پرسشتان را مطرح کنید

خانه » ازدواج » ازدواج
0 امتیاز
Vote Con!
حل شده

ازدواج

"واو فارسی"

من 29 سالمه 6 ساله پیش عقد کردم و مدت 5ماه بعد جدا شدم در طول این مدت خواستگار زیاد داشتم اما چند وقته با آقای 33 آشنا شدم که متارکه کرده وبچه هم داره. البته با همسر سابقش به توافق رسیدن تا 12 سالگی بچه که پسر هست پیش مادر زندگی کنه بعد از 1هفته آشنایی من با این آقا ایشون گفت من میخوام رسما بیام خواستگاری و اومدن الان تصمیم گیری برام سخته خودش خیلی معقوله اما از آینده با بچه اش خیلی نگرانم خواهش میکنم راهنماییم کنید بتون تصمیم درستی بگیرم. با تشکر

توسط 4740 درازدواج · پاسخ 3771 روز 58 دقیقه قبل

سوال: 1 پذیرفته شده: 1 ( 100% ) | امتیاز: 0

 

پاسخ (3)

  1. 0 votes

    با سلام.از اینکه این سایت را برای پاسخ به سوالتان انتخاب کردید سپاسگذاریم.
    در ابتدا باید مسئله تان را از چند وجه مورد بررسی قرار دهید. اول زندگی مشترکی که قبلا خودتان داشته اید و ان را مجددا بررسی کنید. که چه شد که به جدایی منجر شد. شاید کمی سخت و ناراحت کننده باشد ولی لازم است. این مسئله را به این دلیل می گویم که دقیق لیستی تهیه کنید که چرا نتوانستید با آن مرد بسازید. اگر خصوصیاتی هست که به ان حساس هستید و یا همسر سابقتان آن خصوصیات را داشته، یادداشت کنید. و بعد مجدد به بررسی این خصوصیات در خواستگارتان بپردازید. حتما به جلسات مشاوره قبل از ازدواج بروید. چون هم خودتان و هم ایشان تجربه ی یک زندگی را داشته اید. اصلا علت ناکامی آن زندگی ها مهم نیست. مهم این است که شما دو نفر میخواهید زندگی دیگری را شروع کنید. می خواهید این بار به بهترین نحوه عمل کنید. پس لازم است بیشتر و بهتر وقت بگذارید.
    دوم آنکه بهتر است تحقیق و بررسی در زندگی سابق خواستگارتان هم داشته باشید. همین علل و عوامل متارکه را بررسی کنید. برای آنکه این مسئله راحت تر صورت بگیرد، بهتر است به یکدیگر اعتماد داشته باشید و هر دو شرایطی را فراهم کنید تا هم شما به مسائل زندگی سابق ایشان نزدک تر شوید و بهتر بتوانید تحقیق کنید. و هم ایشان به زندگی همسر سابق شما نزدک ت شوند تا بتوانند بهتر تحقیق کنند.
    مسئله سوم بررسی موقعیت فرزند خواستگارتان می باشد. تمام توضیحات بالا بسیار مهم است آن هم به خاطر وجود همین فرزند پسری است که البته سن فعلی ایشان را قید نکردید. اگر در سنین زیر 10 سال باشد خوب ارتباط برقرار کردن خیلی راحت تر خواهد بود ولی اگر نزدیک ببه همان 12 سال است باز هم با بررسی های دقیق تر می توانید نحوه ارتباط گیری را بررسی کنید و امتحان کند که واقعا می توانید قبل از ازدواج با این پسر ارتباط بگیرید و با هم دوست و رفق شوید. بله من گفتم دوست و رفیق. می توانستم در ابتدا بگویم بررسی کنید می توانید مادری او را قبول کنید، ولی این را نگفتم چون باید به یاد داشته باشید که او مادری دارد، و مادرش هم زنده است و به قول شما تا سن 12 سالگی با مادرش بزرگ شده پس برای ارتباط گیری با چنین فرزندی در درجه اول باید بتوانید دوست و رفیق و غمخوار او باشید. تشکیل خانواده از طرف شما و خواستگارتان یک شریک سومی هم دارد و آن همین پسر است. پس خیلی مهم است که دقت های لازم را به خرج دهید. با توجه به سنتان که 29 سال دارید و همچنین می فرمایید ایشان مرد معقولی بوده اند واقعا وقت گذاشتن و بررسی کردن این موضوع تصمیم عاقلانه و منطقی است. حتما در مورد این مسئله رضایت و هم فکری خانواده خودتان را از دست ندهید. چون خیلی مهم است. به خاطر بودن همین پسر. چون قرار است وارد خانواده شما هم بشود. پذیرش ازدواج شما باید شرایط خوبی را در خانواده تان ایجاد کند که این فرزند را با آغوش باز بپذیرند. برای آنکه خودتان بتوانید در مورد این پسر اطلاعات بیشتری کسب کنید لازم است در جلسات مشاوره جداگانه ای به روحیات و خلقیات این پسر بیشتر واقف شوید. در جلسات دیدار که بهتر است در خارج از منزل صورت بگیرد صحبت های جداگانه ای را با خود این پسر داشته باشید. شاید منبع خوبی برای گرفتن خیلی از سوالاتتان باشد. اما فراموش نکنید که بیشتر قرار است شما بررسی کنید که می توانید با او ارتباط برقرار کنید یا نه. حتما کتابهای روانشناسی که مربوط به این سنین هست را تهیه و مطالعه کنید.
    این را بدانید و سعی کنید به یقین برسید که قرار است در درجه دوم مادر ان پسر باشید. شاید مادر واقعی آن پسر نباشید. اما لازم است که حکم مادر دومی را داشته باشید. و لازمه آن ایجاد و برقراری یک رابطه صمیمی و دوستانه است. این توانایی ها را در خودتان بررسی کنید. از خودتان سوال کنید چقدر عاشق بچه هستید. الان و در این سن چقدر حس مادری در شما وجود دارد. یعنی چقدر دوست دارید که فرزندی داشته باشید. اینها واقعا مهم است. این پسر گناهی ندارد که در خانواده ای متولد شده که پدر و مادرش از هم متارکه کرده اند. او الان می خواهد درس بخواند، به ارامش نیاز دارد، آن زمان که وارد خانواده شما می شود نزدیک به سن بلوغ است، در شرف انتخاب رشته است و…. . تیپ شخصیتی او را بشناسید و اینکه چقدر با شخصیت شما سازگاری دارد. همه ی این مسائل را بررسی کنید و بدانید اگر واقعا بتوانید تمام شرایط یک زندگی آرام و رو به رشد را فراهم کنید. با ه رقدمی که بر میدارید و هر عمل خیری که این پسر بر می دارد در خیر آن هم شما شریک خواهید بود. موفق باشید.
    اگر باز هم سوالی دارید می توانید بپرسید. در غیر این صورت اگر پاسخ رضایت بخش بود گزینه حل شده را انتخاب فرمایید باتشکر

    توسط خانم زهرا عباسی · 3768 روز 20 ساعت 34 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

  2. 0 votes

    سلام
    ممنون از اینکه با حوصله جواب دادین. مشه راهنمایی کنید که من از پسر این آقا چه سوالی بپرسم و چطوری. پسر ایشون 6 ساله هستش.
    این آقا سرگذشت زندگیشونو از اول تا جدایی برای من ایمیل کرده اگه یه بستری میشه فراهم کنید براتون بفرستم ممنون میشم چون با گذشته ای که داشتم فرق دروغ راست واقعا دیگه نمیتونم از هم تشخیص بدم لطفا کمکم کنید تصمیم درستی بگیرم. باتشکر مریم

    توسط 4740 · 3766 روز 23 ساعت 6 دقیقه قبل

    سوال: 1 پذیرفته شده: 1 ( 100% ) | امتیاز: 0

  3. 0 votes
    پذیرفته شده

    با سلام
    همانطور که در ابتدا هم توضیح دادم، اول شرایط و وضعیت خواستگارتان را مشخص کنید. اول ببینید با ایشان به تفاهم می رسید؟ وقتی در ابتدا تمام مسائل ایشان را بررسی کردید و بعضا 70-80 درصد این اطمینان و تفاهم برقرار شد، آن وقت از همسرتان بخواهید که با پسر بچه هم ملاقات داشته باشید. در چندین جلسه اول اصلا نیازی نیست از بچه سوالی کنید. فقط برای تفریح و گردش با هم به بیرون بروید. چند جلسه به اتفاق پدرش و اگر امکان داشته چند جلسه هم تنهایی فقط با خود بچه. و یا برای ساعاتی به منزل شما بیایند و با هم یک ظهر تا عصر را بگذرانید.
    متاسفانه اشتباه خیلی از ما بزرگترها در این است که وقتی با کودکی مواجه می شویم با خود می گوییم او بچه است، نمی فهمد. و با زدن همین برچسب به خودمان اجازه می دهیم در سطحی خیلی پایین با او رفتار کنیم. وقتی می گوییم او نمی فهمد پس خیلی چیزها را به او توضیح نمی دهیم. و او را در شرایط ذهنی نامعلوم رها می گذاریم و تنها به فکر پیشبرد مسائل خودمان هستیم. در این میان لازم است که اگر تصمیمتان برای این ازدواج قطعی تر شد، حتما از پدر این بچه هم بخواهید که با او صحبتی داشته باشد. نکته دیگر اینکه اگر می خواهید بدانید که آیا می توانید با بچه ارتباط برقرار کنید باید توجه داشته باشید که پدر این بچه چقدر با او صمیمی می باشد. اگر رابطه ی پدر و پسری خوبی داشته باشند، در آن صورت وقتی هم شما با همسرتان رابطه ی زن و شوهری خوبی داشته باشید، ان وقت می توان پیش بینی کرد که در 80-90 درصد مواقع با پسر بچه هم خواهید توانست به خوبی ارتباط برقرار کنید. اما اگر رابطه ی این پدر و فرزند خوب و قوی و صمیمی نباشد، به احتمال زیاد شما هم به مشکل برمی خورید. پس سنجش ارتباط پدر و فرزند را فراموش نکنید. می توان طوری برنامه ریزی کرد که اگر تصمیمتان برای ازدواج جدی است، در ابتدا از پدر بخواهید که ارتباطش را با فرزندش قوی تر کند اگر ارتباطشان بهبود پیدا کرد ارتباط شما هم بهتر خواهد شد. نکته ی دیگر در مادر این فرزند است. اگر می توانید با مادر این فرزند هم ملاقاتی داشته باشید. لازم نیست سوالات خیلی زیادی بپرسید و یا آنکه پیشاپیش قضاوت کنید که اگر احیانا رفتار خوب و مناسبی از ایشان ندیدید همه را از یک نگاه بگذرانید و این گونه تصمیم بگیرید که قطعا خواستگارتان و پسرش هم همین طور رفتار خواهند کرد!
    شرایط فعلی این پسر را بررسی کنید. وقتی کتابهای این سنین را بیشتر مطالعه کنید دستتان می آید که این کودک چه شخصیتی دارد. جلسات اول را به طور نامحسوس فقط به بررسی بگذرانید. عمق نگاهتان به این پسر، نگاهی باشد که میخواهید با یک انسان بالغ صحبت کنید. این را بدانید فرزندان طلاق، به نوعی می توان گفت چون در سنین کم با مقوله و مشکلی بزرگ مواجه شده اند، نگاهشان به افراد و جامعه متفاوت است و شاید بتوان گفت نگاهی بالاتر دارند. کمی از محیط کودکیشان فاصله می گیرند و در درگیری های بزرگترها بیشتر دخیل می شوند. همین دخیل شدن سبب می شود که بزرگتر هم فکر کنند. پس این را بدانید، احتمالا ما با یک بچه طرف نخواهید بود. او را بالغ بدانید. فرزندان طلاق به دو دسته تقسیم می شوند. دسته ای برای آنکه از شرایط موجود فرار کنند و خود را به فراموشی بسپارند ممکن است به هر دستاویز درست و غلطی چنگ زنند. اگر در سنین پایین باشند ممکن است با همان بازی ها و سرگرمی ها و شلوغ کاری ها و نافرمانی ها در همان کودکیشان بمانند. اما اغلب بسیاری از کودکان طلاق بزرگ می شوند. افکارشان، رفتارشان و برخورشان بزرگ گونه است. بچه های طلاق چون تلخی فروپاشی و تنهایی را چشیده اند مستقل تر خواهند بود. و زودتر به یک شخصیت کاملی می رسند و چون تجربیات تلخی را از نزدیک لمس کرده اند سعی می کنند خود، آنها را تکرار نکنند. این توضیحات را دادم که بدانید برای آنکه بتوانید با این پسر بچه صحبت کنید در درجه اول باید با نگاهی کامل اما کلامی ساده با او صحبت کنید. نمی دانم می خواهید از کجا شروع کنید. می توانید در مورد خودتان سوالات را شروع کنید. که آیا می دانی من کی هستم؟ پدرت در مورد من چه توضیحی داده است؟ و… توجه داشته باشید هیچ گاه از کلمه مادر در مورد خودتان استفاده نکنید. به خواستگارتان هم بگویید هیچ گاه نگوید شما می خواهید مامان او باشید. مادر کلمه و جایگاه مقدسی برای کودک دارد. تمام پشت و پناه و قرار و آرامش کودک است. تمام تکیه گاهش هست. پس نباید احساس کند که این جایگاه و موقعیت قرار است به خطر بیفتد. پیشنهاد می کنم در صورتی که شرایطتتان قطعی تر شد و تصمیم به ازدواج داشته اید. در ابتدا سعی کنید ملاقاتتان با پسر بسیار زیادتر شود. و یا به این ارتباط عمق بیشتری بدهید. دوست و رفیقش باشید. می دانید پسر بچه چه نوع دوست و رفیقی می خواهد؟ رفیقی که با او فوتبال بازی کند. به پارک بروند . ساعت ها با هم فوتبال دستی و ماشین سواری کنند. احتمالا به کوه و دوندگی و دوچرخه سواری بروند. با هم یک ساندویچ بخورند و یک شیشه نوشابه را یک نفس بالا بکشند. رفیق هم باشند.
    سوالات دیگری که می توانید از او بپرسید در مورد شرایط فعلی است. خیلی ساده و راحت نظرش را بپرسید. شرایطی فراهم کنید تا با شما راحت باشد، از او بخواهید که بیان کند چه دوست دارد. اگر ارتباطتان قوی تر شد. در این 6 سال باقی مانده آن را تداوم بخشید. و در ادامه بعد از ثبات زندگی خودتان با همسر جدید اگر امکانش موجود است ورود پسر بچه به کانون خانوادتان را تعجیل ببخشید تا زودتر از سن 12 سالگی به این حلقه متصل شوند.
    برای ارتباط گیری و سوالات بیشتر میتوانید به طور خصوصی پیغام بگذارید. اگر پاسخ رضایت بخش بود گزینه حل شده را انتخاب نمایید و در نظرسنجی ما هم شرکت فرمایید. باتشکر. موفق باشید.

    توسط خانم زهرا عباسی · 3766 روز 3 ساعت 33 دقیقه قبل

    اطلاعاتی در دسترس نیست

پاسخ شما

ازدواج | مشاوره جنسی رایگان

یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.