیشه فکر اون اشتباهش تو ذهنمه و بعضی وقتا کلی ذهنمو درگیر میکنه میترسم اگه باهاش ازدواج کنم بعدا این فکر و خیالم دردسر ساز بشه لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم و چطوری میتونم فکر اون رابطه قبلیشو از سرم بیرون کنم یا حداقل باهاش کنار بیام. با توجه به اینکه مک فرد متعصب و حساسیم با این ازدواج برام مشکل پیش نمیاد
توسط 890462625 · 3077 روز 4 ساعت 38 دقیقه قبل
890462625
دوست عزیز واقعا” اگه در این مورد شک دارید وارد این ازدواج نشید .. چون با تردیدی که شما دارید مسلما” در اینده زندگی رو به سقوط میکشونه …از طرفی م میتونه دوباره وضع روحیه ایشون رو به هم بریزه … راستش من بعید میدونم مرجع تقلیدی بدون اذن پدر دستور به چنین کاری بده .. ولی خب هرچه بوده الان این اتفاق افتاده و این دختر در این دنیای مکاره تنها شده … پس اگه نمیتونید گره ای از مشکلات ایشون باز کنید پس خواهشا” با تعصبات گره دیگه ای رو به مشکلاتش اضافه نکنید … شرمنده من رک گفتم … چون در این میان دخترا هستن که در این صیغه های موقت قربانی هوس مردان میشن … و بعدش هیچ قانونی ازشون حمایت نمیکنه
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3076 روز 18 ساعت 21 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
سلام
من دختری 27 ساله، دانشجوی ارشد هستم، حدود یک و ماه و نیم پیش از طریق خانواده با آقایی 30 ساله و لیسانس آشنا شدم و در حال حاضر با ایشون ارتباط تلفنی و هفته ای یک یا دو جلسه دیدار در خارج از منزل داریم. از لحاظ ویژگی های ظاهری، فرهنگی، اعتقادی، و وضعیت اقتصادی تا حدودی هم خودمون و هم خانواده هامون سنخیت دارند. ایشون در این مدت به من علاقه مند هم شدند، و مشکل خاصی در موارد اصلی نداریم، ولی مشکل من اینجاست که ایشون یک فرد آرومی هست که سرشون به کار و خانواده و خودشه، خودش رو درگیر مسائل سیاسی و مساءل روز نمی کنه، زیاد اهل کتاب و مطالعه نیست، در حالی که من در این زمینه ها فعال تر هستم، البته هیچ مخالفتی با این مسائل هم نداره. من حدود 3 سال یه صورت مستقل و تنها در یک شهر دیگه زندگی کردم و به طور کلی دغدغه های خاص خودم رو از زندگی دارم، سرگرمی های خاص خودم رو دارم، کار و تحصیلم رو دارم، ولی ایشون به نظرم انگار تو این 30 سال به هیچ چیزی علاقه ای نشون نداشته، سرگرمی خاصی نداشته جز وقت گذرونی با دوستان نزدیکش، اگر هم داره خیلی محاطاتانه در مسیرش حرکت کرده در حالی که من اینطوری نیستم. می خواستم بدونم این دو شخصیت نسبتا مستقل و دور از هم با هم می تونند ادامه بدهند؟ با توجه به اینکه در بسیاری از مسائل زندگی با هم نسبتا هم عقیده هستند.
مشکل اساسی من در این رابطه که خیلی زیاد درگیرمم کرده اینه که من در گذشته با فردی یک ارتباط عاطفی داشتم که ایشون هم خواستگارم بودند، از همه لحاظ با هم متفاوت بودیم، خانوادگی، فرهنگی، اعتقادی، ولی به شدت به هم دیگه علاقه مند بودیم و علی رغم تفاوت ها و تضادهای بسیار زیاد از لحاظ شخصیتی خیلی به هم نزدیک بودیم. متاسفانه به خاطر مشکلات زیاد امکان ازدواج ما فراهم نشد و ارتباط به اتمام رسید.
در حال حاظر حس علاقه مندی که انتظارش رو داشتم در خودم نسبت به خواستگار فعلیم نمی بینم و در بیشتر مواقع ایشون رو با خواستگار قبلیم مقایسه می کنم و این بسیار آزاردهنده س برام. وقتی با ایشون دیداری دارم خوش میگذره ولی وقتی نمی بینمش کلی تردید و شک و دودلی به سراغم میاد و این در رفتار و برخوردم با ایشون هم تاثیر میذاره به طوری که خودش هم متوجه میشه. ایشون شرایط قابل قبولی برای ازدواج داره و از بسیاری جهات با هم سنخیت داریم، با توجه به سن ازدواج من و خواستگار های قبلی ایشون گزینه خوبی هست. ولی می ترسم مهرش اونجوری که می خوام به دلم نیافته و زندگی سردی در انتظارم باشه.
توسط rahiil · 3070 روز 10 ساعت 10 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2
به سوال شما در "مشاوره ازدواج" پاسخ داده شد
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3069 روز 18 ساعت 8 دقیقه قبل
با عرض سلام مجدد
ممنون از پاسخی که دادید ولی من نمی تونم پاسخ شما رو در قسمت «مشاوره ازدواج» که گفتید پیدا کنم. سوال من تکراری بوده یا اینکه بخش خاصی رو باید بگردم برای جواب سوال هام؟ ممنون میشم راهنمایی کنید
توسط rahiil · 3069 روز 9 ساعت 6 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 2
rahiil,
دوست عزیز شما در دو اتاق مختلف سوالتون رو مطرح کردید … به همین خاطر در یکی از اتاق ها به سوال شما پاسخ داده شده …
ولی خب وقتی نتونسته اید با ایشون رابطه عاطفی برقرار کنید واقعا” ادامه این رابطه اشتباهه ..چون شما دچار شک هستید و نمیتونید به درستی در این مورد به ایشون فکر کنید .. بهتره مشاوره کنید و منطقی فکر کنید تا بتونید چشم انداز خوبی برای آینده خودتون رقم بزنید….
مقایسه کردن در این موارد کارو برای خیلی از افراد سخت میکنه … اون خواستگار شما دیگه رفته و شما باید شرایط و زندگی جدیدی رو برای خودتون بسازید ولی اگه دایم بخوایت مقایسه کنید که نمیتونید حتی به این آقا فکرم بکنید …. بهترین توصیه اینه که به مشاروازدواج مراجعه کنید … اون با انجام تست هایی میتونه در مورد شخصیت و آینده زندگی شما مطالبی رو با توجه به نوع نگرش و شخصیت شما بیان کنه
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3060 روز 19 ساعت 38 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
با سلام .
من دختری 22 ساله دانشجوی کارشناسی ترم 5 هستم . 8ماه پیش خواستگاری داشتم که جواب رد دادم دلیلش سن پایین پسر که 23 سالش بود تحصیلات دیپلم و شغل ازاد در واقع نزد پدرشان در تولیدیشان کار میکردند. ظاهر معمولی و هیکل ریز ایشون به دلم ننشست یعنی کاملا مردد بودم از اینکه به دلم نشسته یا نه .ولی از لحاظ اخلاق و مذهب و فرهنگ و سطح طبقاتی یکی هستیم وپسری سالمی هست چن مدت پیش مجددا تماس گرفتند و قرار است چن روز دیگر بیایند ولی دوباره همان حس قبل را دارم و مردد هستم طوری که یک روز میگم خوبه و روز بعد پشیمون میشم و از طرفی هم اطرافیان تاییدش می کنند .
ممنون میشم راهنماییم کنید …
توسط sana --- · 3007 روز 18 ساعت 22 دقیقه قبل
سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0
خب اولین قدم برای ازدواج اینه که دوطرف به دل هم بشینن ... و وقتی این حالت به وجود اومد مراسم ازدواج وارد مراحل بعدی میشه ... خب دوست عزیز باید ببینید آیا واقعا" به ایشون تمایلی دارید که به عنوان همسر تا آخر بمونید ؟ در غیر اینصورت اینقدر تردید نداشته باشید و اگر لازمه با مشاوره کردن این تردید رو از بین ببرید
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3006 روز 17 ساعت قبل