
1
امتیاز


ازدواج خانم با مرد متارکه ودارای فرزند
سلام من خانم و ۳۴ ساله هستم اخیرا از طریق یک سایت با اقایی اشنا شدم که در ابتدا خودشان را مجرد معرفی کردند و فقط ذکر کردند که بعد از آشنایی نکته مهمی را با من مطرح میکنند که در تصمیم گیری من خیلی مهم است در نهایت بعد از اصرار زیاد و امتناع ایشان ناچار شدم که به ایشان قول بدهم که حتی اگر آن موضوع خلاف چهارچوبهای من باشد باز بررسی میکنم و در صورت لزوم به مشاوره میروم که در نهایت متوجه شدم که ایشان قبلا ازدواج کرده و یک دختر ۷ ساله هم دارد و هم اکنون مراحل نهایی طلاق را پیگیری میکند. معیارهای ما خیلی به هم نزدیک است اما موضوع ازدواج ایشان و همچنین یک فرزند دختر که البته با خانومشان زندگی خواهد کرد برای من موضوع کوچکی نیست و فکر میکنم در آینده با مشکلات زیادی مواجه باشم.خواهشمندم من را راهنمایی کنید تا ازین سردرگمی بیرون بیایم
سوال شما پاسخ داده شد
توسط آقای ص - غفاری · 3324 روز 11 ساعت 28 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
جناب آقای غفاری از پاسخ شما بسیار سپاسگذارم و قطعا از راهنمایی شما استفاده خواهم کرد
اگر به بقیه دغدغه های من نیز پاسخ دهید و مرا راهنمایی کنید سپاسگذار خواهم شد.
اولویت اول من هرگز ازدواج کردن نبوده من خواهان یک ازدواج موفق هستم و اگر شخصی پیدا نشود که با معیارهایم مطابقت داشته باشد با تجرد مشکلی ندارم همینطور در خانه نیز کسی مرا برای این موضوع تحت فشار قرار نداده برعکس همیشه از من حمایت شده و خانواده خواستار خوشبختی من با یک فرد مناسب هستند. خاستگاران زیادی داشته ام اما هیچکدام با معیارهای من و چهارچوبهای اخلاقی من همخوانی چندانی نداشته اند البته من به گذشته افراد توجه زیادی دارم و به لحاظ ظاهری و وضعیت مالی شخصی هم موقعیت خوبی دارم اما به خاطر اینکه چهره ام کمتر از سنم میزند متاسفانه همیشه خاستگارانم کوچکتر از من و با اختلاف نسبتا زیاد بوده اند که من این موضوع را نمیپسندم. به هر حال شرایطی پیش امد که با این آقا آشنا شدم و با وجود اینکه ایشان میدانستند که من به موضوع ازدواج و مطلقه بودن خیلی حساسم اما خودشان را در ابتدا مجرد معرفی کردند به هر حال معیارهای زیادی همخوانی داشت و من ترغیب به اشنایی بیشتر شدم اما
بینهایت از فردا میترسم و از اشتباه
بعد از اینکه متوجه شدم که ایشان در شرف جدایی با یک فرزند دختر هستند تمامی معیارهای من جابه جا شده است.
دغدغه اصلی من فرزند ایشان است با وجودی که قرار نیست با ما زندگی کند اما به دلیل علاقه بسیار زیادی که به ایشان دارد از مشکلات پیش رو میترسم همچنین به هیچ وجه نمیتوانم و نمیخواهم که ایشان را از دیدار فرزندشان محروم کنم به لحاظ وجدانی
دوم اینکه مطرح کردن این موضوع با خانواده ام خصوصا پدرم بسیار دشوار است.
اصلا نمیخواهم احساسی تصمیم بگیرم چون هم به خودم هم به ایشان صدمه میزنم.
ایشان مشکلاتی که با همسرشان در ازدواجشان داشته اند را با من مطرح کرده اند گرچه به صورت شفاف درباره عملکرد خودشان توضیحی ندادند اما متوجه شدم که در بحث و دعواها هر دو باهم زدو خورد داشته اند.
لطفا بفرمایید چگونه میتوانم با دید باز تصمیم بگیرم و ایا موضوع دیگری هست که باید به ان توجه کنم
چگونه میتوانم از حرفهای ایشان مطمین شوم
چگونه میتوانم از ایشان تضمین بگیرم
آیا اصلا چنین ازدواجی به صلاح من هست
همینطور اینکه فامیل من روی من حساب ویژه ای دارند مطرح کردن این موضوع درفامیل برایم دشوار است و پنهان کردن آن را هم به صلاح نمیبینم
راهکار شما چیست؟
سپاسگذارم
لطفا موردی جواب بدهید و اگر باید به موضوع دیگری توجه کنم شما یادآوری کنید.
توسط nilo · 3324 روز 11 ساعت قبل
سوال: 2 پذیرفته شده: 1 ( 50% ) | امتیاز: 4
پاسخ شما ایمیل شد
توسط آقای ص - غفاری · 3323 روز 21 ساعت 41 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست
nilo,
خانم نیلو شما باید بررسی کنید که علت طلاق ایشون چی بوده و برای چی از همسرش جدا شده …
بعد این مورد باید اضافه کنم ، خیلی از افراد هستن که ازدواج کردن و شرایط خیلی خوبی رو دارن …
پس در چیزی نمیشه به طور قطع صحبت کرد … در مورد دخترشون هم بستگی به نوع رفتار ایشون و سنش داره و اینکه شما چقدر بتونید ایشون رو بپذیرید … ولی قاطعانه میگم اگر در مورد آینده با شک و تردید دارید نگاه میکنید و به قول معروف دلتون با این ازدواج نیست پس بهتره در این باره بهتر تصمیم گیری کنید … مهم اینه که اخلاق و معیارهای شخصیتی شما کاملا با هم منطبق باشه
درضمن برای مشاوره ، به سایت تخصصی مشاوره مراجعه فرمایید .
http://www.moshaver.co
توسط مدیریت سایت - محمدی · 3220 روز 17 ساعت 2 دقیقه قبل
اطلاعاتی در دسترس نیست